۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۰۰
عقیق: مراسم شب هفتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین مومنی و مناجات حاج منصور ارضی و حاج حسین سازور در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام مومنی را بخوانید:
خداوند متعال فرصتها و سرمایه هایی به انسانها ارزانی داشته که برای پیشرفت و سلوک انسانی بهترین انتخاب ممکن خرج کردن آنها در راه خداوند است. از سویی دیگر خداوند فرائضی برگردن انسان قرار داده که ادای آن باعث سود و منفعت فقط برای انسان است و ترک این فرائض به سوی خداوند هیچ ضرری نمیرساند. در و اقع سود و زیان انسان در این میان هم مادی است و هم معنوی، و خداوند در این میان منزه از آنچه ما فکر میکنیم است. دیروز حدیثی بیان شد که محور اصلی آن نماز بود و امشب روایت ما بیشتر متوجه روزه است این حدیث از امیرالمومنین علی علیه السلام را روایت میکنم:
"مَا مِنْ مُؤمن یَصومُ شَهْرَرَمَضانَ احتِساباً إلاّ أوْجَبَ اللهُ تَعالى له سَبْعَ خِصال،أوَّلُها: یَذوبُ الحَرامُ مِن جَسَدِه، والثانِیَةُ یَقربُ مِن رَحْمَةِ اللهِ عزَّوجلّ، وَالثالِثَةُ یَکونُ قَد کَفَّرَ خَطِیئةَ آدَم أَبِیهِ، والرابعةُ: یُهَوِّن الله عَلَیْهِ سَکَراتِ المَوتِ، وَالْخامِسَةُ أمانٌ مِنَ الجُوعِ وَالعَطَشِ یَوْمَ القِیامَةِ، والسّادِسَةُ: یُعْطِیهِ اللهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ، والسّابعَةُ: یُطْعِمُه اللهُ مِن طَیِّباتِ الجَنَّةِ" (وسائل الشیعه، ج 7، ص 172; و بحارالانوار، ج 96، ص 369(
امیرالمومنین به نقل از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: هیچ مؤمنى نیست که براى خشنودى خدا ماه رمضان را روزه دارد جز آنکه خداوند هفت خصلت براى او قرار دهد:
1- آنچه از حرام در بدنش باشد آب خواهد شد.
2- به رحمت خدا نزدیک شود.
3- کفّاره اشتباه پدرش آدم خواهد بود.
4- خداوند سکرات و سختى مرگ را بر او آسان گرداند.
5- در روز قیامت از گرسنگى و تشنگى در امان خواهد بود.
6- به او برگه برائت و بیزارى از آتش داده خواهد شد.
7- از خوراکى هاى پاکیزه بهشت به او بخورانند.
امام باقر(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که آن حضرت فرمود: قال الله تعالى "اَلصُّومُ لی وَأَنَا أجزِى بِهِ" خداوند فرمود روزه اختصاص به من دارد و من خود پاداش آن را مى دهم (جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 94(
درباره پاداش روزه داران روایتى است که شخصى یهودى از رسول خدا پرسید: چرا خداوند روزه را در امت تو سى روز قرار داده ولى در امت هاى گذشته بیش از آن بود؟ رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمودند: "إنّ آدَمَ لَمّا أکَل مِن الشَّجَرةِ بَقیَ فی بَطْنِهِ ثَلاثِینَ یَوماً فَفَرَضَ اللهُ عَلى ذُرِّیَّتِهِ ثَلاثِینَ یَوْماً اَلجُوعَ وَالعَطَشُ، وَالَّذِی یَأکُلونَهُ بِاللّیلِ تَفَضُّلٌ مِنَ اللهِ عَلَیهِم، وکذلِک کانَ على آدَمَ(علیه السلام) فَفَرَضَ اللهُ ذلِکَ عَلى اُمَّتی..." وقتى آدم از آن درخت خورد به مدّت سى روز در شکم او باقى ماند و به همین خاطر خداوند در ذریه اش سى روز گرسنگى و تشنگى را قرار داد، و اینکه در شب براى خوردن آزادند به خاطر تفضّلى است که خداوند در حقّ آنها کرده است و بر امّت من هم سى روز واجب کرد.
----
بیان احکام روزه توسط حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم ملکی در شب هشتم ماه مبارک رمضان مسجد ارک
- کسی که که میخواهد روزه بگیرد لازم نیست پیش از اذان دهان خود را خلال و یا مسواک کند، ولی اگر بداند طعامی که میل کرده و در میان دندانش مانده در طول روز فرو میبلعد روزه اش باطل میشود.
- فروبردن آب دهان اگر چه به واسطه ترشی و مانند آن باشد روزه را باطل نمیکند.
- فرو رفتن و فروبردن اخلاط سینه تا زمانی که به فضای دهان نرسیده اشکالی ندارد ولی اگر داخل فضای دهان شود بنابر احتیاط واجب نباید آن را فرو برد.
- اگر روزه دار به قدری تشنه شود که ترس از مرگ بر او چیره شود میتواند به اندازه خارج شدن از این حالت آب بنوشد هر چند روزه اش باطل میشود ولی باید امساک خود را تا اذان مغرب نگاه دارد و در عوض فقط قضای آن روزه را بجا آورد.
- اگر عمداً روزه دار با خوردن یا آشامیدن روزه خود را باطل نمود باید کفاره بدهد یا باید بنده آزاد نماید و یا دو ماه روزه بگیرد(که سی روزش پشت سر هم باشد) و یا شصت نفر فقیر را اطعام کند(به وسیله گندم، جو، برنج و یا خرما(
بیانات حاج منصور ارضی در شب هشتم ماه مبارک رمضان مورخ بیست و پنجم خرداد ماه 1395 مسجد ارک تهران
باید باور جوانان به قیامت تقویت شود
متاسفانه بعضی در جلسه بی توجهند که این ضرر است ، متاسفانه ما در ضرر کردن خیلی زرنگیم در صورتی که این زرنگی باید در راه کسب علم و معرفت و سود باشد . ما دنبال سود در آرزوهای بی حد و بیهوده هستیم ، "وَ حَبَسَنِی عَنْ نَفْعِی بُعْدُ أَمَلِی" دو ساعت فکر میکنی و از آرزوهایت یک مجسمه برای خودت میسازی که این ضرر است. کسی که نتواند ساعتی خود را مدیریت کند، هیچ وقت نمیتواند بر زندگی خودش هم مدیریت کند. مدیریت نفس یعنی بتوانی اعضاء و جوارحت را کنترل کنی، با چه میشود مدیریت کرد؟ با ذکر و نماز تا اجازه ندهی نفس بر اعضایت مسلط شود ، خدایی ناکرده در مسجد بنشینی و غیبت کنی و زنا در نامه عملت بنویسند. اگر به خودت دقت کنی میبینی که چقدر اسیر نفسی ، اینها واقعا درد است که حتی یک ساعت که در مسجد هستیم هم نمیتوانیم خودمان را کنترل کنیم. به قول مرحوم شیخ رضا سراج بچههای ریش دار مراقب باشید، عاقبت کار ما آتش است. به روحانیون عزیز عرض کردم باور به قیامت را در جوانان تقویت کنید. چرا مقام معظم رهبری در جلسه با مداحان فرمودند باورهای مردم را درست کنید؟ جا دارد که فقط سی شب بگویی "اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَشْبَعُ" و شرح دهی. این نفس چیست که هیچ وقت راضی نمیشود؟ به هر شکلی یک سرگرمی تهیه شده، در تلویزیون که یک کانال ایجاد شده، مشهد میروی آنقدر مکانهای تفریحی ایجاد شده که اصلا به زیارت نمیرسی، شخصی میگفت اگر آقای علم الهدی مقاومت نمیکرد ما میخواستیم هر شب در مشهد کنسرت برای زائرین و مردم مشهد برگزار کنیم.
گرانی، کم آبی و تسلط بدان بر جامعه، نتیجه غضب خدا بر امت
یکی از چیزهایی که باید به خدا پناه برد غضب است، البته گاهی این غضب از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و اهل بیت علیهم السلام است که میشود "غضب الرحمن" که در جامعه کبیره میخوانی چون برای خداست. اگر غضبی که در وجود تو ایجاد میشود کنترل نشود عاقبت بدی دارد. لقمان حکیم میفرماید: سه کس شناخته نشود مگر در سه جا؛ اول انسان بردبار شناخته نشود مگر در هنگام غضب. در این لحظه اگر بتوانی غضب را کنترل کنی قابل قبول است . در بحث خداشناسی در ادعیه میگوییم ما مدام گناه کردیم ولی خدایا تو با حلم با ما برخورد کردی. دوم انسان شجاع شناخته نمیشود مگر در جنگ، البته میدانید "اَشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ" شجاعترین مردم کسی است که بتواند بر نفسش غلبه کند. سوم برادرت را نخواهی شناخت مگر زمانی که به او نیازمند باشی و او توجه نکند، حداقل کار دعا کردن است، این کار را که میتوانیم انجام دهیم. روایت است هرگاه خداوند بر امتی خشم گیرد و بر آن عذاب نازل نکند، قیمتها در آن بالا میرود ، آبادانیش کاهش پیدا میکند، بازرگانانش سود نمیبرند، میوه هایش رشد نمیکند، رودخانه هایش پر آب نمیگردد، باران بر آنها فرو نمیبارد و بدانش بر آنها مسلط میشوند. این علائم الان در جامعه ما نیست؟ خدا غضبناک است اما به خاطر امت مرحومه و پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و اهل بیت علیهم السلام عذاب ویرانگر نمیآید. طرف سالها در آمریکا بوده و حالا آمده اینجا مسئولیت گرفته، دیگری میلیاردر است میشود وزیر میگویند عقلش بهتر کار میکند، بدان در جامعه ما مسئولیت پیدا کردند. باید صدقه داد که مقام معظم رهبری هستند، این هیئتها هست، جلسات قرآن هست وگرنه معلوم نبود چه میشد.
کسانی که حقوقهای سنگین گرفتند یقینا مومن نیستند چون حق دیگران را خوردند
امام هادی علیه السلام میفرمایند: غضب کردن بر کسی که اختیارش با توست موجب سرزنش و پستی است. مثلا مدیر یک کارخانه، پدر و مادر، هرچه بتوان باید جلوی غضب را گرفت و از آن استفاده نکرد، این با تنبیه کردن فرق میکند. امام رضا علیه السلام میفرمایند: مومن هرگاه خشمگین شود غضبش او را از حق بیرون نمیبرد و هرگاه خرسند شود خشنودیش او را به باطل نمیکشاند و هرگاه قدرت یابد بیش از حق خودش برنمی دارد. اینهایی که حقوقهای سنگین گرفتند یقینا مومن نیستند، هر مدیری که بوده اگر توبه کردند که خدا از آنها بگذرد و اگر توبه نکردند خدا لعنتشان کند چون حق دیگران را خوردند. خیلی از کارگران دارند بیکار میشوند و یک دفعه مشخص میشود چه حقوق هایی بعضی گرفته اند. یک عده مثل آبکش هستند وقتی داخل آب هستند ظرفشان پر است از آب که در میآوری یک قطره هم نمیماند. از این هیئت رفتی بیرون ببین آیا معرفت پیدا کردی، اخلاقت خوب شده، اگر فرقی نکردی باید استغفار کنی و به خدا بگویی ظرفت را عوض کند.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب هشتم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی
آب از سرم گذشته از بس پی سرابم
دنبال نفس بودم بد بود انتخابم
هر نعمتی که دادی صرف گناه کردم
هرچه تو خوش حسابی من جاش بدحسابم
در وقت حرف خوبم، وقت عمل کلافه
جز ادعا ندارم مانند یک حبابم
کاری برای من کن تزویر قاتلم شد
من ظاهراً درستم من باطناً خرابم
وای از همان زمانکه در ازدحام محشر
پیش نگاه مردم پس میرود نقابم
طی شد جوانی من پیری ز راه آمد
کو بندگی و سجده؟ کو خیر؟ کو ثوابم؟
بار مرا به دوشش خیلی علی کشیده
دار و ندار خود را مدیون بوترابم
یک آرزو فقط هست در قلب من همیشه
در کربلا بمیرم با این دل کبابم
آتش حرام شد بر زوار قبر ارباب
تا محضر حسینم کی لایق عذابم
این کاروان در راه یک شیرخواره دارد
دلواپس حسینم، دلواپس ربابم
بر روى دست بابا، طفل رباب مى گفت
من تشنه بودم امّا، با نیزه داد آبم