یادداشت/
دعای ندبه ومبازرۀامام صادق بامهدویت دروغین
امام صادق(ع) با علم به اینکه پس از شهادتشان فرقههای خطرناکی از جمله واقفیه، فتنه خراسانی و نفس زکیه از سوی دشمنان اسلام در باب مسأله مهدویت به وجود میآید، در قالبهای مختلف به تبیین مسأله مهدویت پرداختند تا از خطر انحراف شیعیان جلوگیری کنند.
عقیق:سعید شیری: اوج فرقههای انحرافی و
ظهور تفکرات و ورود فرهنگهای گوناگون در اسلام را در عصر امام صادق(ع)
مشاهده میکنیم؛ به طوری که پس از ایشان در دوره امام هفتم نیز فرقههایی
همچون واقفیه، مرجئه، قدریه، زیدیه، خوارج و معتزله فعالیتهای فراوان
داشتند.
با مرور تاریخ شیعه در عصر امام صادق(ع) تا زمان امام
رضا(ع) در مییابیم عمده فتنههایی که در آن دوران رخ داد، مربوط به مسأله
مهدویت بود تا جایی که جریاناتی خود را مهدی موعود مینامند که در رأس تمام
آنها حکومت عباسیان قرار داشتند، شاهد بر اینکه نام حاکمان خود را منصور،
قائم، محمدمهدی، مهتدی، هادی و مستنصر انتخاب میکردند. تلاش آنها به حدی
بود که شروع به بدلسازی و جعل احادیث منقول از رسول اکرم(ص) کردند، طوری
که طبق تحقیقات مؤسسات مهدوی، بیشترین حجم احادیث جعلی درباره آخرالزمان را
در این دوران شاهد هستیم.
عباسیان برای مشروعیت بخشیدن به خلافت
خود و جلب رأی عموم مردم مسلمان، دست به جعل و تحریف روایات زدند و بر خلاف
روایات صحیحی که نسل مهدی(عج) را به پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
میرسانند، روایاتی جعل کردند که امام زمان(عج) را از نسل عباس، عموی
پیامبر(ص) معرفی میکرد، از جمله این روایات، حدیث خزاعی است: المهدی من
ولد العباس. مهدی از فرزند عباس است.
بنابراین امام صادق(ع) با علم
به اینکه پس از شهادتشان فرقههای خطرناکی از جمله واقفیه و فتنه
خراسانی و نفس زکیه از سوی دشمنان اسلام در باب مسأله مهدویت به وجود
میآید، در قالبهای مختلفی به تبیین مسأله مهدویت پرداختند تا خطر انحراف
شیعیان را به حداقل برسانند، در این شرایط درگیریهای امویان با عباسیان که
منجر به ضعف حکومت امویان شده بود، باعث شد امام از فضای باز به وجود آمده
نهایت استفاده را ببرند.
از جمله عقایدی که شیعه را در باب مهدویت
از سایر فرقههای آن زمان جدا میکرد، اعتقاد به رجعت بود که امام صادق(ع)
در احادیث مختلف به مسأله رجعت پرداختند تا جایی که فرمودند: از ما نیست
کسی که اقرار به رجعت نکند. ( بحار الانوار، ج 53، ص 92). تبیین مساله رجعت
به حدی رسید که بیشترین احادیث مربوط به مهدویت به همین بحث اختصاص پیدا
کرد.
همچنین صدور دعای ندبه از سوی امام صادق(ع) و تبیین مسأله
مهدویت با آیات قرآن در این دعای شریف، ناظر بر جوَ اختناق آن دوران نسبت
به مهدویت، حب آن حضرت نسبت به حضرت مهدی(عج) و اصلاح نگاه شیعیان درباره
بحث مهدویت و آخرالزمان است که تأثیر بسیار زیادی در خاموش کردن فتنه
مهدویت دروغین در آن زمان داشت.
در متن این دعا میخوانیم (أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْکُبْرَى)
امام صادق(ع) در این فراز از دعا، حضرت مهدی(عج) را از سلاله پاک
پیامبر(ص) معرفی میکنند تا برای همگان آشکار شود امام زمان(عج) از نسل
بنیالعباس نیست.
در فراز دیگر امام صادق(ع) فرمودند: «أَیْنَ
الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ
لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَیْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ
الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ
وَ السُّنَنِ» (کجاست آن مهیّا گشته براى ریشهکن کردن ستمکاران؟
کجاست آن که برای راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند؟ کجاست آن آرزو
براى از بین بردن ستم و دشمنى؟ کجاست آن ذخیره براى تجدید فریضهها و
سنّتها؟) در این فراز به تبیین اوضاع فتنهگونه آن دوران میپردازند و در
قالب مناجات شیعیان را نسبت به آن فتنهها آگاه میکنند. در فراز دیگر دعا میخوانیم «عَزِیزٌ
عَلَیَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرَى وَ لا أَسْمَعَ [أَسْمَعُ ]
لَکَ حَسِیسا وَ لا نَجْوَى عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحِیطَ بِکَ دُونِیَ [لا
تُحِیطَ بِی دُونَکَ ] الْبَلْوَى وَ لا یَنَالَکَ مِنِّی ضَجِیجٌ وَ لا
شَکْوَى بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا»؛ بر
(من سخت است که مردم را مى بینم، ولى تو دیده نمى شوى، و از تو نمى شنوم
صداى محسوسى و نه راز و نیازى، بر من سخت است که تو را بدون من گرفتارى فرا
گیرد، و از من به تو فریاد و شکایتى نرسد، جانم فدایت، تو پنهان شدهاى
هستی که از میان ما بیرون نیستى)؛ با توجه به مفاد این حدیث به سه نکته پی
میبریم: اول اینکه امام صادق(ع) دورانی را به عنوان دوران غیبت معرفی
میکنند که هنوز فرانرسیده و دوم شوق حضورشان در کنار امام زمان(عج) را
نشان میدهند و سوم اینکه شعیان را در مواجهه با فتنه واقفیه انذار
میدهند، زیرا واقفیه بر فرزند بزرگوار ایشان یعنی امام موسی کاظم(ع) وقوف
کردند چرا که اعتقاد داشتند ایشان زنده و از نظرها غایب است.
منبع:تسنیم