ایمانی دیگر ...؛ ایمان راه زمین به آسمان
ایمان راه زمین به آسمان /آیات ۱۶۴-۱۶۶ سوره بقره به دنبال ایجاد ایمان و تربیتِ قلب و عقل است تا آدمی در درک و دریافت و عشق خود با خدا باشد.
عقیق:ایمان راه زمین به آسمانآیات 164-166 سوره بقره به دنبال ایجاد ایمان و تربیتِ قلب و عقل است تا آدمی در درک و دریافت و عشق خود با خدا باشد. ایمان صرفاً با رغبت یا وراثت یا احساسات عاطفی به دست نمیآید. این امور ظاهر ایمان است؛ ایمانی که در زندگی انسان کنش به وجود نمیآورد، نه از چیزی منع میکند و نه چیزی را به پیش میبرد؛ در برابر وسوسهها و ناملایمات، نمیایستد و هنگام خشم یا ترس پر میکشد و در حالت پیروزی یا شکست با انسان باقی نمیماند. قرآن چنین ایمانی را رد میکند، هر چند به ایمان ما در این عصر، شباهت دارد و حتی چیزی جز آن نیست. اما ایمانی که مطلوب ادیان و اساس دعوت قرآن است، ایمانی دیگر است؛ ایمانی است که با وجود یکی شود و با زندگی درآمیزد تا جایی که انسان زندگیاش را از دست بدهد، ولی ایمانش را نبازد. چنین ایمانی وجود انسان را به دریایی وسیع تبدیل میکند و او را به کل هستی ملحق میکند و وجود خاص او را به شعلهای از شمع ازلی و پرتوی از خورشید هستی تبدیل میکند. چنین ایمانی انسان را به جایگاهش در هستی نزدیک میکند تا به دقت نقشش را در هستی بیافریند. ایمان در این مفهومش حالتی عرضی یا عادتی موروثی نیست یا وسیلهای که برای منافع شخص به کار رود؛ مبدئی است که انسان را به خلق و خالق پیوند میدهد و اصل و سرچشمۀ انسان میشود و با همۀ وجود همآواز میشود و میخواند: «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ».قرآن کریم تفکر دربارۀ مخلوقات را عامل همراهی اندیشۀ انسان با خداوند میداند، سپس، مؤمنان را چنین وصف میکند که خداوند را در همه حال، چه ایستاده، چه نشسته، چه خوابیده یاد میکنند و خداوند را بیش از هر مخلوقی دوست میدارند. و این چنین بر ضرورت همراهی عقل و قلب در همزیستی الهی تأکید میکند تا ایمان حاصل آید؛ ایمانی که وجود انسان را در جایگاه حقیقیاش از خلقت قرار میدهد، همچنان که همۀ موجودات را، زمین را و آسمان را و هر چه را در آن دو و میان آن دو است، از نشانههای خداوند قرار داده، همانگونه که حرکات کونی و تغییرات بزرگ منظم یا غیرمنظم را.چنین ایمان زنده و آگاهانهای برای انسان نوربخش است و چشمانداز او را روشن میکند و در همان حال برانگیزاننده و محرک اوست. علاوه بر اینها، چنین ایمانی مسیر کلی سلوک و نقش کلی انسان را در هستی ترسیم میکند و حرکت او را جزئی از حرکت کلی هستی قرار میدهد. این ایمان از عمل جدا نیست، بلکه عمل اثر آن و بر آن تأثیرگذار است و این دو با هم کنش دارند، بلکه به یک چیز تبدیل میشوند.ایمان نوری است در جهت تحول انسان از کثرت به وحدت، از فرد به اجتماع و کل هستی؛ تحول انسان از نقص به کمال و از ضعف به قوت. چنین ایمانی راهی است که زمین را به آسمان میرساند و مخلوق را به خالقش پیوند میدهد.پی نوشت:برگرفته از مقالۀ «آفرینش آسمان و زمین» صفحه 67-70 ، کتاب حدیث سحرگاهانسایت موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر http://www.imamsadr.ir/منبع: قدس211008