هر سال تعداد زیادی از این فرشته گان، به پسران خود ملحق می شوند و برکتشان از سفرهی این سرزمین قطع می شود. بیش تر حواسمان باشد به باقی مانده های این سفرهی فیض
عقیق:«گلزار شهدای سراسر کشور» دو بار در سال، غبار روبی می شود: پنجشنبه هایی
که در «هفته ی دفاع مقدس» و «دهه ی فجر» قرار دارند. این دو روز در میان
مردم، به «مراسم میهمانی لاله های» اشتهار یافته است. در این دو روز،
«گلزار شهدا» در گوشه و کنار کشور، حال و هوایی دیدنی و خاص دارند.
یک هشدار ضروری و دردناک: تا
چند سال قبل، در روزهای غبارروبی، در هر گوشه ی قطعات بهشت زهرا، مادران
شهدا دیده می شدند اما امسال، قطعه به قطعه، بسیار جستیم و بسیار کم
یافتیم. هر سال تعداد زیادی از این فرشته گان، به پسران خود ملحق می شوند و
برکتشان از سفره ی این سرزمین قطع می شود. بیش تر حواسمان باشد به باقی
مانده های این سفرهی فیض.
اولین بانویی که زیارت کردیم، مادر شهیدان «خالقی پور» بود. شیرزنی که سه فرزند خود را در سال های دفاع مقدس، تقدیمِ «نهضت روح الله» کرده است.
مادر شهید «اسفندیار نوبخت خانقاه» با لهجه ی غلیظ آذری، چند کلامی با ما سخن گفت. گله داشت که دیگر پیری توانش را بریده و نمی تواند به «بهشت زهرا» بیاید.
مادر شهید «احمد عسگری»، تنها با وقار و متانت، به قاب دوربین چشم دوخت
مادر شهید «سعید افرادی» مشغول قرائت قرآن بود که خلوتش را بر هم زدیم. چند دقیقه ای درباره «سعید» حرف زد و بالاخره اشکش درآمد.
پدر و مادر شهید «قدرت الله کجانی»، به هم راه نوهشان بودند. «مادر» ماسکی به صورت داشت و گوش هایش سنگین بود. برای عکس برداری، ماسک را برداشت
مادر شهید «سید حسین سلیمان زاده» ظاهرا تازه رسیده بود...
محبت مادرانه اش، چشممان را منور کرد
مادرِ «حسین حاجبی» با سختی زیاد، کنار مزار فرزندش ایستاد
مادر «محمد اکبری» و «امیر حسین خلیق» به هم راه جمعی از برادران و خواهران شهدا، کنار مزار این دو شهید گعده کرده بودند که ما مزاحم شدیم، اجازه گرفتیم و عکس اول
این هم عکس دوم از مادر شهید «خلیق»
مادر «رضا استاد» هم در حلقه ی تعدادی از بچه ها و نوه هایش بود که ما سررسیدیم. همه کنار رفتند و مادر، در کنار مزار پسرش، قد راست کرد
مادرِ «داوود محمد پور همدانی» کاملا در حال و هوای خودش بود. ابتدا عکسی از دور گرفتیم
جلو که رفتیم، نه چندان دل خوش از برهم خوردن خلوتش، رخصت عکاسی داد
رویمان نشد از مادر شهید «محمد حسین قزوینی» بخواهیم به دوربین نگاه کند
مادر شهید «علی اصغر آذرزاده» و دخترش، در قطعه ی 26، آخرین روزی ما در غبار روبی امسال بودند. این بار «کرامت» جسارت به خرج داد و گفت: «حاج خانم! می شه به من نگاه کنید؟» و نگاهش، شد این
روحمان با یادشان شاد هدیه به ارواح بلند پرواز شهیدان صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم