۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۱۲
عقیق:این بسته در قالب دو کتاب با عناوین «روشهای فرهنگسازی نماز در محیط کار» نوشته حجتالاسلام ابوالفضل ساجدی برای ارائه راهکارهای اجرایی به مدیران در خصوص ترویج و دعوت به نماز و «راههای تکمیل نماز» نوشته ابراهیم کفیل درباره معارف ترویجی، آثار، آداب و اسرار نماز تولید شده است.
کتاب اول جنبه مهارتی و کتاب دوم جنبه معرفتی درباره نماز و کارگزاران و مدیران بر عهده دارد که در نوع خود بینظیر است، علاقهمندان برای تهیه کتابها میتوانند با انتشارات ستاد اقامه نماز با شماره تلفن 02188900059 تماس بگیرند.
در بخشی از این محتوا میخوانیم: امروزه، کارکردهای تربیتی نماز در عرصههای گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی بر خداجویان و حتی بر غیر متدینان پوشیده نیست. نماز ـ این هدیه شب معراج ـ هم راز است و هم نیاز، سالک طریق الهی، تازه به این وادی قدم گذاشته یا مدهوش صهبای آن باشد، در هر مرحله، بینیاز از این راز و نیاز نیست و به حق، در روایات ما وسیله عروج مؤمن و نزدیککننده پارسایان به خداوند معرفی شده است.
در این میان، وقتی به جنبه حاکمیتی اسلام نظر میافکنیم و میرویم تا قواعد «سبک زندگی اسلامی» را اجرا کرده و از رهگذر آن به «تمدن اسلامی» نائل شویم، باید اهمیت نماز را در سطح بالاتری، یعنی در عرصه مدیریتی جامعه نیز بررسی کنیم، حیطهای که در آن، نخبگان اجتماعی و سیاسی و فرهنگسازان جامعه دینی یعنی کارگزاران و مدیران جامعه اسلامی حضور دارند. سیاق کلی آیاتی از قرآن کریم که به مسأله نماز پرداخته است، دو نگاه فردی و اجتماعی به نماز را تأیید میکند؛ چنانکه در برخی آیات به «نماز خواندن» و در برخی دیگر به «به پا داشتن نماز» توصیه شده است.
از دقت در آیه 41 سوره حج به این مطلب رهنمون میشویم که مسئولیت اصلی و ابتدایی به پا داشتن نماز بر عهده کارگزاران حکومتی است؛ زیرا آنان به صورت مستقیم امور مردم را به دست گرفته و برایشان تصمیمگیری میکنند یا حداقل میتوان گفت که الگوگیری و تأثیرپذیری مردم از زمامداران یک واقعیت اجتماعی است، امام علی(ع) نیز کارگزاران حکومتی را مسئول مستقیم اجرای ایندست از فرامین الهی میدانستند؛ چه آنکه خود آن حضرت فرمودهاند: «الأعمالُ تُستقیمُ بالعُمّال».
بر اساس فرهنگ اسلامی در اداره جامعه، وقتی به شخصی منصبی واگذار میشود، در واقع شرایطی برای خدمت بیشتر او به مردم برای تقرب به خدا فراهم شده است. به همین جهت هر مسألهای که رسیدگی به امور مردم را به یک اصل تبدیل کند، منجر به فراموشی خدا و در نهایت، فراموشی خود میشود، کسی که دچار فراموشی خدا و فراموشی خود شود و قلب او در دیدن حقیقتها کور شده یا زرق و برقها او را به درون خود میکشد، یا مشکلات، تشویشها و نگرانیها سبب میشود تا نیازهای واقعی مردم را درک نکند یا در مناسبات سیاسی و اجتماعی، طبل توخالی شیطان را پر صدا و حیلههای دشمنان را برندهتر از مکر خدا میبیند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «من اشتغل بذکر الناس قطعه الله سبحانه عن ذکره»؛ کسی که به یاد مردم سرگرم شود، خدای سبحان او را از ذکر خود جدا کند، همچنین آن حضرت فرموده است: «من نسی الله سبحانه انساه الله نفسه واعمی قلبه»؛ هر کس خدای سبحان را فراموش کند، خداوند نفسش را از یادش میبرد و دل او را کور میگرداند.
به جا آوردن نماز در اول وقت و حتی به صورت جماعت توسط کارگزاران حکومت و برقراری ارتباط صمیمی با مردم سبب میشود تا حاکمان از گزند اتهامات بیجا و شایعات بیاساس در امان باشند و همواره مردم به آنان گمان نیکو داشته باشند، چرا که رسول خدا(ص) فرمودهاند: «درباره کسی که نمازهایش را به جماعت میخواند، هر گمان خیری را روا دارید»، همچنین سبب میشود تا آنان بتوانند از ظرفیت گردهمایی مسلمانان در نهاد جماعت و جمعه برای رفع مشکلات جامعه و بصیرتبخشی به مردم بهره ببرند. عظمتبخشی و اقتدار آفرینی به جامعه مؤمنان نیز از دیگر فواید ایجاد تشکلهای دینی توسط کارگزاران حکومتی است.
منبع:فارس