۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۰۶
عقیق:معنای انتظار بر خلاف تصور معروف بین
مردم در دین اسلام چیزی بر خلاف سکوت و بیحرکت ماندن است بلکه انتظار را باید در
حرکت امام حسین(ع) و انقلابیگری ایشان تصویر کرد. ایشان میفرمایند: «مِنَّا
اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی
طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ
یُحْیِی اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها* وَ یُظْهِرُ بِهِ
دِیْنَ الْحَقِّ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون»؛ در بین ما،
دوازده نفر مهدى [و هدایت شده الهى] وجود دارد اول آنها، أمیرالمؤمنین على بن أبى
طالب است و آخرین نفر آنان، نهمین نفر از نسل من است و اوست قائم بالحقّ، خداوند
زمین مرده را توسط او زنده مىکند و دین حق را- على رغم میل مشرکین- بدست او بر
سایر ادیان پیروزى و برترى مىدهد».
کار
امام حسین(ع) به عنوان الگویی تمام عیار برای همه ما شیعیان و پیروان ایشان است.
تلاش برای احیای دین و جامعه و زنده کردن هر چه بیشتر دین اسلام، آن هدف مقدسی است
که حضرت بر آن تأکید میکنند. حضرت سیدالشهدا(ع) در رابطه با هدف حرکت منتظرانه خود میفرمایند: «وَ أَنِّی لَمْ
أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ
لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی (ص)أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ
وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ
أَبِی طَالِبٍ (ع) فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى
بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى یَقْضِیَ اللَّهُ بَیْنِی
وَ بَیْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِین؛ من براى سرکشى و
عداوت و فساد کردن و ظلم نمودن از مدینه خارج نشدم. بلکه، یعنى جز این نیست که من
به منظور ایجاد اصلاح در میان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر بمعروف و نهى
از منکر کنم. من میخواهم مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب علیهمالسلام
رفتار کنم. کسى که مرا به دلیل اینکه حق میگویم قبول کند او به حق سزاوارتر است و
کسى که دست رد به سینه من بگذارد من صبر میکنم تا خدا که بهترین حکمکنندگان است
بین من و او داورى کند».
طبق
روایت مذکور به بررسی موارد آفات انتظار و به عبارت دیگر موارد انتظار منفی میپردازیم:
1- سرمستی؛ و هوسبازی!
در
کتب لغت «أشِراً» به معنای شدت سرخوشی و سرمستی آمده است. یعنی میفرماید حرکت و
خروج و قیام و انقلابیگری من از روی سرمستی و سرخوشی نبوده است. قرآن کریم نیز هدف قرار گرفتن هوسبازی
و جاهطلبی را با صراحت تمام در مورد پیامبران خدا رد کرده و میفرماید: «أَ
أُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ *
سَیَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِر [قمر/25-26] آیا از میان ما تنها
بر او وحى نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگوى هوسبازى است! ولى فردا مىفهمند
چه کسى دروغگوى هوسباز است!». وقتی امام معصوم هدف خود را مخالف هوس معرفی میکند
قطعاً وظیفه کسانی که خود را به عنوان منتظر میدانند نیز باید دوری از هوس و
بریدن از نفس امّاره باشد. پس سرمستی و هواپرستی اولین مورد انتظار منفی است.
2- غرور به خاطر نعمت
«بطر»
نیز در لغت به معنای نوعی بی خردی و حیرت است که انسان را به ناسپاسی از نعمتها و
استفاده نادرست از آنها سوق میدهد. «من منتظرم» یعنی متحیر نیستم! و میدانم که
از این نعمتهایی که الان در اختیارم است چگونه باید استفاده کنم. یعنی اینکه سرمست
و شیفته بیبصیرت نیستم. «بطر» حالت شدت «مَرَح» را میگویند که آن هم به معنای
شدت فَرَح و شادی است. البته این تأکید در شدت شادی، شاید به همان معنای سرمستی از
روی بی بصیرتی و کم خردی است. قرآن کریم نیز در آیه 58 سوره مبارکه «قصص»به این معنا اشاره کرده میفرماید: «وَ
کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعیشَتَها»؛ و چه بسیار از شهرها و آبادیهایى
را که بر اثر فراوانى نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاک کردیم! این نمونه از انتظار در واقع منتظر
نابودی شدن است!
3- اظهار محبت به همراه فساد
اگر
از غفلت به عنوان پایه اساسی دو مورد قبلی غافل شویم کمکم به فساد روی میآوریم
چه بخواهیم و چه نخواهیم! برای اینکه جایگاه این بحث را در مورد انتظار بیابیم
توجه شما را به این آیات جلب میکنیم: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ
فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلىَ مَا فىِ قَلْبِهِ وَ هُوَ
أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَ إِذَا تَوَلىَ سَعَى فىِ الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا
وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لَا یحُبُّ
الْفَسَاد(بقره/204-205)؛ و از مردم، کسانى هستند که گفتار آنان، در زندگى دنیا
مایه اعجاب تو مىشود (در ظاهر، اظهار محبت شدید مىکنند) و خدا را بر آنچه در
دل دارند گواه مىگیرند.
(این
در حالى است که) آنان، سرسختترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامى که روى برمىگردانند (و از نزد
تو خارج مىشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش مىکنند، و زراعتها و چهارپایان
را نابود مىسازند (با اینکه مىدانند) خدا فساد را دوست نمىدارد».
در
این آیه شریفه بحث از فساد اقتصادی است که خود زیرمجموعه فساد اخلاقی است. منتظر
باید قبل، حین و بعد از ظهور مراقب نفس خود از ارتکاب به هر گونه فسادی از هر نوعش
باشد. انتظار منفی انتظاری
و اظهار محبتی با زبان است که به دنبال آن خرابکاری و عدم کنترل نفس در پرهیز از
فساد است.
4- انتظار ظالمانه
از
نظر لغت تعریف ظلم را «وضع الشیء غیر موضعه تعدّیا»؛ یعنی چیزی را از روی دشمنی
در غیر جای خود قرار دادن. از آنجا که کارکرد منتظر از دید شیعه کارایی منتظر برای
مثمر ثمر بودن در مسیر جامعه جهانی اسلامی است لذا منتظر باید اصول این کار که
همان عدالت و قرار دادن هر کاری و چیزی در جای خودش است را به خوبی در وجود خو
نهادینه کرده باشد.
این
مطلب از قسمتی از دعای ندبه نیز به روشنی فهمیده میشود که میخوانیم:«أَیْنَ
الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ
الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ»؛ کجاست آن مهیا شده است براى ریشه کن کردن ستمکاران،
کجاست آن که برای راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند». اگر قرار باشد که امام
زمان(عج) به وسیله منتظرانشان کژی و انحراف و به عبارت بهتر ظلم را ریشه کن کنند
آیا نباید منتظرانشان خود، دور از ظلم و انرحاف و کژی باشند؟!
پی
نوشت:
- عیون
أخبار الرضا(ع)
- بحار
الأنوار
- ترجمه
مفردات
- التحقیق،
ج7
- مفاتیح
الجنان؛ دعای ندبه
منبع:فارس