۱۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۹ ربیع الثانی ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۰۶
پرسش و پاسخ دینی؛
يكي از سئوالاتي كه متداول اين است كه بر فرض مثال اگر 313 يار امام مهدي كامل شود و امام مهدي ظهور نكند، چه دليلي دارد؟ كه در اين گفتار ما به پاسخ آن خواهيم پرداخت.
عقیق:1. گرچه نميتوانيم ادعا كنيم كه در زماني، اين تعداد افرادي كه هر كدام بايد بخش مهمي از جامعه اسلامي زمان ظهور را مديريت كنند، وجود داشته اما امام غايب(ع) ظهور نكردهاند، اما با اين وجود، شرط تكميل تعداد 313 نفر انسان لايق در سپاه امام زمان(عج)، شرط لازم است نه كافي؛ يعني اين طور نيست كه با تكميل اين تعداد، آنحضرت ظهور كند، بلكه براي تحقق قيام امام مهدي غير از اين شرط، شرايط ديگري نيز وجود دارد كه با تكميل اين تعداد و تحقق تمام شرايط ديگر، آنحضرت ظهور و قيام خواهد نمود. به بيان ديگر، علاوه بر جمع تعداد 313 نفر افراد لايق، شرايط ديگري نيز براي ظهور امام زمان(عج) وجود دارد؛ مانند مركزيت شهر مقدس قم در نشر دين و آماده شدن جامعه جهاني.
در روايت آمده است امام صادق(ع) نام كوفه را برد و فرمود: به زودى كوفه از مؤمنان تهى ميشود و دانش از او نهان گردد، چنانچه مار در سوراخش پنهان شود. سپس دانش در شهرى پديدار ميشود كه آنرا قم ميگويند. آنجا معدن علم و فضل ميگردد، تا آنجا كه در روى زمين هيچ نادانى نسبت به دين نماند و حتي دختركان پردهنشين نيز از دين آگاه شوند، اين (مركزيت قم) نزديك به ظهور قائم ما باشد، و خدا قم و مردمش را مقام حجت سازد، و اگر آن نباشد زمين اهلش را فرو برد و حجتى در زمين نماند، و دانش از آن به همه بلاد منتشر گردد، در مشرق و مغرب و حجت خدا بر مردم تمام شود. تا كسى در روى زمين نماند كه علم و دين بدو نرسد، سپس قائم ظهور كند و سبب انتقام و خشم خدائى بر بندهها شود؛ زيرا خدا از بندهها انتقام نگيرد، مگر پس از اينكه حجت را انكار كنند.[1]
عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنىّ ميگويد: به حضرت جواد(ع) گفتم:
مولاى من! آرزويم اين است كه شما آن قائمى از بيت محمّد باشيد كه زمين را پر از قسط و عدل ميكند، همچنانكه آكنده از ظلم و جور شده است! حضرت فرمود: هر كدام از ما قائم به امر خداوند و هادى به دين او است، امّا قائمى كه خداوند توسّط او زمين را از لوث وجود اهل كفر و انكار پاك سازد و آنرا پر از عدل و داد نمايد كسى است كه ولادتش بر مردم پوشيده و شخصش از ايشان پنهان و بردن نامش حرام است. او همنام و هم كنيه رسول خدا(ص) است؛ او كسى است كه زمين برايش در پيچيده شود و هر مشكلى برايش هموار گردد؛ اصحاب او به تعداد اهل بدر سيصد و سيزده نفر از دورترين نقاط زمين به گرد او فراهم آيند، و اين همان فرمايش خداوند است كه: «هر جا كه باشيد خدا همه شما را فراهم آورد، كه خدا بر هر چيزى توانا است».[2] پس هنگامى كه اين تعداد افراد مخلص گرد آيند خداوند متعال امر خود را ظاهر سازد و چون عقد- كه آن ده هزار مرد باشد- براى او كامل شود، به اذن و فرمان خداى تعالى قيام كند، و آنقدر دشمنان خدا را بكشد تا خداوند خشنود شود. عبد العظيم گفت: به آن حضرت عرض كردم: سرور من! چگونه ميفهمد خداوند متعال خشنود گرديد؟ فرمود: خداوند در قلب او رحمت ميافكند.[3]
همچنين مفضّل بن عمر ميگويد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگامى كه به امام اجازه (ظهور) داده ميشود، خدا را به نام عبرانيش ميخواند سيصد و سيزده نفر ياران آنحضرت براى او گرد آورده ميشوند و همچون پاره پاره ابر پائيزىاند، آنان پرچمدارانند؛ بعضى از ايشان شبانه از بسترش ناپديد ميگردد و بامداد در مكّه است، و پارهاى از ايشان در روز ديده ميشود كه در ميان ابر مىرود و نام خودش و نام پدرش و مشخّصاتش و نسبش شناخته شده است، عرض كردم: فدايت گردم كدام يك از ايشان از نظر ايمان برتر است؟ فرمود: همان كه در روز ميان ابر ميرود. و ايشانند آن ناپديدشوندگان و اين آيه در مورد آنان نازل شده است: «هر كجا باشيد خداوند شما را جملگى مىآورد».[4]، [5]
2. براي ظهور امام زمان(عج) شرايطي وجود دارد كه دانش واقعي آن نزد خداوند است.
مفضّل ميگويد: به امام صادق(ع) گفتم: آيا وقتى براى آن(ظهور امام زمان) تعيين نشده است؟! فرمود: اى مفضل! نه من وقتى بر آن معيّن ميكنم و نه وقتى براى آن تعيين شده است! هر كس براى ظهور مهدى ما وقت تعيين كند، خود را در علم خداوند شريك دانسته و (به ناحق) ادعا كرده كه توانسته است بر اسرار خدا آگاهى يابد! در صورتى كه خداوند هر سرّى دارد براى اين مخلوق كه از خدا و اولياي خدا برگشتهاند واقع شده است، هر خيرى خدا داشته باشد اختصاص به بندگانش دارد كه بايد به آن برسند؛ زيرا كه خدا همه وقت با بندگانش است. آن اسرار كه به آنها ميدهد براى اين است كه بر آنها حجت باشد.
مفضل گفت: در وقت ظهورش چگونه است؟ فرمود: اى مفضل! او در وضع شبههناكى آشكار ميشود، تا اينكه امرش روشن شود و نامش بالا رود و كارش آشكار گردد، و نام و كنيه و نسبش برده شود، و آوازه او در زبان پيروان حق و باطل و موافقان و مخالفان زياد برده ميشود؛ تا اينكه به واسطه شناختن او حجت بر مردم تمام شود.[6]
بنابر اين، وجود 313 نفر تنها شرط ظهور امام مهدي نيست تا گفته شود با تكميل شدن اين تعداد چرا ظهور نميكند، بلكه شرايط ديگري نيز وجود دارد كه برخي از آن در روايات بيان شد و برخي نيز بيان نشد و علمش نزد خداوند است كه با تحقق تمام شرايط امام ظهور خواهد كرد.
پی نوشت ها:
[1]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار (آسمان و جهان)، ترجمه، كمرهاى، محمد باقر، ج 4، ص 184 و 185، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1351ش.
[2]. بقره، 148.
[3]. طبرسي، احتجاج، ترجمه، جعفرى، بهراد، ج 2، ص 523 و 524، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1381ش.
[4]. «اَيْنَ ما تَكُونُوا يَاْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً». بقره، 148.
[5]. نعمانى، محمد بن ابراهيم، غيبت نعمانى، ترجمه، غفارى، محمد جواد، ص 434، تهران، نشر صدوق، چاپ دوم، 1376ش، 1418ق.
[6]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار (مهدى موعود)، ترجمه، دوانى، على، ج 13، ص 1146 – 1148، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ بيست و هشتم، 1378ش.
منبع: اسلام كوئست
211008
در روايت آمده است امام صادق(ع) نام كوفه را برد و فرمود: به زودى كوفه از مؤمنان تهى ميشود و دانش از او نهان گردد، چنانچه مار در سوراخش پنهان شود. سپس دانش در شهرى پديدار ميشود كه آنرا قم ميگويند. آنجا معدن علم و فضل ميگردد، تا آنجا كه در روى زمين هيچ نادانى نسبت به دين نماند و حتي دختركان پردهنشين نيز از دين آگاه شوند، اين (مركزيت قم) نزديك به ظهور قائم ما باشد، و خدا قم و مردمش را مقام حجت سازد، و اگر آن نباشد زمين اهلش را فرو برد و حجتى در زمين نماند، و دانش از آن به همه بلاد منتشر گردد، در مشرق و مغرب و حجت خدا بر مردم تمام شود. تا كسى در روى زمين نماند كه علم و دين بدو نرسد، سپس قائم ظهور كند و سبب انتقام و خشم خدائى بر بندهها شود؛ زيرا خدا از بندهها انتقام نگيرد، مگر پس از اينكه حجت را انكار كنند.[1]
عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنىّ ميگويد: به حضرت جواد(ع) گفتم:
مولاى من! آرزويم اين است كه شما آن قائمى از بيت محمّد باشيد كه زمين را پر از قسط و عدل ميكند، همچنانكه آكنده از ظلم و جور شده است! حضرت فرمود: هر كدام از ما قائم به امر خداوند و هادى به دين او است، امّا قائمى كه خداوند توسّط او زمين را از لوث وجود اهل كفر و انكار پاك سازد و آنرا پر از عدل و داد نمايد كسى است كه ولادتش بر مردم پوشيده و شخصش از ايشان پنهان و بردن نامش حرام است. او همنام و هم كنيه رسول خدا(ص) است؛ او كسى است كه زمين برايش در پيچيده شود و هر مشكلى برايش هموار گردد؛ اصحاب او به تعداد اهل بدر سيصد و سيزده نفر از دورترين نقاط زمين به گرد او فراهم آيند، و اين همان فرمايش خداوند است كه: «هر جا كه باشيد خدا همه شما را فراهم آورد، كه خدا بر هر چيزى توانا است».[2] پس هنگامى كه اين تعداد افراد مخلص گرد آيند خداوند متعال امر خود را ظاهر سازد و چون عقد- كه آن ده هزار مرد باشد- براى او كامل شود، به اذن و فرمان خداى تعالى قيام كند، و آنقدر دشمنان خدا را بكشد تا خداوند خشنود شود. عبد العظيم گفت: به آن حضرت عرض كردم: سرور من! چگونه ميفهمد خداوند متعال خشنود گرديد؟ فرمود: خداوند در قلب او رحمت ميافكند.[3]
همچنين مفضّل بن عمر ميگويد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگامى كه به امام اجازه (ظهور) داده ميشود، خدا را به نام عبرانيش ميخواند سيصد و سيزده نفر ياران آنحضرت براى او گرد آورده ميشوند و همچون پاره پاره ابر پائيزىاند، آنان پرچمدارانند؛ بعضى از ايشان شبانه از بسترش ناپديد ميگردد و بامداد در مكّه است، و پارهاى از ايشان در روز ديده ميشود كه در ميان ابر مىرود و نام خودش و نام پدرش و مشخّصاتش و نسبش شناخته شده است، عرض كردم: فدايت گردم كدام يك از ايشان از نظر ايمان برتر است؟ فرمود: همان كه در روز ميان ابر ميرود. و ايشانند آن ناپديدشوندگان و اين آيه در مورد آنان نازل شده است: «هر كجا باشيد خداوند شما را جملگى مىآورد».[4]، [5]
2. براي ظهور امام زمان(عج) شرايطي وجود دارد كه دانش واقعي آن نزد خداوند است.
مفضّل ميگويد: به امام صادق(ع) گفتم: آيا وقتى براى آن(ظهور امام زمان) تعيين نشده است؟! فرمود: اى مفضل! نه من وقتى بر آن معيّن ميكنم و نه وقتى براى آن تعيين شده است! هر كس براى ظهور مهدى ما وقت تعيين كند، خود را در علم خداوند شريك دانسته و (به ناحق) ادعا كرده كه توانسته است بر اسرار خدا آگاهى يابد! در صورتى كه خداوند هر سرّى دارد براى اين مخلوق كه از خدا و اولياي خدا برگشتهاند واقع شده است، هر خيرى خدا داشته باشد اختصاص به بندگانش دارد كه بايد به آن برسند؛ زيرا كه خدا همه وقت با بندگانش است. آن اسرار كه به آنها ميدهد براى اين است كه بر آنها حجت باشد.
مفضل گفت: در وقت ظهورش چگونه است؟ فرمود: اى مفضل! او در وضع شبههناكى آشكار ميشود، تا اينكه امرش روشن شود و نامش بالا رود و كارش آشكار گردد، و نام و كنيه و نسبش برده شود، و آوازه او در زبان پيروان حق و باطل و موافقان و مخالفان زياد برده ميشود؛ تا اينكه به واسطه شناختن او حجت بر مردم تمام شود.[6]
بنابر اين، وجود 313 نفر تنها شرط ظهور امام مهدي نيست تا گفته شود با تكميل شدن اين تعداد چرا ظهور نميكند، بلكه شرايط ديگري نيز وجود دارد كه برخي از آن در روايات بيان شد و برخي نيز بيان نشد و علمش نزد خداوند است كه با تحقق تمام شرايط امام ظهور خواهد كرد.
پی نوشت ها:
[1]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار (آسمان و جهان)، ترجمه، كمرهاى، محمد باقر، ج 4، ص 184 و 185، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1351ش.
[2]. بقره، 148.
[3]. طبرسي، احتجاج، ترجمه، جعفرى، بهراد، ج 2، ص 523 و 524، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1381ش.
[4]. «اَيْنَ ما تَكُونُوا يَاْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً». بقره، 148.
[5]. نعمانى، محمد بن ابراهيم، غيبت نعمانى، ترجمه، غفارى، محمد جواد، ص 434، تهران، نشر صدوق، چاپ دوم، 1376ش، 1418ق.
[6]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار (مهدى موعود)، ترجمه، دوانى، على، ج 13، ص 1146 – 1148، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ بيست و هشتم، 1378ش.
منبع: اسلام كوئست
211008