مرحوم دولابی: من عقب مرده میگردم!
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: شب که نشستهای نگاه کن به زن و بچهات، خدا به شما حیات داده است، چون موت را قبول کردید و آمادهاید برای رفتن. شب به شب هم بهتر میشود. اگر هم نخواهی بالاخره میمیری، اگر هم بخواهی میمیری.
عقیق:مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: مزمزه کنید. اگر مزمزه نکنید از غذا
لذّت نمی برید. گفتهاند قبل از آنکه بخورید اول مزمزه کنید، بعد بخورید.
البته چون دوستان اهل بیت(ع) هستند و در بهشت خدایید نمیگویم نشخوار کنید؛
میگویم مزمزه کنید. تمام این حسنهایی که شما دارید و موجب می شود من
اینگونه با شما یگانه شوم و جسارت کنم به خاطر ادب شماست و به خاطر آن است
که مردهاید که اینقدر شریف شدهاید. من خودم هم مردهام و مردهها را دوست
دارم. آیا نمیبینی قبرستان نمیروم، به جایش میآیم داخل مومنین؟ بدنم
حال ندارد، باید بروم قبرستان تا خستگیام در برود. اما میآیم اینجا. یعنی
اینجا را قبرستان میگیرم. کمی خودتان را جمع و جور کنید. من در شما موت
میبینم. شما را مرده میشناسم. خیلی ساده بگویم، خودم آنقدر مردهام که
الان عقب مرده میگردم.
در دنیا اسمش این است که من عقب مرده
میگردم. اما واقعاً آیا عقب مرده میگردم یا عقب زنده هستم؟ همهی شما
زنده هستید. حیّ شدهای که من آمدهام به سراغت. اگر مرده بودی که میرفتم
قبرستان. چرا آمدم اینجا؟! ولو قبرستانیهایمان هم رفتند و به مقام رسیدند،
اما شما را زنده زنده آوردند. شب که نشستهای نگاه کن به زن و بچهات، خدا
به شما حیات داده است، چون موت را قبول کردید و آمادهاید برای رفتن. شب
به شب هم بهتر میشود. اگر هم نخواهی بالاخره میمیری، اگر هم بخواهی
میمیری. آیا بهتر نیست آدم خودش بخواهد؟
پی نوشت:
کتاب طوبی محبّت –جلد دوم ص ۳۱
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی
منبع:تسنیم