۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۰۷
مقوله امنیت از جمله مهمترین مسائلی است که پس از خلقت مطرح بوده است؛ همانطور که خداوند آدم و حوا را در مکان امنی سکنی داد اما با وجود تهدیداتی از جمله وسوسه شیطان و درخت ممنوعه، این امنیت دچار مخاطره شد.
با توسعه جوامع و شکلگیری قبایل و گروهها، مقوله امنیت نیز ابعاد تازهتری به خود گرفت؛ هر شخصی در قالب فردی، گروهی، اجتماعی و یا در قالب یک ملت نیاز به حریم امنی برای رسیدن به اهداف خود دارد.
قرآن کریم به عنوان چراغ راهی برای جوامع بشری، به ابعاد مختلف امنیت پرداخته و گاه توصیههایی برای حفظ امنیت در وجوه مختلف داشته است و از آنجا که امنیت آحاد جامعه اساس زندگی فرد و جامعه را شکل میدهد، از این رو امنیت از پایهترین سطح یعنی روحی و روانی مورد توجه قرار میگیرد و به بالاترین سطوح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میرسد.
افراد برای رسیدن به امنیت باید از خود شروع کنند؛ نکتهای که در قرآن کریم به عنوان «سکینت قلوب» مطرح میشود؛ «هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا؛ اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند و سپاهيان آسمانها و زمين از آن خداست و خدا همواره داناى سنجيدهكار است (فتح؛ 4). انسان در سایه این آرامش الهی آرام میگیرد و به ثبات میرسد.
انسان با چنین اطمینانی میتواند در مسیری امن گام بردارد و در ایمنی باشد؛ «الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ؛ كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند» (انعام؛ 82). نتیجه چنین امنیتی آرامش است. «الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام میگيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش میيابد» (رعد؛ 28)
هرچند گفته میشود حریم شخصی افراد امری خصوصی است و هر فردی میتواند مسیر خود را به اختیار برگزیند، اما سرنوشت جامعه تحت تأثیر اندیشه، منش و دیدگاه هر یک از آحاد جامعه است. هر چه اعتقاد و ایمان افراد بیشتر باشد، امنیت جامعه بیشتر میشود. این مقوله از دو دیدگاه قابل توجه است؛ اول، وعدهای است که خداوند به مؤمنان میدهد. در این صورت حتی اگر در برابر کفار با محدودیت روبرو باشند، پیروز خواهند بود؛ «كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ؛ بسا گروهى اندک كه بر گروهى بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است» (بقره؛ 249).
بنابراین آنچه از شروط غلبه مؤمنان بر کفار میباشد، پایبندی آنان بر ایمانشان است؛ «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ؛ اى پيامبر مؤمنان را به جهاد برانگيز اگر از [ميان] شما بيست تن شكيبا باشند بر دويست تن چيره مىشوند و اگر از شما يكصد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز مىگردند چرا كه آنان قومىاند كه نمىفهمند» (انفال؛ 65).
از سوی دیگر بزه فردی، بیاخلاقیها و عدم تعادل رفتاری و کرداری افراد مسئلهای است که در امنیت اجتماعی تأثیرگذار است. مسائلی همچون سرقت، آدمربایی، دروغ، تهمت، فحشا و ... که خطاهایی فردی است که تأثیرگذار بر امنیت جامعه است. از همین رو قرآن کریم بر رعایت فضائل اخلاقی و پرهیز از رذیلتها تأکیدات فراوانی داشته است. از جمله اینکه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند شايد آنها از اينها بهتر باشند و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ] شايد آنها از اينها بهتر باشند و از يكديگر عيب مگيريد و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند» (حجرات. ۱۱)
و نیز «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبهپذير مهربان است» (حجرات.۱۲)
شایعهپراکنی و تجسس افراد در امور دیگران امراضی است که امنیت جامعه را به چالش میکشاند؛ «لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا؛ اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعهافكنان در مدينه [از كارشان] باز نايستند تو را سخت بر آنان مسلط مىكنيم تا جز [مدتى] اندك در همسايگى تو نپايند» (احزاب. 60)
آدمربایی نیز مقوله دیگری است موجب ایجاد ترس و وحشت و از بین رفتن امنیت در جامعه میشود. اما این بار نیز خداوند به واسطه ایمان افراد این ناامنی را از سر جوامع دور میکند؛ « أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ؛ آيا نديدهاند كه ما [براى آنان] حرمى امن قرار داديم و حال آنكه مردم از حوالى آنان ربوده میشوند آيا به باطل ايمان میآورند و به نعمت خدا كفر میورزند» (عنکبوت 67). و نیز میفرماید: «وَاذْكُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِي الأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و به ياد آوريد هنگامى را كه شما در زمين گروهى اندك و مستضعف بوديد مىترسيديد مردم شما را بربايند پس [خدا] به شما پناه داد و شما را به يارى خود نيرومند گردانيد و از چيزهاى پاك به شما روزى داد باشد كه سپاسگزارى كنيد (انفال. 26)
از همین رو هر یک از ارکان جامعه باید ایمان و اعتقاد خود را شرط لازم تأمین امنیت در جامعه تلقی کنند. بنابراین قرآن کریم توصیه میکند که همگی بر یک اصل تکیه داشته باشند و در یک مسیر قرار گیرند؛ «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ؛ و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمتخدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند باشد كه شما راه يابيد» (آل عمران. 103)
با چنین دیدگاه میتوان جامعهای امن داشت و به یک امنیت اجتماعی دست یافت. خداوند در آیات 94 تا 98 کهف امنیت اجتماعی را تبلور رحمت و مظهر مهر الهی دانسته است، بنابراین هر جامعهای که از امنیت انسانی برخوردار نباشد از رحمت و مهر الهی دور افتاده و از سلامت بر خوردار نیست.
جامعه امن یکی از آرمانهایی بود که از سوی انبیای الهی دنبال میشد. از همین رو پیامبر اسلام(ص) در مدینه به دنبال صلح و آشتی میان دو قوم اوس و خزرج بود و پس از فتح مکه نیز کمترین تنش میان مؤمنان و کفار دیده شد.
در گذشته نیز حضرت موسی(ع)، قوم خود را به سمت سرزمین امن هدایت کرد و حضرت ابراهیم از خداوند سرزمین امنی طلب میکند؛ «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ؛ و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم گفت پروردگارا اين شهر را ايمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستيدن بتان دور دار» (ابراهیم.35)
حضرت یوسف(ع) نیز با عملکردی که در مصر داشت، توانست این شهر را در اوج بحران به امنیت برساند. از همین رو به خانوادهاش توصیه میکند به مصر بیایند تا در امنیت قرار گیرند.
نکته قابل توجه دیگری که در این رابطه مطرح میشود امنیت همسایگان شهرها و جوامع در کنار یکدیگر است که خداوند مرزهای میان آنها را به عنوان عامل امنیت یاد کرده است؛ «وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ؛ و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متصل به هم قرار داده بوديم و در ميان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بوديم در اين [راه]ها شبان و روزان آسودهخاطر بگرديد» (سبا. 18)
با این حال ممکن است گروه و یا قومی نگاه تجاوزگرانهای به همسایه خود داشته باشد. از همین رو در قرآن کریم، ضمن تأکید بر پرهیز از تجاوز و تعدی به دیگران، حفظ آمادگی برای مقابله با هرگونه تجاوز و تهدیدی را ضروری میداند و توصیه میکند تا جایی که ممکن است در امکانات از دشمنان عقب نمانید؛ «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت» (انفال. 60)
همانگونه که در این آیه ذکر شده، عِده و عُده مؤمنان برای هراس افکندن در دل دشمنان است و بنای مؤمنان بر پیشیگرفتن در تجاوز به دیگران نیست.
از دیدگاه قرآن کریم، راه رسیدن به امنیت صرفا دستیابی به امکانات نظامی نیست بلکه میتوان با مهیا کردن زمینههایی امنیت شهرها را در برابر دشمنان تأمین کرد. مانند حفر خندق توسط مسلمانان در جنگ احزاب و یا ایجاد سد در میان قوم ذوالقرنین و یأجوج و مأجوج.
زمانی که به ذوالقرنین گفته شد، قومی فساد میکنند، آهن و مس خواست تا امنیت ایجاد کند؛ «قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا؛ آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا. گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمكن داده [از كمك مالى شما] بهتر است مرا با نيرويى [انسانى] يارى كنيد [تا] ميان شما و آنها سدى استوار قرار دهم. براى من قطعات آهن بياوريد تا آنگاه كه ميان دو كوه برابر شد گفت بدميد تا وقتى كه آن [قطعات] را آتش گردانيد گفت مس گداخته برايم بياوريد تا روى آن بريزم» (کهف. 95 و 96)
از دیگر مسائل مورد توجه در امنیت جوامع، مقوله اقتصادی است. امور اقتصادی از دو دیدگاه برای تأمین امنیت قابل توجه است. اول، اقتصاد یکی از مؤلفههای امنیت است. همانطور که خداوند در پاسخ به خواسته حضرت ابراهیم(ع) شهر را به واسه جاری کردن محصولات و رزق امن میسازد. «وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقًا مِن لَّدُنَّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛ و گفتند اگر با تو از [نور] هدايت پيروى كنيم از سرزمين خود ربوده خواهيم شد آيا آنان را در حرمى امن جاى نداديم كه محصولات هر چيزى كه رزقى از جانب ماست به سوى آن سرازير مىشود ولى بيشترشان نمىدانند» (قصص.57) و یا در آیه 126 سوره بقره آمده است «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ؛ و چون ابراهيم گفت پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان و مردمش را هر كس از آنان كه به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد از فرآوردهها روزى بخش فرمود و[لى] هر كس كفر بورزد اندكى برخوردارش میكنم سپس او را با خوارى به سوى عذاب آتش [دوزخ] میكشانم و چه بد سرانجامى است».
خداوند قومی را که از دشمن بیم داشت با طعام آسودهخاطرشان میسازد؛ «الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ؛ همان [خدايى] كه در گرسنگى غذايشان داد و از بيم [دشمن] آسودهخاطرشان كرد» (قریش.4)
«وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ؛ و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مىرسيد پس [ساكنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد» (نحل112)
و چون نعمتهای و روزی مؤمنان را اینچنین تأمین میکند، راه نفود کافران را بر مؤمنان میبندد تا مانع از تسلط کافران بر مؤمنان به ویژه در شرایط حساس شود. «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا؛ و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براى كافران راه [تسلطى] قرار نداده است» (نسا؛ 141)
نکته قابل توجه دیگر استفاده از امنیت اقتصادی برای دفع تهدیدات است؛ حال که مؤمنان به آرامش و آسایش در عرصه اقتصادی رسیده و همین امر امنیت اجتماعی و سیاسی آنها را تأمین کرده، پس اگر خطری متوجه جامعه شود، آنها نیز موظف هستند با همه داشتههای خود برای حفظ جامعه اقدام کنند. «انْفِرُواْ خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ سبكبار و گرانبار بسيجشويد و با مال و جانتان در راه خدا جهاد كنيد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است» (نور. 41). در این صورت به رستگاری خواهند رسید. «لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آوردهاند با مال و جانشان به جهاد برخاستهاند و اينانند كه همه خوبيها براى آنان است اينان همان رستگارانند» (نور؛ 88)
و در برابر خداوند به مقامی والا دست پیدا میکنند که چنین جایگاهی اوج امنیت خواهد بود. «الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ؛ كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اينان همان رستگارانند» (توبه. 20)
همانطور که در ابتدا مطرح شد، امنیت فردی که نتیجه ایمان و اعتقاد درونی است به امنیت اجتماعی منجر میشود و این رابطه، وعدهای است که خداوند به مؤمنان داده است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد آنانند كه نافرمانند» (نور؛ 55).
و حال اگر بیمی در دل مؤمنان ایجاد شود تنها راه نجات و رسیدن به ساحل آرامش، یاد خداوندی است که داننده پنهان و نهان است. «فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ؛ پس اگر بيم داشتيد پياده يا سواره [نماز كنيد] و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد كه آنچه نمىدانستيد به شما آموخت» (بقره. 239)
منبع:قدس