عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۰۵۴۰
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۶
عجب بزرگ شمردن خود است؛ چنانکه فرد مغرور به كمال واقعی باشد.
عقیق:مفهوم عجب و غرور در حقیقت مقابل معنای تواضع قرار دارد و به معنای خودبینی و مغرور گشتن بر صفات و ویژگی های انسان است. عجب یا خودبینی، عبارت از ظن کاذبی است به نفس در استحقاق مرتبه ای که مستحق آن نباشد و بر کسی که نفس خود را می شناسد، سزاوار چنین است که کثرت عیوب و نقصاناتی را که با آن عارض می گردد، بشناسد. بر این اساس در طی حدیثی که از امام رضا (ع) روایت شده است آن حضرت درجات و آثار و غائله ‌های سوء عجب و خود پسندی و عشق به خویشتن را گزارش فرموده و در حقیقت به تحلیل روانی این رذیلت اخلاقی پرداخته اند: احمد بن نجم راجع به عجبی که اعمال و کردار ها و کوششهای انسان را به تباهی می‌کشاند از امام رضا (ع) سؤال کرد. پس ایشان در پاسخ بیان داشتند: عجب دارای مراتب و درجات و آثار گوناگون روانی است: یکی از آن درجات این است که از رهگذر وجود این حالت در انسان، اعمال زشت و کردارهای نادرست از دیدگاه یک فرد معجب آن چنان با زیورهای پوشالی و پنداری آراسته می‌شود که آنها را خوش و زیبا و درست تلقی می‌کند و تصور می‌کند که فردی درست کار و نیکو کردار است و هر عمل زشتی را که انجام می‌دهد آنها را از نظر روانی زیبا و پسندیده و نیکو برمی‌شمارد. دیگر آن که فرد معجب حتی در ایمان به پروردگارش گرفتار خود پسندی می‌شود و در برابر خدا به خود می ‌بالد که به او ایمان دارد و بر خدا منت می‌گذارد! در حالی که بر خدای سزاوار که بر او منت نهد و از این که او را به نعمت ایمان برخوردار ساخته است بر او منت گذارد.
امام رضا (ع) در طی این عبارات کوتاه حالات روانی یک فرد معجب را تفسیر فرموده است که او آن چنان در حب و عشق به خویشتن به سر می‌برد و آن قدر در علاقه‌ به خود و پسند خویشتن گرفتار ترک تازی می‌گردد - که نه تنها خود را بر تر از دیگران می‌داند و بر آنها منت می‌گذارد- تصور می‌کند که چون به خدا ایمان دارد باید بر او منت نهاده و می‌پندارد که حتی می‌تواند پروردگارش را مشمول منت و احسان خود قرار دهد!

اصولا فردی که به بیماری روانی عجب و خود دوستی مبتلا است گناهان و جرم های سنگین را که خود مرتکب آنها می‌شود خرد و ناچیز برمی‌شمارد و احسان های ریز و اندک را کلان و بزرگ و فزون از حد تلقی می‌کند. کارهای زشتی که دستش بدانها آلوده است به عهده‌ فراموشی می‌سپارد و این انحراف روانی تا آنجا جلو می‌رود که او خیر و خوبی را شر و بدی و شر و بدی را خیر و خوبی معرفی می‌کند. یک فرد خود پسند چون دچار غرور نیز می‌باشد و تا حد خود پرستی خویشتن را دوست می‌دارد، حتی خود را فریب می‌دهد؛ لذا در فضایی از اوهام زندگانی می‌کند و با مصالحی تهی از واقعیت این فضا را برای خود معماری می‌نماید و سرانجام در پرتگاهی پیش بینی نشده سقوط می‌کند و آنچنان شخصیت روانیش تباه می‌گردد که اعاده‌ سلامت آن سخت دشوار و احیانا غیرقابل امکان خواهد گشت.
سخن امام رضا (ع) این نکته را بازگو می‌کند که فرد معجب را باید به خاطر عجب و نیکو پنداشتن اعمالش یک فرد نابسامان از نظر روانی دانست؛ چرا که او ره گم کرده و با عینک عجب و خودپسندی، زشت را زیبا می‌بیند، و چاه را، راهی هموار مشاهده می‌کند و این بیان حضرت ثامن الحجج (ع) که فرموده اند: «أَنْ یُزَیَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَیَرَاهُ حَسَناً فَیُعْجِبَهُ وَ یَحْسَبَ أَنَّهُ یُحْسِنُ صُنْعا» ملهم از وحی الهی است که همه‌ جوانب و ابعاد حقایق را بیانگر است؛ چرا که همواره گفتار الهی در لابلای سخنان این امام بزرگوار چهره می‌نمود، اگر چه کمتر سخن می‌گفت و بیشتر در حال سکوت و تفکر به سر می‌برد، اما هر گاه لب به سخن می‌گشود سخنانش از قرآن و وحی مایه می‌گرفت، چنان که سخنان کوتاه فوق از آیاتی که در زیر یاد می‌شود قبس برگرفته و از آنها پرتو می‌گیرد، آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: أَفَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ؛ آیا آن که رفتار و کردار بدش از نظرش آراسته شد و آن را زیبا و نیکو می‌بیند همانند کسی است که زشت و زیبا را تشخیص می‌دهد و به تشخیص خود عمل می‌کند؟ خدا هر که را بخواهد گمراه می‌سازد و هر که را بخواهد هدایت می‌کند. نیز خداوند می فرماید: قل هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعا؛ بگو آیا می‌خواهید راجع به کسانی که از لحاظ اعمال، زیان کارترین افراد به شمار می‌روند برای شما گزارش نمایم؟ آنان کسانی هستند که سعی و کوشش آنها در امر زندگانی دنیا در بیراهه قرار گرفته و تصور می‌کنند که درستکار و نیکو کردار می‌باشند.
حسن بن جهم می‌گوید: از امام رضا (ع) شنیده‌ام که می‌فرمودند: مردی در میان بنی‌اسرائیل زندگانی می‌کرد و علیرغم آن که مدت چهل سال خدای را بندگی کرد عبادت او در درگاه الهی مورد قبول واقع نشد؛ لذا با خود می‌گفت: خدایا هر کاری را به خاطر تو انجام داده‌ام و هر گناهی که از من سر می‌زند از ناحیه‌ توست؛ پس چرا به اعمال من با دیده‌ قبول نمی‌نگری؟! خداوند متعال به او پاسخ داد: اگر تو در مقام نکوهش از خویشتن بر می‌آمدی بهتر از آن بود که با چنین حالت روانی و با روحیه‌ عجب و خودپسندی، مرا چهل سال بندگی کرده باشی.
بر این اساس عجب و خودپسندی باعث می‌شود که انسان عمل شایسته‌ خود را فزون از حد، بزرگ و شکوهمند پنداشته و دستخوش بهجت و سرور نسبت به آن گردد و خویشتن را از هر گونه خرده و کمبود و تقصیر مبری تلقی کند. اگر این ابتهاج، با تواضع در برابر خدا توام باشد و از این که به عمل صالحی توفیق یافت بر خدا منت ننهد؛ بلکه در حال امتنان از خدا باشد می‌توان چنان عملی را با دیده‌ قبول نگریست و در انتظار پاداشی در برابر آن به سر برد.


پی نوشت:

1- قرآن کریم، سوره کهف، آیه 104-103؛ سوره فاطر: آیه 8.

2قمی، سفینة البحار، ج 2: 160-161.

3-کلینی، کافی، ج 2: 313.

4-حجتی، سیرت و رهنمودهای اخلاقی و تربیتی حضرت رضا(ع): 487-490.

منبع:قدس

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین