عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۲۰۴۳
تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۵
مدیر جذب و ساماندهی بعثه رهبری: در آزمون گذشته، بیشتر دوستانی که رد شدند به دلیل ضعف در احکام و مقتل بود. ما از پنج مورد امتحان گرفتیم که این دو مورد بیشترین سهم در رد شدن مداحان را داشتند. مداحان باید تحصیلات بالایی داشته باشند.
عقیق:حجت الاسلام والمسلمین علی پروانه، مدیر جذب و ساماندهی بعثه رهبری، یک شنبه ۹ اسفند ماه در اجتماع عمومی کانون بسیج مداحان یاس کبود به بیان سخنانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

در چرخه اعزام بعثه مقام معظم رهبری، اعزام روحانی به همراه مداح به عتبات را داریم. یعنی کاروان‌ها مکلفند که یا مداح یا سخنران را به همراه خود ببرند. اعزام روحانی به حج و عمره را هم داریم. بر همین اساس، دوستانی که به عنوان مداح اعزام می‌شوند، ما در نجف وکربلا ارزیابی می‌کنیم. زائر هم اگر شکایت و یا تقدیری دارد به ما اعلام می‌کند. طرحی را با عنوان «بهسازی مداحان» اجرا کردیم. در برهه‌ای از زمان، تعداد زیادی از زائران اعزام می‌شدند و ما نیز تعداد جذب روحانی و مداح خود را بالا بردیم اما بعدها که اعزام کاروان‌ها کمتر شد، مجبور به پالایش و حذف تعدادی از مداحان شدیم. ۲۷ فروردین سال آینده از ۳ هزار نفر مداح جدید الورود آزمون می‌گیریم و مداحان توانمند را جذب می‌کنیم.

احکام و مقتل؛ ضعف عمده مداحان مردود در آزمون بعثه رهبری

کسی که در این کسوت و مقام قرار می‌گیرد باید اهل مطالعه باشد. در دین اسلام داریم که انسان از ابتدا تا انتها باید اهل مطالعه باشد. در آزمون گذشته، بیشتر دوستانی که رد شدند به دلیل ضعف در احکام و مقتل بود. ما از پنج مورد امتحان گرفتیم که این دو مورد بیشترین سهم در رد شدن مداحان را داشتند. مداحان باید تحصیلات بالایی داشته باشند.

من به عنوان یک کارشناس دینی وقتی می‌بینم که روی جلد کتاب نوشته شده «نویسنده: دکتر محمد فراهانی» خوشحال می‌شوم. امروز پرونده‌ای را مطالعه کردم که یکی از زائران نوشته بود: ما هر سوالی از مداح کاروان پرسیدیم توانایی پاسخگویی به آن را نداشت. مداح باید توانایی پاسخگویی به شبهات را داشته باشد و کم کردن فاصله با کتاب و مطالعه می‌تواند در به حقیقت پیوستن این امر کمک زیادی کند.

در ایام فاطمیه قرار داریم. خیلی از جوانان می‌پرسند: مگر نمی‌گویید که حضرت علی (ع) دلاور و فاتح خیبر بود؟ مگر نمی‌گویید که ایشان شجاعت بسیار زیادی داشتند؟ پس چرا وقتی که حضرت زهرا (س) را در برابر چشمانش آزار می‌دادند، کاری نکرد؟ ما باید بتوانیم به این شبهات و سوالات پاسخ بدهیم. یا به عنوان مثال، اینکه چرا فاطمیه اول و دوم داریم؟

ماجرای تشرف مرحوم بحرالعلوم به محضر حضرت ولی‌عصر (عج)

گاهی اوقات خیلی از مسائل را بزرگترها هم نمی‌توانند پاسخ دهند. شیخ بحرالعلوم برای ۴۰۰ روحانی در مرز اجتهاد سخنرانی می‌کرد. یکی از شاگردان ایستاد و پرسید: روایت «کسی که بگرید، بگریاند و یا تباکی کند، بهشت بر او واجب می‌شود» صحیح است یا خیر؟ استاد پاسخ داد: بله صحیح است. آن شاگرد گفت: یکی از چیزهایی که ما حجت شرعی قرار داده‌ایم عقل است و این حدیث با عقل همخوانی ندارد. اینکه به کسی که برای امام حسین (ع) اشک بریزد یک کاخ بدهند چیز عجیبی نیست ولی اینکه بهشت بر او واجب شود، قابل درک نیست. استاد گفت: اکنون خسته هستم و در جلسه روز شنبه به شما پاسخ می‌دهم.

استاد به منزل رفت و فکر کرد که چه پاسخی بدهد؟ با خود گفت: شب جمعه است، به کربلا می‌روم و از خود آقا سوالم را می‌پرسم. استاد در راه شیخی را دید و پس از سلام و احوال پرسی، بحرالعلوم به آن مرد گفت: سوالی دارم و می‌خواهم از شخص سیدالشهدا (ع) بپرسم. آن شیخ عرب گفت: سوالت را از من بپرس، شاید بتوانم پاسخ بدهم. بحرالعلوم ماجرا را تعریف کرد و شیخ عرب گفت: اجازه هست یک مثال برای شما بزنم؟ پادشاهی با یارانش به شکار رفتند. آهویی را دیدند و پادشاه گفت که کسی جلو نیاید تا خودم شکارش کنم. به دنبال آهو رفت، نتوانست آهو را بگیرد و راه را هم گم کرد. شب شد و چراغ منزلی را دید که روشن است. به منزل آن فرد رفت. مادر به پسرش دستور داد که بزغاله‌ای را ذبح و کباب کند.

صبح فرا رسید و یاران، پادشاه را پیدا کردند. پادشاه دستور داد که آن زن و پسرش را به کاخ شاهانه ببرند. شاه در کاخ گفت: این خانواده بزغاله‌ای داشت و آن را برای من ذبح کردند. اکنون نیز من می‌خواهم تاج شاهی را بر روی سر این پسر بگذارم. آن‌ها تمام سرمایه خود را به من دادند و من نیز باید برای آن‌ها تمام دارایی‌ام و حتی چیز بیشتری هم به آن‌ها بدهم. آن مرد عرب به شیخ بحرالعلوم گفت: امام حسین (ع) هم تمام هستی خود را برای خداوند داد و خداوند متعال نیز برای رد احسان، بهشت خود را تمام و کمال در اختیار اباعبدالله (ع) قرار می‌دهد. بعدها متوجه شدند که آن مرد عرب، امام زمان (عج) بوده است.

تربتی که رودخانه قم را آرام کرد!

در کنار حرم حضرت معصومه (س) رودخانه‌ای وجود دارد. سیلی آمد و خروشان در حال حرکت به طرف بازار بود. بازاری‌ها نزد آیت‌الله مرعشی نجفی رفتند و موضوع را مطرح کردند. آقا را سوار ماشین کردند و به کنار رودخانه بردند. آیت‌الله مرعشی خاکی را درون رودخانه ریختند و ناگهان دیدند که آب فروکش کرد. آن خاک، تربت سیدالشهدا (ع) بود. مرحوم دولابی در برداشت زیبایی می‌فرمود «آقای مرعشی تربت خالص کربلا را داشتند. وقتی این خاک را در داخل رودخانه ریخت، خاک به آب گفت: چه خبر شده است که این چنین خروشانی؟ کربلا کجا بودی که طفل حسین (ع) عطش داشت؟ کربلا کجا بودی که بچه‌ها به عمو التماس آب می‌کردند؟».

میانبری که شیخ جعفر شوشتری انتخاب کرد!

دستگاه نوکری امام حسین (ع) با سایر دستگاه‌ها متفاوت است. شیخ جعفر شوشتری می‌فرمودند «با خودم نشستم و فکر کردم و دیدم این طور که مسیر را طی می‌کنم به مقصد نمی‌رسم. تنها راه رسیدن به مقصد، دستگاه سیدالشهدا (ع) است. شروع به روضه خواندن کردم و در آن اوایل از روی کتاب روضه می‌خواندم و خیلی‌ها نیز مرا مسخره می‌کردند. شبی به امام حسین (ع) عرض کردم: آقاجان! کاری کنید که من دیگر از روی کتاب نخوانم و بتوانم از حفظ روضه خوانی کنم. شیخ جعفر شوشتری ادامه می‌دهد: در عالم رویا وارد خیمه امام حسین (ع) شدم. ایشان به حبیب فرمودند «حبیب! شیخ جعفر مهمان ماست. درست است که آب نداریم، ولی مقداری حلوا درست و از شیخ جعفر پذیرایی کن». امام حسین (ع) مقداری از آن حلوا را به من دادند و وقتی بیدار شدم، دیگر نیازی به کتاب نداشتم و تمام مطالب را حفظ بودم. روضه‌هایی که شما می‌خوانید، از روضه‌های ایشان است.

اینکه روضه و حدیث را بخوانید و تمام شود، فایده‌ای ندارد و باید به شبهات پاسخ بدهید. به عنوان مثال، چرا علی (ع) دست به شمشیر نبرد؟ چرا از ناموس خود دفاع نکرد؟ داستان زندگی حضرت علی (ع) بعد از پیامبر با یکی از قضاوت‌های ایشان شباهت زیادی دارد. دو خانم بر روی یک بچه ادعای مادری داشتند. در آن زمان هم علم پیشرفته‌ وجود نداشت. این دو خانم نزد حضرت علی (ع) رفتند و حضرت پرسید: بچه مال چه کسی است؟ و باز هم هر دو گفتند که مال من است. امیرالمومنین دستور داد و شمشیرشان را آوردند. آن زنی که مادر اصلی بود، علت این دستور را پرسید و گفت: می‌خواهی با بچه چه کار کنی؟ و حضرت فرمودند «بچه را از وسط نصف می‌کنم؛ نصف بچه برای شما و نصف دیگر هم برای این خانم». آن زن گفت: به خدا قسم بچه برای من نیست، دروغ گفتم. تا آن زن این سخن را گفت، علی (ع) بچه را در دامان او قرار داد و فرمود «این بچه برای شماست».

اسلام نیز بعد از پیامبر دو مادر پیدا کرد؛ یک مادر تنی و یک مادر ناتنی. پیامبر به حضرت علی (ع) بارها فرمودند که باید صبر کنی و از ایشان تعهد گرفتند. حضرت علی (ع) برای حفظ اسلام دست به شمشیر نبرد. پیامبر (ص)، همه را بیرون کردند و به حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) امر کردند که فقط شما بمانید. یک سری مسائلی را مطرح کردند و مجدد به علی (ع) دستور دادند که شما هم برو بیرون . حفصه و عایشه به علی (ع) کنایه زدند که دیدی! پیامبر تو را هم محرم ندانست و بیرون کرد. حضرت علی (ع) در پاسخ به آن دو فرمودند «پیامبر می‌خواهد به دخترش بگوید که پدران شما بعد از وفاتش، چه بلایی بر سر فاطمه (س) می‌آورند.

تاثیر مکان و زمان در بهبود کیفیت اعمال

اعمال ما از لحاظ تعداد و اندازه مورد بررسی قرار می‌گیرند. کمیت که تعداد اعمال ما است و کیفیت هم روح عمل را می‌گویند. طبق روایات، در روز قیامت از کیفیت عمل انسان‌ها سوال می‌کنند و در بحث کیفیت عمل نیز، زمان و مکان شرط هستند. پیامبر (ص) در جنگ خندق فرمودند «ضربه شمشیری که علی در جنگ خندق زد، ثوابی بالاتر از عبادات جن و انس دارد». آیا حضرت علی (ع) در جنگ‌های دیگر از وجود پیامبر گرامی اسلام (ص) و دین اسلام دفاع نکرد؟ مگر تعداد زیادی را به درک واصل نکرد؟ همه این‌ها بوده است ولی جنگ خندق، موقعیتی استثنایی بود به این دلیل که کل کفر در مقابل کل اسلام قرار گرفته بود و پیامبر (ص) هم فرمودند «هرکس در این جنگ پیروز شود، تا ابد پیروز است».

مکان نیز ارزش و کیفیت عمل را بالا می‌برد. ثواب نماز فرادی با نماز جماعت که در مسجدی برگزار می‌شود تفاوت زیادی دارد. نمازی که در مسجد الحرام خوانده می‌شود، هر رکعت آن معادل با صد هزار رکعت است ولی نمازی که در حرم حضرت علی (ع) خوانده می‌شود، هر رکعت آن معادل با ۲۰۰ هزار رکعت است. اشکی که جاری می‌شود، اگر برای امام حسین (ع) باشد ارزش والایی پیدا می‌کند.

خون نجس است و همه مراجع بر این امر اذعان دارند، اما اولین قطره خونی که از بدن شهید می‌ریزد تمام گناهانش آمرزیده می‌شود. کدام شهید؟ همان شهیدی که از این جا به کشور سوریه می‌رود و مبارزه می‌کند. مقام معظم رهبری در وصف این شهدای بزرگوار فرمودند «اگر شهدای مدافع حرم نبودند، ما الان باید در قصر شیرین و کرمانشاه با داعش می‌جنگیدیم». شهید حجت اسدی که از مداحان قزوینی اهل بیت (ع) بود، چند روز پیش در سوریه به شهادت رسید. امروز داشتم فیلم تشییع جنازه باشکوه ایشان را می‌دیدم. فیلم وداع ایشان را هم دیدم. آخرین پیام ایشان برای سه پسرش این بود که مواظب مادرتان باشید.

شهیدی که از عکس دخترش هم گذشت!

در عملیات والفجر ۸ یکی از رزمنده‌های مشهدی در حال آموزش دوره غواصی بود و دختر سه ساله‌ای هم داشت. او عکمس دخترش را با خود آورده بود. آموزش غواصی‌اش که تمام می‌شد، به نخلی تکیه می‌داد و شروع به صحبت کردن با عکس دخترش می‌کرد. در سخنان خود می‌گفت: دخترم! پدر تو اولین شهید اسلام نیست. بودند اشخاصی همچون سیدالشهدا (ع). مبادا اگر پدرت شهید شد، ناراحت شوی. به حضرت رقیه (س) و حضرت سکینه (س) اقتدا کن. وقتی می‌خواست برای عملیات والفجر ۸ برود گفت: خدایا! از همه چیزم برای تو گذشتم اما از این عکس نمی‌توانم بگذرم. پایش را به اروند گذاشت و مجدد گفت: خدایا! از این عکس هم به خاطر تو گذشتم، عکس را تکه تکه کرد و در آب اروند ریخت و در همان رود هم شهید شد.

تا می‌توانید مطالعه کنید و روضه‌های مستند بخوانید. در جامعه امروز که فضای مجازی همه چیز را در اختیار خود قرار داده است، فضایل مجالس عزاداری اهل بیت (ع) را برای جوانان بیان و آن‌ها را به این مجالس دعوت کنید.

منبع:بسیج مداحان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین