۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۱۸
عقیق:آیتالله سید محمدمهدی میرباقری (رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم): انقلاب اسلامی ایران عطیه خداوند از سوی امام خمینی (ره) به مردم ایران است. این انقلاب توانست جریاناتی نظیر جریان کمونیسم در ایران را برای همیشه در خود هضم کند، بنابراین تجلی حقیقت از آستان حضرت مهدی (عج) است و نباید این انقلاب را در قالب یک انقلاب ساده تعریف کنیم، چرا که از حقیقت وجودی آن کاسته میشود.
شناخت جهان پیش رویمان با شناخت امام خمینی (ره) فراهم میشود، ایشان شخصیتی فرازمینی و فرازمانی داشتند و در دورهای دگرگونی در سطح جهان پدید آوردند، تکالیف و مأموریتهایی برای کسانی که در مسیر شناخت و فهم امام و سلوک واقعی ایشان بودند، ایجاد شده است.
یکی از مهمترین مسئولیتهای پیروان امام خمینی (ره) در دوره معاصر تحلیل و بسط اندیشههای ایشان است، علاقهمندان و محققان باید اندیشههای ایشان را شرح و بسط بدهند، چرا که امام راحل باید از نو شناخته شوند و ابعاد شخصیتی ایشان در ابعاد فلسفه تکوینی، تاریخی و فلسفه اجتماعی باید شناخته شود.
افق دید امام خمینی (ره)، مبدأ تحولات فقه شیعی است، عقلانیت ایشان به اذن خداوند در دانشهای نظری و عملی و کاربردی مفهوم پیدا کرد. یکی از آثار خوب که میتواند ما را در شناخت عقلانیت ایشان یاری کند، کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)» اثر اصغر طاهرزاده است.
نباید اجازه بدهیم که دنیای ظلمت زده امروز، معنویت دین را نادیده بگیرد. باید بدانیم که کجای تاریخ قرار داریم. حضور در چنین تاریخی نیازمند دانستن جایگاه تاریخی حضرت امام(ره) است و این که چرا هر چه تاریخ به جلو میرود، دشمن نمیتواند مانعی برای عبور از زمانه امام(ره) ایجاد کند؟
بر اساس مکتب عرفانی امام در مدیریت انسان، هم مدیریت فرد، هم مدیریت جامعه و هم مدیریت تاریخ دیده میشود؛ یعنی ایشان نگاهی فلسفه تاریخی دارند، جریان حق و باطل در تاریخ را توجه میکنند و به دنبال تقویت جبهه حق در طول تاریخ هستند.
ایشان معتقد بودند صلاح و فساد جامعه به نظام ولایتی حاکم بر جامعه بازگشت میکند؛ لذا امام در اصلاحات اجتماعی هیچ وقت مبارزات رفرم گرایانه ندارند، به اصلاحات جزئی دست نمیزنند، بلکه میگویند حکومت باید تغییر کند تا جامعه اصلاح شود. در مقیاس جهانی هم وقتی به اصلاح جامعه جهانی میاندیشند، با نظام استکباری در جامعه جهانی درگیر میشوند.
این همان اندیشه عارفانه امام است که محور صلاح و فساد را پیش از آنکه شریعت و قانون بدانند، ولایت میدانند؛ بلکه قانون را طریق جریان ولایت میدانند. مدیریت برای اعمال، نیاز به قانون دارد، مدیریت مادی ساز و کار و قانون خود را تولید میکند و مدیریت الهی نیز ساز و کار و قانون متناسب خود را دارد. در مکاتب مادی هم، مدیریت سوسیالیستی، قوانین اقتصادی سوسیالیستی را به دنبال دارد و مدیریت سرمایهداری و لیبرالیسم اقتصادی قوانین اقتصادی خود را؛ یعنی قوانین تابع مدیریت هستند.
منبع:فارس