۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۰۶
عقیق: مراسم عزاداری ایام شهادت شیخ الائمه امام صادق (ع) با سخنرانی حجت الاسلام سید عبدالحمید شهاب ، مداحی حاج سید مهدی میرداماد و حاج سعید قربانی در حسینیه کریم اهل بیت (ع) برگزار شد .
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام شهاب را بخوانید
می خواهم پیرامون سیره شخصیتی حضرت امام صادق(ع) صحبتی کنم. می دانید که سیره عبارت است از آن فعل و عملی که امام انجام می دهد و لذا در شارع مقدس این عمل برای ما حجت است. از آن به سیره یا سنت یاد می کنند.
در سیره اهل بیت(ع) یک اصل اساسی نهفته است که آنها برای خودشان کار نکرده اند، این اصل اساسی در کل اهل بیت(ع) بوده است. سندش در زیارت جامعه کبیره است، می فرماید: تمام تلاش دعوت به حق بوده است. حرف ها، اعمالشان، حتی سکوتشان برای دعوت به حق بوده است. در تمام زندگی شان این اصل را رعایت کردند و فقط برای خدا کار کردند و به این واسطه هم ایمان به بلوغ کامل می رسد. اگر ما اعمالمان را مطابق با امام معصوم قرار می دهیم به این دلیل است که یک: آن ها برای خدا کار کرده اند. دوم: بهترین الگو برای زندگی ما هستند که کمال هدایت را برای بشر به ارمغان آورده اند.
یک عالم سنی است کتابی دارد به نام الامام الصادق (ع) که نزد مذهب های چهارگانه اهل سنت که با واسطه یا بی واسطه شاگرد امام صادق(ع) بودند بسیار مهم است. بیشتر علمای اهل سنت در تمجید و بزرگی علم امام صادق(ع) صحبت کرده اند. به منصور دوانیقی گفتند: نگاهت نسبت به امام صادق(ع) چگونه است؟ با اینکه خبیث دوسال حضرت را تبعید کرده است ولی گفت: امام مصداق سابق الخیرات است و کسی است که با ملائک حرف می زند.
حالا در این مقدمه سه سیره که مدنظر من است یعنی سیره عبادی،اجتماعی و اصلاحی امام صادق را اگر توفیق باشد در چند لحظه خدمتان عرض کنم.
در سیره عبادی امام(ع) عبادت فقط نماز نیست ، این را بدانید، کلا روش عبادی بزرگان اثر رشد داشته است و بندگان خدا را به کمال می رسانده است. در روایات داریم کلام حضرت حق به حضرت ابراهیم این بود که ابراهیم به بندگان بگو که بندگی من را بکنند و این بندگی هم توام با اطاعت باشد بعد می بینند من آنها را مثل خودم قرار داده ام، یعنی قدرت تصرف در عالم به آنها می دهم و همه چیز در یدشان است. بندگی کم شاخصه ای نیست.
حالا نمونه ای از سیره امام صادق(ع) را عرض کنم خدمتتان. شخصی می گوید در میقات خدمات حضرت صادق(ع) بودم که امام لباس احرام پوشیده بودند و آماده لبیک بود، بعد دیدم که امام احرام را بستند و مثل باران بهاری دارد اشک می ریزد، می گوید هی منتظر بودم می دیدم می خواهد بگوید اما دهان باز نمی شد از شدت اشک، ایستادم دیدم واقعا دارد اشک از ته دل می ریزد، بعد گفتم آقا جان چرا لبیک نمی گویید: حضرت فرمود : می ترسم لبیک بگویم و بعد خداوند بگوید: چه لبیکی، چه اجابتی، چه پاسخی، این را من نمی گویم، رئیس مذهب شیعه می گوید، حالا ما دو روز پایمان به هیئت باز می شود دیگر خدا را بندگی نمی کنیم. شخص دیگری می گوید: امام را درحال طواف دیدم، باز دیدم آنجا اشک می ریزد و دارد این دعا را می خواند، خیلی زیباست، امام می گفت: خدایا، مرا از بخل و خساست نفس نگهدار. بعد می گفت: تا صبح صورتش روی خاک بود و این دعا را می خواند. کسی که خساست نفس پیدا کرد دیگر نه به خود خیر می رساند نه به مردم. طرف تمام عمر خود را در مسجد گذاشته است اما بخیل است، خب این نماز و مسجد او را به بهشت نمی برد، خانواده اش از شدت بخیل بودن ذله شده اند. عبودیت یک جلوه اش نماز است، امام چیز دیگر دارد می گوید.
اما در سیره اجتماعی حضرت جلوه هایی هست که آن هم بندگی خداوند بود، بعضی ها فکر می کنند، عبادت فقط به نماز روزه است، فکر می کند چون چند بار به حج و کربلا رفته ام دیگر مومن هستم. شیخ انصاری وقتی مرد ملازمش می گوید: در شب اول قبرش خوابش را دیدم و گفتم آقا آن طرف چه خبر ؟ شیخ گفت: مو را از ماست بیرون می کشند من همه را جواب دادم ولی این را به مردم بگو، تا می توانید در دنیا به مردم نان برسانید. که فقط به خاطر عبادت و نماز و روزه و حج و زکات کسی را بهشت نمی برند . این به معنی این نیست نماز نخوانیم . بعضی ها از آن طرف غش می کنند، کسی که کار خوب انجام دهد نماز نخواند هم به درد نمی خواند، اسیر شدن به عبادت اول حجاب در بندگی است، خیر برسانید به بنده های خدا. در همین روابط اجتماعی تحمل کردن مردم ، درست کردن رابطه ها ، ایجاد عاطفه بین مردم اینها بهشت را به ما هدیه می دهد. یک حدیث است در کافی شریف، می گوید: امام صادق(ع) فرمودند: هرکس که کار خیر می کند باید با سه کار آن سه کار خیر را نگهدارد، ما کار خیر را خیلی می بینیم این کار محکم نمی ماند مگر آن سه کار را انجام بدهید، یک: «آن کار را کوچک ببینید برای خودتان». طرف شغل برای کسی درست کرده روزی ده بار می زند توی سرش و می گوید اگر ما نبودیم او اینگونه نبود.
هروقت توانستید خواسته های خودتان را کنار بگذارید خواسته های امامتان را عملی کنید بگویید من شیعه هستم. بعد امام صادق(ع) فرمودند: اگر شما این کار را در چشم خودت کوچک دیدی خداوند بزرگش می کند.
دوم فرمودند: «کار خیر را بپوشانید.» در این دو روز حالا مردم بدانند بگویند آفرین خب اینها اصلا به درد نمی خورد. ولی اگر پوشاندی خداوند خوب می شنود.
سومین کار برای حفظ کار خیر شتاب کردن در کار خیر است.
می خواهم پیرامون سیره شخصیتی حضرت امام صادق(ع) صحبتی کنم. می دانید که سیره عبارت است از آن فعل و عملی که امام انجام می دهد و لذا در شارع مقدس این عمل برای ما حجت است. از آن به سیره یا سنت یاد می کنند.
در سیره اهل بیت(ع) یک اصل اساسی نهفته است که آنها برای خودشان کار نکرده اند، این اصل اساسی در کل اهل بیت(ع) بوده است. سندش در زیارت جامعه کبیره است، می فرماید: تمام تلاش دعوت به حق بوده است. حرف ها، اعمالشان، حتی سکوتشان برای دعوت به حق بوده است. در تمام زندگی شان این اصل را رعایت کردند و فقط برای خدا کار کردند و به این واسطه هم ایمان به بلوغ کامل می رسد. اگر ما اعمالمان را مطابق با امام معصوم قرار می دهیم به این دلیل است که یک: آن ها برای خدا کار کرده اند. دوم: بهترین الگو برای زندگی ما هستند که کمال هدایت را برای بشر به ارمغان آورده اند.
یک عالم سنی است کتابی دارد به نام الامام الصادق (ع) که نزد مذهب های چهارگانه اهل سنت که با واسطه یا بی واسطه شاگرد امام صادق(ع) بودند بسیار مهم است. بیشتر علمای اهل سنت در تمجید و بزرگی علم امام صادق(ع) صحبت کرده اند. به منصور دوانیقی گفتند: نگاهت نسبت به امام صادق(ع) چگونه است؟ با اینکه خبیث دوسال حضرت را تبعید کرده است ولی گفت: امام مصداق سابق الخیرات است و کسی است که با ملائک حرف می زند.
حالا در این مقدمه سه سیره که مدنظر من است یعنی سیره عبادی،اجتماعی و اصلاحی امام صادق را اگر توفیق باشد در چند لحظه خدمتان عرض کنم.
در سیره عبادی امام(ع) عبادت فقط نماز نیست ، این را بدانید، کلا روش عبادی بزرگان اثر رشد داشته است و بندگان خدا را به کمال می رسانده است. در روایات داریم کلام حضرت حق به حضرت ابراهیم این بود که ابراهیم به بندگان بگو که بندگی من را بکنند و این بندگی هم توام با اطاعت باشد بعد می بینند من آنها را مثل خودم قرار داده ام، یعنی قدرت تصرف در عالم به آنها می دهم و همه چیز در یدشان است. بندگی کم شاخصه ای نیست.
حالا نمونه ای از سیره امام صادق(ع) را عرض کنم خدمتتان. شخصی می گوید در میقات خدمات حضرت صادق(ع) بودم که امام لباس احرام پوشیده بودند و آماده لبیک بود، بعد دیدم که امام احرام را بستند و مثل باران بهاری دارد اشک می ریزد، می گوید هی منتظر بودم می دیدم می خواهد بگوید اما دهان باز نمی شد از شدت اشک، ایستادم دیدم واقعا دارد اشک از ته دل می ریزد، بعد گفتم آقا جان چرا لبیک نمی گویید: حضرت فرمود : می ترسم لبیک بگویم و بعد خداوند بگوید: چه لبیکی، چه اجابتی، چه پاسخی، این را من نمی گویم، رئیس مذهب شیعه می گوید، حالا ما دو روز پایمان به هیئت باز می شود دیگر خدا را بندگی نمی کنیم. شخص دیگری می گوید: امام را درحال طواف دیدم، باز دیدم آنجا اشک می ریزد و دارد این دعا را می خواند، خیلی زیباست، امام می گفت: خدایا، مرا از بخل و خساست نفس نگهدار. بعد می گفت: تا صبح صورتش روی خاک بود و این دعا را می خواند. کسی که خساست نفس پیدا کرد دیگر نه به خود خیر می رساند نه به مردم. طرف تمام عمر خود را در مسجد گذاشته است اما بخیل است، خب این نماز و مسجد او را به بهشت نمی برد، خانواده اش از شدت بخیل بودن ذله شده اند. عبودیت یک جلوه اش نماز است، امام چیز دیگر دارد می گوید.
اما در سیره اجتماعی حضرت جلوه هایی هست که آن هم بندگی خداوند بود، بعضی ها فکر می کنند، عبادت فقط به نماز روزه است، فکر می کند چون چند بار به حج و کربلا رفته ام دیگر مومن هستم. شیخ انصاری وقتی مرد ملازمش می گوید: در شب اول قبرش خوابش را دیدم و گفتم آقا آن طرف چه خبر ؟ شیخ گفت: مو را از ماست بیرون می کشند من همه را جواب دادم ولی این را به مردم بگو، تا می توانید در دنیا به مردم نان برسانید. که فقط به خاطر عبادت و نماز و روزه و حج و زکات کسی را بهشت نمی برند . این به معنی این نیست نماز نخوانیم . بعضی ها از آن طرف غش می کنند، کسی که کار خوب انجام دهد نماز نخواند هم به درد نمی خواند، اسیر شدن به عبادت اول حجاب در بندگی است، خیر برسانید به بنده های خدا. در همین روابط اجتماعی تحمل کردن مردم ، درست کردن رابطه ها ، ایجاد عاطفه بین مردم اینها بهشت را به ما هدیه می دهد. یک حدیث است در کافی شریف، می گوید: امام صادق(ع) فرمودند: هرکس که کار خیر می کند باید با سه کار آن سه کار خیر را نگهدارد، ما کار خیر را خیلی می بینیم این کار محکم نمی ماند مگر آن سه کار را انجام بدهید، یک: «آن کار را کوچک ببینید برای خودتان». طرف شغل برای کسی درست کرده روزی ده بار می زند توی سرش و می گوید اگر ما نبودیم او اینگونه نبود.
هروقت توانستید خواسته های خودتان را کنار بگذارید خواسته های امامتان را عملی کنید بگویید من شیعه هستم. بعد امام صادق(ع) فرمودند: اگر شما این کار را در چشم خودت کوچک دیدی خداوند بزرگش می کند.
دوم فرمودند: «کار خیر را بپوشانید.» در این دو روز حالا مردم بدانند بگویند آفرین خب اینها اصلا به درد نمی خورد. ولی اگر پوشاندی خداوند خوب می شنود.
سومین کار برای حفظ کار خیر شتاب کردن در کار خیر است.