۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۰۲
برخی سیاسیون که از دشمنان مقاومت هستند، اصرار دارند از برخی مفاهیم اعتقادی شیعیان سوء استفاده کرده و از آن برای تحریک مردم و اهداف سیاسی خود بهره ببرند و گمان می کنند می توانند از این مفاهیم به عنوان گواهی بر فریبکاری رهبران مقاومت استفاده کنند که تقیه یکی از این مفاهیم است.
کسانی که تقیه را این گونه و به دور از فضای علمی برای مردم تبیین می کنند هدف روشنی دارند که همان تضعیف مقاومت است.
تقیه چیست؟
اما برای روشن شدن مطلب باید گفت: تقیه و عمل به آن به خاطر پرهیز از وارد شدن ضرر زیاد و عمده به جان خود و خویشان و مال در صورت اظهار نمودن نظر دینی خود می باشد و این امری است که عقل نیز آن را تایید می کند و از ناحیه شرع نیز منعی از آن وارد نشده و بر اساس این مفهوم، انسان ایمان خود را می پوشاند و اعتقادات خود را آشکار نمی کند تا از تهدید سلاطین ظالم و پیروان آنها که تحمل شنیدن نظر مخالف خود را ندارند در امان بماند.
البته تقیه احکام و شرایطی دارد که بر اساس این شرایط ممکن است تقیه واجب، مستحب یا حرام باشد. و شرایط آن همیشه مساوی و یکسان نیست و در زمان و مکان های مختلف این شرایط و مقتضیات فرق می کند و بر این اساس، تقیه آن گونه که برخی تصور کرده اند عملی نیست که باعث بشود شیعه و تشیع به یک فرقه باطنی و مخفیانه و پنهان تبدیل شود؛ چرا که کتاب های شیعه سرشار از اندیشه ها و آراء و اجتهادهای علمای شیعه و فعالیت های علنی آنها در دوره های مختلف است.
اعتقاد شیعه به تقیه بر اساس حکم عقل و قرآن است که در برخی آیات قرآن نیز به پرهیز از برخی خطرها بر اساس ترس از جان اشاره شده است و در واقع انگشت اتهام باید به سمت کسانی دراز شود که می خواهند شیعیان را شکنجه کنند و بکشند و از بین ببرند و اندیشه شیعی را نابود کنند، نه شیعیانی که حق دارند مانند هر گروه و مذهب دیگر، اعتقادات خود را داشته باشند.
شیعیان در موضع قدرت هستند
در هر صورت این روزها چیزی وجود ندارد که مانع اظهار اعتقادات شیعه باشد و شیعیان به راحتی و بدون نگرانی اعتقادات خود را بیان می کنند، چون آنها در موضع قدرت هستند، و اگر مانند برخی دوره های گذشته در حالت ضعف بودند شمشیر بر گردن آنها حاکم بود.
اما مسخره کردن تقیه، نشانه بیچارگی و درماندگی دشمنان است که می خواهنداز هر وسیله ای برای تامین منافع خود استفاده کنند و عقب نشینی خود در برابر اسرائیل و دست برداشتن خود از ارزش های اسلامی را از این راه توجیه کنند و نتیجه این شده که اسلام در جهان مهجور شده یا توسط عده ای متحجر و عقب مانده، مصادر شده و چهره ای خشن و نادرست را از اسلام ارائه می کنند.
حزب الله همیشه باتقوا بوده
این در حالی است که حزب الله که برخی می خواهند آن را یک گروه مذهبی و طایفی جلوه دهند در افعال و اقدامات خود تقوا را رعایت می کند و مقاومت پس از بیرون راندن صهیوینست ها از لبنان از دشمنان داخلی خود انتقام نگرفت و سعه صدر بالای خود را نشان داد.
اما در داخل لبنان و به ویژه پس از جنگ 2006 برخی مزدوران آمریکا و اسرائیل تلاش کردند به مقاومت و شیعیان لبنان ضربه وارد کنند، اما با این وجود فرماندهان مقاومت با این افراد با سعه صدر برخورد کرده و به وجود آنها در لبنان احترام گذاشتند و با تنوع موجود در لبنان با سعه صدر و فرهنگ تحمل و گفتگو برخورد کردند. در سوریه نیز که جوانان حزب الله از امت اسلام و ارزش های دینی و انسانی دفاع می کنند، هیچ گاه جوانان حزب الله سر از تن تکفیری ها جدا نکردندو از شهروندان عادی انتقام نگرفتند و مخالفان خود را شکنجه نکردند.
بر این اساس می توان گفت مقاومت یک الگوی انسانی متمدن به تمام معنای کلمه و الگویی است که تقوا را در هر حال مقدم می داند و به دشمنان هم اجازه نمی دهد خود را تحت برخی عناوین براق پنهان کنند و در عین حال با دوستان خود مدارا می کند و به آنها فرصت می دهد با مقاومت شریک شوند و مسئولیت بپذیرند و به دیگران در زمینه سیاست های فرهنگی و اجتماعی عادلانه فرصت می دهد.
شیعیان در لبنان تصویری روشن و زنده از پذیرش و تحمل و احترام به دیگران با اعتقادات دیگر ارائه کرده اند و قدرت شیعیان باعث نشده به زورگویی و ظلم و حذف دیگران روی بیاورند، اما آیا کسی هست که این واقعیت را با دیده انصاف بنگرد؟