۰۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۴ رجب ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۲۰
عقیق: در آغاز مراسم پس از قرائت زیارت حضرت زهرا(س) ، حجت الاسلام سيد علينقي طباطبايي سخنانی را در خصوص وجود مقدس ائمه معصومین(ع) ایراد کردند، که به شرح ذیل می باشد:
وجود مقدس ائمه معصومین(ع) چراغ نورانی این راه پر خطر برای وصول ما به حضرت حق هستند که يا «أَيهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ(انشقاق/6)؛ اي انسان! تو با تلاش و رنج بسوي پروردگارت ميروي و او را ملاقات خواهي کرد». همانطور که از جسم ظاهری هر چه بیشتر کار میکشیم ورزیده تر می شود روح همین طور است. خدا آن را در نزد ما به امانت گذاشته و در سوره در تین قسم خورد که لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ، و سپس ما را به بوته امتحان گذاشت تا برای ما معلوم شود که چه کسی عمل نیکوتری دارد: الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا.
بنابراین ما در بهتریم صورت خلق شدیم و نعمت بر ما تمام شده است اما چون راهرو خوبی نیستیم نمی توانیم راهبر کسی باشیم. تصور حال و هوای عاشورا و دنیای ائمه معصومین علیهالسلام اصلا برای ما امکان ندارد.
یونس پیامبر وقتی با اخلاص گفت: اِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ(انبیاء/87) روی خودش حسابی نکرد خدا دستش را گرفت و نجاتش داد در حالیکه ما خیلی روی خودمان حساب باز کردیم.
وقتی که شیطان از امر خدا نافرمانی کرد و خدا او را از درگاه خویش راند از خدا خداست که به او تا قیامت مهلت دهد و بعد قسم خورد:« ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ(اعراف/17)؛ سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ شان ميروم؛ و بيشتر آنها را شکرگزار نخواه ييافت!»
یعنی شیطان تلاش میکند که انسان را به ناسپاسی خدا وادارد همین که بنده شکر نعمت های الهی را فراموش کرد شیطان به اهدافش میرسد. خداوند راجع به شکرگزاری در قرآن میفرماید: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ(إبراهيم/7)؛ و هنگامي که پروردگارتان اعلام داشت اگر شکرگزاري کنيد نعمت خود را بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسي کنيد، مجازاتم شديد است.»
حضرت ابراهیم شکرگزار نعمتهای الهی بود. خدا در سوره نحل راجع به شکرگزاری حضرت ابراهیم میفرماید: « شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(نحل/121)؛ شکرگزار نعمتهاي پروردگار بود؛ خدا او را برگزيد؛ و به راهي راست هدايت نمود». سپس در آیه بعد فرمود: «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(نحل/120)، ابراهيم به تنهايي امتي بود مطيع فرمان خدا؛ خالي از هر گونه انحراف؛ و از مشرکان نبود».
خدا آنقدر ابراهیم را شکزار میبیند که او را معادل یک امت میداند. شکرگزاری انسان را به کجاها که نمیرساند!
در ادامه این مراسم، ذاکر اهل بیت(ع) حاج علی کرمی غزل زیر را برای امام زمان(عج) زمزمه کردند:
چو لاله سینهٔ من کاش پاره پاره کنند
به داغهای درون
یک به یک نظاره کنند
به پیش یار دلم را، چو غنچه،
بشکافند
به او جراحت پنهانم آشکاره کنند
ز سیل دیده خرابم، ز سوز سینه
کباب
میان آتش و آبم، ز من کناره کنند
ز اشک و چهرهٔ زردم اگر نیاند
آگاه
شبی تفحص آن از مه و ستاره کنند
آه،
آقـــای غریبـــــم به دلــــت غــــــم داری
دردِ بــی مادری ای کاش دوایـــی
می داشت
فاطمیّــــه شـــده و اشــــک
دمــــادم داری
صاحبِ مجلس روضــــه، غــــم مادر
دیدی
بر درِ خانــــه ی خود، بیــــ-رق
ماتـم داری
دردِ دل کــــن که نگوینـــــد
غریبــــی آقــا
بین این سینــــه زنان، مونـس و
مَحـرَم داری
دلِ یعقوبـــیِ مــادر ز فراقـــت
خـون است
یوسف مصـــر بقــا، قصــد سفر هم
داری؟
دل ، حسینیّـــه ی چشمـان تو شد
مولا جان
باز هــــم وقــــت عــــــزا یاد
محــــرّم داری
گاه در کوچـــه و گه کـرب و بلا
می گریی
داغ یک پهلـــــو و انگشتــــر
خاتم داری
وی همچنین در ادامه در رثای حضرت زهرا (س)ابیات زیر را خواند و به روضهخوانی و ذکر مصیبت پرداخت.
مبادا باغباني در بهاران
خزان نخل بارآور ببيند!
مبادا در بهار زندگاني
که نخلي، چيده برگ و بر ببيند!
مبادا عندليبي، لانهي خويش
ز برق فتنه در آذر ببيند!
جه حالي دارد آن مرغي که از جفت
به جا در لانه، مشتي پر ببيند!
وز آن جانسوزتر، احوال مرغي ست
که جاي لانه، خاکستر ببيند!
ندارد کودکي طاقت، که نيلي
ز سيلي صورت مادر ببيند!
چه حالي ميکند پيدا خدايا!
اگر اين صحنه را حيدر ببيند!
هزاران بار اجل بر مرد خوشتر
که سيلي خوردن همسر ببيند!
مگو، رو کرده پنهان، تا مبادا
رخش را ساقي کوثر ببيند!
مبادا خواهري، غلطيده در خون
برادر را به پشت در ببيند!
خدا را فضه! زينب را صدا کن
مبادا حالت مادر ببيند!
ندارد طاقتي زهرا خدا را
که زينب را به چشمتر ببيند!
نهان کن چادر و سجادهاش را
مبادا زينب مضطر ببيند!
برو ديوار و در را شستشو کن
مگر اين صحنه را کمتر ببيند!
ایشان در ادامه زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیها را با ابیات زیر اینگونه بیان نمودند:
بیمارت ای علی
جان، جز نیمه جان ندارد
میلی به زنده ماندن، در این جهان
ندارد
غم چون نسیم پائیز، برگ و بر مرا
ریخت
این لاله بهاران، غیر از خزان
ندارد
بگذار تا بمیرد
زین باغ پربگیرد
مرغی که حق ماندن در آشیان ندارد
خواهم که اشک غربت، از چهره ات
بگیرم
شرمنده ام که دیگر، دستم توان
ندارد
بگذار کس نداند در پشت در چه
بگذشت
من لب نمی گشایم محسن زبان ندارد
هر کس سراغم آمد با او بگو که
زهرا
قدرش عیان نگردید، قبرش نشان
ندارد
در پایان این مراسم محمدجواد فارسی و ذاکرین به سینهزنی و ذکر مصیبت پرداختند.