عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۱۳۲۷
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۲
انعام یعنی چهارپایان و دام‌ها. این سوره مکی است.
عقیق:سوره انعام در مکه نازل شده است. در شرایطی که کفار و مشرکین در انکار حق و قرآن و رسالت پیامبراکرم(ص) سرسختی می‌کردند و از آن حضرت می‌خواستند که بر آنان کتابی از اسمان فرود آورد که خود، آن را بخوانند. آنان با عناد و لجاجت، قرآن را که به صورت تدریجی بر حضرتش وحی می‌شد و آن حضرت برایشان می‌خواند، به عنوان وحی نمی‌پذیرفتند و بهانه جویی می‌کردند.
گاه می گفتند: چرا فرشته‌ای نازل نمی‌شود. منظورشان یا فرشته عذاب بود و یا فرشته همراه؛آ و مرادشان این بود که اگر ادعای پیامبر اکرم(ص) درست است چرا عذابی را که وعده می‌دهد بر آنان فرود نمی‌آید و از فرشته عذاب خبری نیست، و یا اینکه اگر این دعوت راست است، چرا خدا فرشته‌ای برای این کار نفرستاده است تا کار رسالت را انجام دهد و یا همراه فرستاده‌اش باشد تا شاهد راستگویی او باشد. آیات هفتم و هشتم گویای این عناد و بهانه‌جویی‌هاست.

در بخش دیگر از سوره، به بیان اعتقادات خرافی مشترکین در زمان جاهلیت پرداخته شده است. انان ضمن اینکه خدای عالم را قبول داشتند به خدایان باطل یعنی بت‌ها نیز معتقد بودند. با پندار جاهلی خود برای خدا از کشت‌ها و دام‌هایی که آفریده است سهمی می‌گذاشتند و می‌گفتند: «این برای الله است و این هم برای بت‌ها». می گفتند: «آنچه که سهم بت‌هاست، به خدا نمی‌رسد، اما آنچه برای خداست به بت‌ها می‌رسد». بدین ترتیب نه تنها به خدا شرک می‌آوردند، بلکه مقام و منزلت خدا را پایین‌تر از بت‌ها حساب می‌کردند. این کار توهینی بزرگ به خدا و عملی بسیار زشت بود. بت‌ها آنچنان محبوب دل آنها بود که حتی فرزندان خویش را در پای بت‌ها قربانی می‌کردند. بدیهی است که بت‌های سنگی و چوبی و... ، از چهارپایان و دامهایی که به آنها اختصاص می‌دادند سودی نمی‌بردند. مشرکین استفاده از این اموال را جز برای افرادی معین حرام می‌دانستند. آن افراد فقط خدمتکاران مرد بتکده بودند.

آنچه از آن چهارپایان به دنیا می‌آمد، اگر زنده بود، بر مردان حلال و بر زنان حرام می‌دانستند و اگر مرده بود، هم مردان از آن می‌خوردند و هم زنان. آنان به اینگونه خرافات پای‌بند بودند و بافته‌های باطل خویش را به خدا نسبت می‌دادند.
مشرکین به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. برخی از آنان شیاطین را شریک خدا می‌شمارند. برخی دیگر پیامبران و فرشتگان یا غیر آنان را پسران و دختران خدا می‌پندارند، مانند مسیحیان، برهماییان، بوداییان و بت‌پرستان عرب و بت‌پرستان قدیم و جدید.

در آیه 20 می‌فرماید: اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان با نشانه‌هایی که در کتاب‌های آسمانی خود از پیامبر اکرم(ص) داشته‌اند، وی را همانند فرزندن خویش به خوبی می‌شناسند، و همانگونه که در شناخت فرزند خویش دچار خطا و اشتباه نمی‌شوند، رسول گرامی را به همان روشنی و دقت می‌شناسند، اما بر خویشتن ستم می‌کنند و به آن پیام آور الهی، ایمان نمی‌آورند(1).
این روشنگری‌ها در مورد عکس‌العمل یهود و نصاری(2) در برابر رسول خدا(ص)، پس از بیان رسالت عمومی آن حضرت در آیه 19 می‌باشد.

در بخشی از آیه 19 در ارتباط با عمومیت و جهانی بودن رسالت پیامبر گرامی اسلام(ص) و جاوید بودن دین و آیین محمدی می‌خوانیم:
(... و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله آن، شما و هر کس را که ] این پیام[ به او برسد، هشدار دهم...)
این آیه به روشنی بیان می‌کند که رسالت حضرت محمد(ص) عمومی و جهانی است و از نظر دعوت به اسلام هیچ فرقی بین کسانی که قرآن را از خود آن حضرت می‌شنوند و آنانکه به واسطه می‌شنوند نیست و نیز فرقی بین عرب و غیر عرب و سفید پوست و سیاه پوست و زردپوست و سرخ پوست نیست و قرآن تا قیام قیامت حجت خدا بر تمامی انسان‌هاست.
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که : «]قرآن[ را از جانب من ]به دیگران[ برسانید، حتی اگر یک آیه باشد.» بدین جهت همه ما در رساندن پیام قرآن و معارف آن به مردم جهان، مسئولیم و باید تمامی توان خویش را در ابلاغ آن به کار گیریم.

آری گسترش و اشاعه قرآن و تفسیر و معارف والای آن و نیز فرهنگ قرآنی در میان مسلمانان و نیز اشاعه پیام قرآن در میان غیر مسلمانان وظیفه هر مسلمانی است که از قرآن بهره‌مند است. این تلاش مقدس ادامه رسالت پیامبران الهی و به ویژه پیامبر گرامی اسلام است.

پی نوشت:
1- رجوع کنید به سوره انعام، آیه 20
2-یعنی مسیحیان
کتاب گلستان سوره‌ها – ص 46
محمد حسین جعفری
منبع:تسنیم

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین