۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۱۱
آیت الله جوادی آملی، اندیشمند و مفسر قرآن در کتاب "حیات حقیقی انسان در قرآن" به تبیین مرزهای حقیقت و اعتبار در حیات انسان می پردازد. آنچه در ادامه این مطلب می آید اشاره به این بحث دارد.
بحث بازیچه بودن دنیا را باید به عنوان مبادی برای مرزهای حقیقت و اعتبار در حیات انسان تلقی کرد و با این نگرش ویژه، امور متقابلی همچون عدل و ظلم، جمال و وبال، حیات باقی حقیقی و زندگی اعتباری فانی و ... را نگریست و نخستین این دسته از امور را حقیقی و دومین آن ها را اعتباری دانست. هرچند هر دو از آن جهت که در قلمرو ماده سیال و منطقه طبیعت قرار دارند فانی خواهند بود اما نتیجه شیرین یکی در معاد به صورت بهشت برین ظهور می کند و ثمره تلخ دیگری در قیامت به شکل دوزخ گدازنده درمی آید و عناصر متعدد یکی به هم پیوسته است و اجزای فراوان دیگری از هم گسیخته.
دو جزء از زندگی انسان در دنیا
برای نمونه انسان در مدت زندگی طبیعی خود مقداری بیدار است و مقداری خواب، ولی عناصر بیداری مدت عمر او به هم پیوسته و نتیجه شیرین آن علم، فناوری، عمل صالح و سرانجام نام نیک است و اجزای خواب مدت عمر وی از هم گسیخته و بی ارتباط و ثمره تلخ آن اتلاف عمر، بی خبری، تنبلی و فرسودگی است. از این رو در برخی تعبیرها از مردم دنیا زده به خفتگانی یاد شده است که هنگام مرگ بیدار می شوند: "الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا."
تصویری که رسول الله (ص) از زندگی دنیا می دهد
رسول گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) که سنت و سیرت و سریرت او بر مدار وحی و عقل، نظم و نضد یافته است، چون دنیا را به خوبی می شناسد، آن را به روشنی نیز تصویر می کند که در این جا به سه نمونه از سخنان آن حضرت درباره دنیا اشاره می شود:
شناخت موجود حقیقی و پرهیز از امر اعتباری و معرفت معیار هر یک و تمییز آن ها از یکدیگر در موارد اختلاط از دانش های بسیار ظریف و ژرفی است که درباره آن می توان گفت: "ادق من الشعر / از موی باریک نازک تر است." و از هر موجود ریزی نسبت به باصره مخفی تر.
انتخاب موجود حقیقی و پرهیز از امر اعتباری و ترجیح حقیقت بر اعتبار و گرایش به پایدار و گریز از ناپایدار و سرانجام تقدیم آخرت به دنیا در موارد حساس و صعب العبور و عقبه کئود از مصادیق بارز "احد من السیف" است؛ یعنی از رفتن روی لبه شمشیر نیز دردناک تر است زیرا تیزی آن از شمشیر بیشتر است.
رهبر معصومی که دنیا را سه طلاقه کرد
رهبران معصوم علیهم السلام به خوبی دنیا را شناختند و به آسانی آن را نظیر عفطه عنز - آب بینی بز - و مانند عراق خنزیر - استخوان خوک - در دست مجذوم به دور انداختند و با فرمان "غرّی غیری" آن را برای همیشه از بارگاه منیع ولایت و خلافت الهی منع کردند. چنان که رسول گرامی نیز قبلا چنان کرده و چنین گفته بود: "لو تعلمون من الدنیا ما اعلم لاستراحت انفسکم منها / اگر دنیا را به درستی چون من می شناختید از اندوه و فتنه و شرور آن و از مکر و نیرنگ و غرور آن آسوده می شدید و جان تان از این همه گرفتاری راحت می شد."
امیر مؤمنان فرمود: "انا کابّ الدنیا لوجهها و قادرها بقدرها و ناظرها بعینها" من باطن و ظاهر دنیا و هندسه و ارزش و اندازه آن را با زیر و رو کردن دنیا از یک سو و نگاه از منظر خود او به او از سوی دیگر شناختم و بدین رو معرفتم از دنیا، شناخت اکتناهی است و از عمق حماقت کسی که به آن مبتلاست، آگاهم و آن را با طلاق سه گانه از حریم حرم خود طرد کردم.
گفتنی است: آنچه در ثنایای بحث به عنوان فرق میان امور حقیقی و اعتباری بیان شد به منزله مبدأ تصوری و تصدیقی مطلب است تا روشن شود که منظور از امور اعتباری در این موارد قرارداد صرف و اعتبار محض و فاقد پشتوانه تکوینی نیست.
جمال و وبال حقیقی انسان
قرآن کریم از فرشتگان به موجوداتی یاد می کند که در کمالات واقعی و حقیقی اگرچه تفاوت دارند اما در آن ها تنازع ندارند. این نمونه ای از حیات عاقلانه است که تحت سیطره حکمت الهی مجموعه ای چنین در حد کمال حفاظت می شود و تفاوت فرشتگان نه تنها دلیلی بر تنازع نیست، بلکه سببی حکیمانه برای مراتب گوناگون تسبیح و تحمید در آنان به شمار می رود.
در جوامع بشری اگرچه راه برای حاکمیت عقل و حکمت گشوده است و امکان تشخیص حقایق از اعتباریات و نیز زمینه اصالت بخشیدن به امور حقیقی در برابر امور اعتباری کاملا فراهم است، اما جاذبه های طبیعی از یک سو و تمایلات حیوانی و غیر عقلانی انسان از سوی دیگر آوردگاهی بزرگ پدید آورده و در آن انسان را میان حقیقت و اعتبار به چالش کشیده است و به یقین تنها صاحبان ابزار و دانش کافی و بینش رسا در این نبرد پیروز می شوند ولی گروهی دیگر نیز از پای می افتند و عده ای نیز به اسارت می روند. از این رو فراوانند کسانی که در پی مظاهر دنیا هستی خود را هزینه می کنند و عمر خویش را بر سر این مبارزه می گذارند و در نهایت می بینند که پیوسته به دنبال سراب دویده و از حقیقت بازمانده اند.
عدم شناخت کافی در این صحنه جدال حقایق با اعتباریات، خسارتی همه جانبه در پی دارد و نه تنها آدمی را از تألّه باز می دارد بلکه حیات حقیقی اش را نیز تهدید می کند. از این رو در مکتب معرفتی اهل بیت رسول خدا (ص) برای حفاظت از حیات حقیقی انسان به این امر توجه ویژه ای مبذول شده است.
منبع:شبستان