چرا مجسمهسازی بعد از اسلام به حیات خود ادامه داد؟
احادیث و روایات متعددی در حرمت مجسمهسازی در اسلام وجود دارد؛ اما چرا علیرغم عدم جواز ساخت آن، مجسمهسازی در جامعه اسلامی به حیات خویش ادامه میدهد؟
عقیق: مجسمهسازی، حرفهای است که با تمام فراز و نشیبها در طول تاریخ چند هزار ساله تمدن در ایران به حیات خود ادامه داد اما در سالهای نخست پس از ظهور دین حنیف اسلام، تغییرات عمیق و گستردهای پیرامون این هنر در ایران و دیگر ملل منطقه ایجاد شد.
حتی مدارک قطعی دینی و تاریخی به عمر طولانی پیدایش تندیس و پیکره و شمایلسازی گواهی میدهد و در بعضی موارد، قرآن کریم در آیه 23 سوره نوح به نام و مشخصات این تندیسها و پیکرهها، که به عنوان خدایان مورد پرستش بودند، اشاره کرده و از آنها با عناوین ودّ، سواع، یسوع و نسر نام میبرد.
در مجموع بعد از ظهور دین حنیف اسلام تحریم مجسمهسازی تبدیل به یک فرهنگ ماندگار در جامعه اسلامی شد و همین ترس از تکفیر هنرمند کافی بود تا هنرمندان به مجسمهسازی توجه نکنند اما دربار و به تبع آن هنر درباری، همواره تابع این فرهنگ و وضع و حال نماند و لذا خود را ملزم به رعایت آن ندید.
* تحریم مجسمهسازی در اسلام
با توجه به فضای شهری و اتفاقاتی که در اطرافمان رخ میدهد، نگاهی به مجسمهسازی بعد از ظهور دین مبین اسلام میاندازیم؛ بعد از «دوره طلایی دموکراسی در اسلام» ـ دوران حکومت پیامبر(ص) تا پایان خلافت حضرت علی (ع) ـ حکومتهای اسلامی اکثراً محوریت اشرافی و درباری داشت، درباری که در آن بسیاری از احکام اولیه اسلام نقض میشد.
از نمونههای اولیه و بارز آن در صدر اسلام میتوان به حکومت بنیامیه اشاره کرد که با شروع حکومت بنیامیه، سادگی حکومتهای اولیه، جای خود را به تجملگرایی داد و هنر هنرمندان ملل تابع امپراطوری اسلامی در خدمت حاکمان اموی درآمد. نمونههای زیادی از نقاشی و مجسمهسازی به دست آمده از این دوره شاهد این ادعا است. حتی پیکرهسازی و به خصوص شمایلنگاری بعد از حکومت بنیامیه همواره در حکومتهای اسلامی و به خصوص در هنر درباری جلوهگر بوده است.
* چرا مجسمهسازی به حیات خود ادامه داد؟
مراجعه به کتب احادیث فقهی نشان میدهد که احادیث و روایات متعددی در حرمت مجسمهسازی در اسلام وجود دارد، اما چرا علیرغم محدودیتهای موجود، مجسمهسازی در جامعه اسلامی به حیات خویش ادامه میدهد؟ به نظر میرسد دلیل عمده چنین امری میتواند اولویت قرار گرفتن منافع برخی از روشنفکران غربزدهای باشد که این منافع در ارجح از انجام به احکام دینی قرار میگیرد. وگرنه هنر اسلامی به قدری فضا برای فعالیت دارد که اگر مجسمهسازی هم کنار گذاشته شود، به هنر اصیل اسلامی ایرانی خدشهای وارد نمیشود و اتفاق خاصی نمیافتد. البته در اینجا مجسمهسازی مد نظر است که علما و مراجع تقلید آن را تحریم کردهاند.
در ادامه این گزارش احکام مراجع عظام تقلید ذکر میشود.
امام خمینی(ره) فرمودند: ساختن مجسمه ذی روح حرام است.
آیتالله خامنهای(دام ظلّه) میفرمایند: به نظر شریف حضرت امام (قدس سره) ساختن مجسمه تام ذی روح حرام است ولی خرید و فروش و نگهداری آن اشکال ندارد.
آیتالله بهجت(ره) فرمودند: جایز نیست.
آیتالله تبریزی(ره) فرمودند: مجسمهسازی جاندار چنانچه به نحو کامل بوده باشد بنابر مشهور حرام است و نداشتن یک دست و یا یک پا منافاتی با کامل بودن ندارد.
آیتالله خویی(ره) فرمودند: ساختن مجسمه جاندار حرام است.
آیتالله سیستانی(دام ظلّه) میفرمایند: به احتیاط واجب جایز نیست.
آیة الله فاضل لنکرانی(ره) فرمودند: مجسمهسازی با هر وسیلهای که باشد حرام است و منظور ساختن چیزی است که عرفاً به آن مجسمه بگویند ولو بعض اجزاء را نداشته باشد.
آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه) میفرمایند: ساختن و خرید و فروش مجسمه اشکال دارد ولی خرید و فروش صابون و مانند آن که روی آنها شکل مجسمه یا نقشهای برجسته است اشکالی ندارد.
آیة الله نوری همدانی(دام ظله) میفرمایند: حرام است.
یکی از نکتههایی که مطرح میشود این است که «در صدر اسلام به این علت مجسمهسازی تحریم شد که این امکان وجود داشت مردم به بتپرستی بازگردند؛ در این صورت امروز که این امور ذهنیّت بتپرستى را در عموم مردم ایجاد نمىکند و به عنوان هنر شناخته شده و به کار گرفته مىشود، پرداختن به آن چه حکمى دارد؟»
در پاسخ آیتالله مکارم شیرازی آمده است: «مجسمه سازى و خرید و فروش آن در هر حال اشکال دارد مگر در مواردى که جنبه اسباب بازى دارد.» حتی ایشان درباره نگهداری مجسمه فرمودند: «اگر به شکل تندیس کامل باشد جایز نیست.»
منبع:فارس