۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۲۳
از صفات اخلاقی ای که باعث غارت آرامش ما می شود، سوء ظن داشتن به دیگران است. امروزه چه علم روانشناسی و چه حوزه آسیب های اجتماعی روی این موضوع متمرکز شده اند و به عنوان یک بیماری روانی و اجتماعی از آن یاد می شود. اما پیش از ورود روانشناسی و جامعه شناسی به این حیطه این علمای اخلاق و حکمت بودند که به این رذیله اخلاقی در وجود انسان پرداخته اند. مرحوم آیت الله مهدوی کنی، معلم اخلاق در کتاب "اخلاق عملی" می کوشد از زبان آیات و روایات به این صفت و ابعاد و وجوه آن بپردازد. آنچه در ادامه می آید برگرفته از مباحث این کتاب ارزشمند است.
از قرآن مجید استفاده می شود که از مهم ترین عوامل این گناه، سوء ظن و تجسس در احوال و اسرار مردم است. کسی که با سوء ظن با دیگران برخورد می کند و همواره در خصوصیات و اسرار مردم به جستجو می پردازد قهرا به بیماری غیبت مبتلا می شود.
اگر بخواهیم دچار این بلای عظیم نشویم باید راهی را انتخاب کنیم که خداوند به ما نشان داده است، آن جا که می فرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً / ای کسان که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید چرا که بعضی از گمان ها گناه است و هرگز - در کار دیگران- تجسس نکنید."
سوء ظن از تجسس در امور مردم می آید
اگر می خواهید غیبت نکنید باید سوء ظن نداشته باشید و چنانچه بخواهید گرفتار سوء ظن نشوید، باید در امور مردم جستجو نکنید زیرا سوء ظن و تجسس در یکدیگر تأثیر متقابل دارند: گاهی تجسس باعث سوء ظن و گاهی سوء ظن منشأ تجسس می شود، بنابراین باید از هر دو احتراز کرد. در روایات نیز از تجسس نهی شده است که برای نمونه به یک حدیث بسنده می کنم. رسول خدا (ص) در ضمن حدیثی فرمود: "وَ لاَ تَحَسَّسُوا وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ تَنَاجَشُوا وَلَا تَحَاسَدُوا وَلاَ تَبَاغَضُوا وَلَا تَدَابَرُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَاناً / تحسس و تجسس نکنید و درصدد کشف عیوب مردم برنیایید و نسبت به هم حسد و کینه نورزید و از یکدیگر روی برنگردانید و ای بندگان خدا با هم برادر باشید."
پیامبر در جایی دیگر فرمود: "اذا ظننت فلا تحقق / هرگاه به کسی بدگمان شدی آن را تصدیق مکن" یعنی به صرف گمان چیزی را باور مدار.
آیا تمام گمان های بد حرام است؟
در این جا ذکر این نکته لازم است که تمام گمان های بد، گناه و حرام نیست زیرا پاره ای از گمان ها به صورت خاطرات زودگذر در برخورد با حوادث بدون اختیار در ذهن انسان وارد می شود . این گونه خاطرات قهری را نمی توان گناه دانست مگر آن که در پیدایش مقدمات آن، اراده شخص دخالت داشته باشد یا در مقام عمل به گمان خود ترتیب اثر بدهد.
ترتیب اثر عملی عبارت است از این که انسان، گمان خود را به عنوان واقعیت مسلم تلقی کرده و آثار واقع را بر آن بار کند. مثلا ظن خود را به صورت خبر قطعی بازگو نماید یا دیگران را به صرف گمان متهم و محکوم سازد. بدیهی است نتیجه این گونه برخورد جز تهمت و غیبت و هتک آبرو و تضییع حقوق افراد و جامعه چیز دیگری نمی تواند باشد. چه بسیار آبروها و استعدادها و لیاقت ها که در اثر یک سوء ظن جزیی و بی اساس بر باد رفت و مردم را از نتایج سرمایه های اجتماعی و الهی محروم ساخت، با این که همه می دانیم آبرو و حیثیت مسلمانان محترم است و چه بسا مطالب قطعی که بدون مجوز شرعی نمی شود اظهار کرد چه برسد به مطالب ظنی و حدسی که هیچ گونه سند شرعی و عقلایی ندارد.
رسول خدا (ص) فرمود: اِنّ الله حرّم مِن المُسلم دَمه و ما عرضه و ان یظن به ظن السّوء / خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را محترم شمرده و سوء ظن به مسلمانان را تحریم فرموده است."
نسخه شریعت برای مداوای بدگمانی
از آنجا که بدگمانی، اعتماد عمومی را متزلزل و دل ها را آشفته نمی کند، شریعت مقدسه برای خنثی کردن آن پادزهری به نام "اصاله الصحه" مقرر داشته که در کلیه مراحل زندگی باید به کار گرفته شود. یعنی انسان باید اعمال مؤمنان را حمل بر صحت کرده و تا می تواند کار آنان را به خوبی توجیه و تحلیل کند مگر آن که تمام راه ها برای توجیه بسته باشد.
حضرت علی (ع) می فرماید: "ضع امر اخیک علی احسنه حتّی یأتیک ما یغلبک منه ولا تظننّ بکلمة خرجت من اخیک سوءً و انت تجد لها فی الخیر محملا / اعمال برادرت را به بهترین وجه حمل کن، مگر آن که حجت و دلیلی برای تو پیدا شود که راه توجیه را بر تو ببندد و هرگز نسبت به سخنی که از برادر مسلمانت صادر شده است بدگمان مباش در صورتی که می توانی محمل نیکی برای آن بیابی."
چنان که خصلت بدگمانی بسیار زشت و ناپسند است، در مقابل خوش گمانی از صفات نیک و از مکارم اخلاق مؤمن است. اخلاق اسلامی ما را به داشتن حسن ظن نسبت به دیگران ترغیب می کند و سلامت روح را با این حس تضمیم می نماید و زندگی اجتماعی را بر این اساس استوار می سازد.
قرآن کریم در این باره می فرماید: لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبین. این آیه در قضیه افک که منافقان عایشه همسر پیامبر را متهم کردند نازل شد. خداوند در برابر این شایعه مسلمانان را خطاب قرار داده و می گوید: "چرا آن هنگامی که آن بهتان را شنیدید مردان و زنان مؤمن نسبت به یکدیگر گمان نیک نبردند و نگفتند که این شایعه یک دروغ پردازی آشکار است؟" یعنی به جای سوء ظن می باید با حسن ظن و اعتماد عمومی نسبت به مردان و زنان مسلمان شایعه سازان را محکوم می ساختید و گفته آنان را صریحا و قاطعانه تکذیب می کردید تا دیگر جایی برای شایعه پردازی باقی نماند و آبروی مسلمانان حفظ شود.
منبع:شبستان