۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۱۰
عقیق:موعظه و نصیحت، کلید سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است. موعظه، دلها را صفا میبخشد و چشم و جان را به جهان پُر رمز و راز معنویت میگشاید. خداوند متعال در قرآن کریم یکی از مهمترین تکالیف حضرت رسول(ص) را ارشاد مردم از راه پند و اندرز و موعظه معرفی میکند.
به همین منظور، فرازهایی از درس اخلاق آیتالله سیدمحمد علوی گرگانی از مراجع تقلید را برای علاقهمندان بازخوانی میکنیم:
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «یابن مسعود فلیکن جلساتک الابرار و اخوانک الاتقیاء و الزُّهاد» مواظف باش که همنشینهای تو افراد شایستهای باشند حضرت به صورت امر فرمودند که: همنشینان خود را از خوبان انتخاب کن و برادرانت را از کسانی که اهل تقوا و زهد و ورع هستند، برگزین.
دوستان و رفیقانی که در این دنیا انتخاب میکنیم برای عالم آخرت مؤثر است. پس باید مواظب باشیم همنشینی را انتخاب کنیم که ما را در آنجا گرفتار نکند. اگر دوستان خوب داشته باشیم در آخرت نیز به درد ما میخورند.
از اینکه وجود مقدس رسولالله (ص)، مولا امیرالمؤمنین (ع) را برادر خود گرفت، معلوم میشود انتخاب اینجا برای قیامت اثر دارد. اما بدانید علت گرفتاریها از همین رفتار بد و شبنشینیهای کذایی و بگو و بخندهای بیمورد و رفت و آمدهایی بیفایده است، انسان را از خدا دور کرده و به بیبندوباری نزدیک میکند. تأثیری که مجالست دارد هیچ چیز دیگر ندارد.
حالات رفیق در انسان اثر میگذارد؛ اگر همنشین آدم تارکالصلاة باشد، رفته رفته انسان نیز نماز را ترک میکند و برعکس، اگر اهل تهجّد و نماز شب باشد، آدم نیز مثل او میشود. لانّ الله تعالی قال فی کتابه: «اَلاَخِلّاءُ یومَئِذٍ بَعضُهُم لبَعضٍ عَدُوٌّ الاَّ المتقینَ» خدا فرمود: در آن روز دوستان همه با هم دشمنند، به جز متقیان.
بنابراین رفقای آدم نباید طوری باشند که در اینجا دوست، اما در آخرت دشمن باشند. صدیق کسی است که در نکبتها و گرفتاریها دست انسان را بگیرد پس چه گرفتاری بیشتر از مشکلات قیامت است قیامتی که جا دارد همه از هول و وحشت آن بمیرند. جایی که انبیا عظام (ع) هم درباره آن میگویند: «نخْشی» میترسیم. ندای «نفْسی نفْسی» آنها بلند است چه وضعیت سختی در پیش داریم، با این حال آیا کسی به داد کسی میرسد در آنجا مردم از یکدیگر فرار میکنند.
قرآن میفرماید: «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ»؛ در آن روز مرد از برادر و فرزندان و پدر و مادر و همسرش میگریزد؛ زیرا همه مدیون یکدیگریم. حق هم رعایت نکردیم پس فرار میکنیم تا ما را نبینند که طلب حق خود را کنند. فرار به خاطر سرایت عذاب. کسی به کس دیگر نیست؛ چون عذاب هر شخصی مشخص است و به حساب خود اوست، بلکه فرار از ترس گرفتاری است که در دنیا انسان یا زن و همسر و همسایه و شریک و مردم معاشرت داشته و بر گردن یکدیگر حق داشتند.
فلذا فردای قیامت هر کس دنبال بهانه است که دستش به جایی بند شود تا مقداری از عذاب خود را کم کند به همین خاطر میرود دنبال کسانی که بر او حقی دارد تا حق خود را بگیرد و دیگران هم فرار میکنند که مبادا گرفتاریشان بیشتر شود، اما متقین فردای قیامت به فریاد یکدیگر میرسند. وقتی به آنها گفته میشود بهشت منتظر شما است چرا وارد نمیشوید میگویند میخواهیم دیگران را هم با خود ببریم. چقدر لذت دارد!
بنده خوب خدا تا درب بهشت میرود، اما داخل نمیشود فرشتگان عرض میکنند خدایا! این بنده تو بهشت نمیرود پروردگار عالم میفرماید: بنده من چه میخواهد، بهشت را به او دادم، بنده خوب خدا عرض میکند بار پروردگارا! من نمیخواهم تنها به بهشت بروم، بلکه دوست دارم عدهای را همراه خود ببرم. خطاب میرسد این بنده من بایست و هرکس را که میخواهی شفاعت کن.
عزیزان! رفقایی بگیرید که فردای قیامت هنگام حساب نگویند فقط خودم و ما را فراموش کنند.
منبع:فارس