تفسیر قرآن/ قسم خوردن خداوند
چرا قرآن بجای قسم خوردن به چیزی از اصطلاح (لااقسم) به معنای (قسم نمی خورم) استفاده می کند؟
عقیق: قسم خوردن در همه زبان ها به ویژه عربی که زبانی تاکیدی حساب می شود، کاربرد زیادی دارد. قرآن کریم نیز که به زبان عربی نازل شده، از این قاعده مستثنا نبوده و می توان مواردی از قسم یاد کردن را در آیات آن مشاهده کرد. اما در برخی آیات می بینیم که به جای قسم خوردن به چیزی از اصطلاح "لااقسم" استفاده شده که در ظاهر به معنای "قسم نمی خورم" است. در ادامه به بیان علت این نوع کاربرد قرآنی می پردازیم.باید گفت دقت در آیاتی که در آنها از این اصطلاح استفاده شده نشان می دهد که منظور خداوند از "لااقسم" سوگندخوردن است؛ نه سوگند نخوردن. اصطلاح "لااقسم" هشت بار در قرآن کریم استفاده شده است. به عنوان مثال می توان به آیه اول سوره بلد اشاره کرد: «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَد» در یکی از ترجمه های قرآن معنای این آیه به این صورت آمده است: «قسم به این بلد (مکه معظمه و مسجد کعبه) یاد نکنم» در حالیکه در آیه دیگری خداوند به مکه سوگند می خورد: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ، وَ طُورِ سِينِينَ، وَ هَاذَا الْبَلَدِ الْأَمِين»[1] بنابراین می توان گفت منظور آیه اول نیز سوگند خوردن به شهر مکه است. اما همین اصطلاح "لااقسم" درهمان ترجمه در سوره قیامت به قسم می خورم معنا شده است: «لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَة» چنين نيست (كه كافران پنداشتند) قسم به روز (بزرگ) قيامت. که این نشان دهنده تردید مترجمان در نحوه ترجمه کردن این اصطلاح است.اصلی ترین آیه ای که به نحوی قاطع نشان می دهد که معنای "لااقسم" برابر است با "اقسم"، آیات75 و 76 سوره واقعه است: «فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ. وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيم» سوگند به مواقع نزول ستارگان (يا آيات كريمه قرآن)، و اين سوگند اگر بدانيد بسى سوگند بزرگى است.در اینجا آیه دوم که به نوعی به آیه اول ارجاع می دهد، "لااقسم" را به معنای سوگند خوردن گرفته است، چرا که در توضیح آن، آنرا سوگندی عظیم معرفی می کند. بنابراین دیدگاه مفسران و مترجمانی که "لااقسم" را به معنای قسم نمی خورم دانسته اند، قابل نقد است. این گروه "لا" را در "لااقسم "نافیه گرفته اند و در نتیجه آنرا به قسم نمی خورم معنا کرده اند. برخی دلیلی هم برای آن ذکر می کنند و آن اینست که مثلا در «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُوم»[2]چون مواقع نجوم عظمت دارد خداوند به آن قسم نمی خورد. اما این درحالیست که می بینیم خداوند به چیزهای مهم تر از مواقع نجوم مانند قرآن کریم در «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ»[3] و خود حضرت حق در « قُل إي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ»[4] سوگند یاد کرده است. بنابراین مهم بودنِ مورد قسم دلیل برای قسم خوردن می شود، نه برای قسم نخوردن.اما باید گفت که بیشتر مفسران "لا" را در "لااقسم" زائده گرفته و آنرا برای تاکید دانسته اند، در نتیجه این هشت آیه را که در آنها اصطلاح "لااقسم" بکار رفته را به معنای سوگند خوردن گرفته اند. طبری در تفسیر خود می نویسد: «هرجا در قرآن لااقسم بکار رفته است، چنان است که همی گوید سوگند می خورم.» بیشتر مترجمان نیز "لااقسم" را به سوگند می خورم معنا کرده اند.[5] اما این زائده بودن "لا" حکمت دارد و آن هم تاکید است و این حکمت بلاغی جزء ماهیت زبان عربی است و این تاکید را نمی توان در زبان فارسی معنا کرد. به خصوص که زبان فارسی مانند عربی زبان تاکیدی نیست و آن همه ادات و ابزار تاکید موجود در زبان عربی در فارسی وجود ندارد.[6] به همین دلیل است که در ترجمه این نوع قسم های تاکیدی به فارسی دچار مشکل می شویم و به اشتباه آنرا به جای سوگند همراه با تاکید به سوگند نخوردن معنا می کنیم. بنابراین باید گفت طبق این شواهد و دلایل لااقسم به معنای سوگند خوردن است که به دلیل وجود "لا" تاکید نیز دارد و این نکته بلاغی(ادبی) این اصطلاح است.پی نوشت ها:[1] . قسم به تين و زيتون (دو ميوه معروف انجير و زيت يا دو معبد بزرگ كعبه و بيت المقدس). و قسم به طور سينا. و قسم به اين شهر امن و امان (مكّه معظّم).تین،1-3[2] . سوگند به جايگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! واقعه،75[3] . ص، سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است (كه اين كتاب، معجزه الهى است). ص،1[4] . بگو: «آرى، به پروردگارم سوگند، قطعاً حقّ است. یونس،53[5] . قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی،انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۹، ج2،ص111-128[6] .نقد تفکیک و تفکیک نقد، محمدرضا حکیمی، بینات،بهار 1383، ش41، ص82-83منبع:جام211008