۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۵ : ۱۲
منبرهایش چه داشت؟
بعدها که حسابی اهل منبر شد، دیگر روش سخنرانی و منبر رفتنهای مرسوم را
نمی پسندید. برای همین کوشش کرد، طرحی نو در اندازد. آنها که منبرهایش را
تجربه کردهاند، میدانند که آقای فلسفی از علم روز و روان شناسی برای
تشریح مسایل اخلاقی و توضیح آیات و روایات بهره میجست. منبرهایش از مسایل
روز سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خالی نبود. دشمن عوام زدگی و عوام فریبی بود.
در سالهای مبارزه نیز بی پروا از رژیم پهلوی انتقاد میکرد. گواه این
مسایل، مبارزه سرسختانهاش با حزب توده و سپس با بهائیت بود. مبارزهای که
به خاطر آن هزینههای سنگینی هم داد. برای اولین بار وقتی در باره حمله به
مسجد گوهرشاد صحبت کرد، احضارش کردند و حکم سه سال ممنوع المنبری را
گذاشتند پیش رویش. پیش از آن هم از حضور در برنامههای رادیویی محرومش کرده
بودند. پس از این حوادث، چنان معروف و مشهور شد که برخوردهای رژیم هم با
او حساب شده تر بود. چه اینکه دیگر یک منبری ساده نبود و در مسایلی مانند
مخالفت با کاپیتولاسیون سخنگوی علما و مراجع و نماینده آیت الله بروجردی
نیز بود. وقتی کار به اعتراض نسبت به تدوین کتابهای درسی جدید کشید، از
زمره کسانی بود که توانست رژیم را قانع کند تا کتاب دینی را نیز به
کتابهای درسی بیفزایند.
نیرنگ ساواک
سال 1347 یک جورهایی رژیم طاغوت را کلافه کرده بود. از ساواک تماس گرفتند،
دنبالش آمدند و او را به ملاقات نصیری بردند. عکسی مونتاژ شده را جلویش
گذاشتند که او را در کنار زنی نیمه عریان نشان میداد .خلاصه حرف نصیری
این بود « بیشتر از این شلوغ کنی، عکس را منتشر میکنیم» اما فلسفی بازهم
با منبرهایش شلوغ کرد! پس از سخنرانی تند و تیزش در مسجد جامع تهران، ساواک
تهدیدش را اجرایی کرد و آن عکس کذایی منتشر شد. اما بر خلاف انتظارها
نتیجه وارونه داد. استقبال مردم که به توطئه پی برده بودند، از منبرهایش
بیشتر شد تا اینکه به سال 1350، رژیم برای همیشه منبر رفتنش را ممنوع کرد.
آخرین منبر
نه اینکه با ممنوعیت منبرهایش، از پا نشست. در خانه کلاس تدریس فوت و فن
خطابه و منبر تشکیل داد تا شاگردانی تربیت کند که خطبههای آتشین بخوانند و
آتش بیندازند به خرمن افکار پلید و انحرافی. فراموش نشدنی ترین منبرهایش
اینها بودند که ثبت شده است: 1322 سخنرانی علیه مدارس مختلط، 1326 مسأله
فلسطین، 1327 علیه حزب توده، 1330 حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت، 1334
علیه بهائیت که موجب قیام مردمی و خراب کردن نماد بهائیت شد و شب عاشورای
1342 در محکومیت کشتار مدرسه فیضیه.
سرانجام مرد خطبههای پرشور و آتشین، 27 آذر 1377 در حال سخنرانی برای مبلغان دینی، به رحمت خدا رفت و آرام گرفت.