گزارشی از دیدار اتفاقی با پدر یکی از شهدای خطشکن
به دلم افتاد او در یکی از تابوتهاست!
پدر یکی از شهدای غواص و خطشکن میگفت: «به دلم افتاده بود که فرزند شهیدم در یکی از آن تابوتهاست، انگار صدایش را میشنیدم، خوابش را دیدم و دیگر یقین پیدا کردم که او آمده است، پسرم را با دست و پای بسته دیدم، با سیم مفتول...».