سرودۀ احسان محسني دربارۀ شيعيان نيجريه
عقیق:أَللّهمَّ إِنَّا نَشْكُوا إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ شِدَّةَ ٱلزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بَنَا وَ تَظَاهُرَ ٱلأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا
"تقديم به رهبر و شيعيان مظلوم نيجريه"
چـه نـافـذ است نگـاه تمـام معنايش
سياه نه كه سپيد است بخت يلدايش
سلاله اي ز خليل است شيخ ابراهيم
نژاد اوست ز جـوْن و حسين آقايش
چهـار دسته گلش داده نـذر ام بنين
سـر گــلايه ندارد ولـي ز غـم هايش
اميدوار بُـود تا ميان خـون ، اربـاب
سرش نهاده به بالين كند تماشايش
اگر معاويه ها دوره اش كنند اصلاً
به عشـق حيدر كرار نيست پـروايش
به هر كُجاي جهان بنگريد ؛ دريابيد
هنوز شيعه غريب است مثل مولايش
به سينه چاک على، فاطمه نظر دارد
جهانيـان بگـذارند اگـر چـه تنهايش
اگر چه همسر او را ميان خانه زدند
ولـى فــداى عـلى و فــداى زهـرايش
آهاى عالميان شيعه ي على اين است
که در طـريق نـلـرزيده است پاهايش
احسان محسني فرد