عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۷۹۹۱
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۸
يك انسان با ايمان بايد درباره‌ ديگران خواهان اموري باشد كه در خورد نسبت به آن امور احساس علاقه و دلبستگي مي‌نمايد و هرگونه شر و بدي را كه براي خويشتن نمي‌پسندد براي ديگران نيز نپسندد، زيرا اينگونه برابر انديشي و مواسات با ديگران، بيانگر روح ايمان و حاكي از حس تعاون و هماهنگي همبستگي با آنها مي‌باشد.
عقیق:در طي احاديث صحيح اين سخن نظر جلب نظر مي‌كند كه «هيچ يك از شما نمي‌تواند براي دريافت عنوان «مؤمن» آمادگي كسب كند مگر آنگاه كه نسبت به برادر ايماني خود خواهان اموري باشد كه آنها را براي خويش نيز خواهان است».
بي شك رعايت اين نكته اخلاقي در مورد زير دستان از اهميت ويژه‌اي برخوردار است و طي احاديث متعددي به همه‌ي انسانها گوشزد شده كه بايد از رنج ديگران غافل نمانند و همبستگي خود را با آنها فراموش نكنند، چرا كه اين زير دستان چشم اميد به مهتران و زبردستان دوخته‌اند تا خواسته‌ ها و كمبودهاي مادي و معنوي آنان به وسيله‌ آنها تأمين و جبران گردد و از اين رهگذر حال پريش و نابسامان آنان ساماني گيرد.
يكي از صفات برجسته‌ امام رضا (ع) مواسات و همدردي با محرومان بوده است و در طي زيارت آن حضرت اين خصيصه‌ي بزرگ اخلاقي مطرح شده و به ايشان چنين خطاب مي‌شود: السَّلَامُ عَلَي غَوْثِ اللَّهْفَانِ وَ مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرْضُ خُرَاسَانَ خُرَاسَان؛ سلام و درود بر چاره ساز و فريادرس بيچارگان و سلام به آن كسي كه سرزمين خراسان به بركت وجود او به سان خورشيد تابان جلوه‌گر گشته است.
براين اساس حضرت هرگز از افراد محتاج و رنجها و آلام بينوايان غافل نبوده و هر وقت سفره‌ غذا را براي آن حضرت مي‌گستردند همه‌ خادمان را كنار سفره‌ خود مي‌نشاند حتي از دربان و نگهبان نيز غافل نمي ‌ماند و آنگاه كه تنها مي‌شدند و فراغتي براي ايشان فراهم مي‌آمد، همه‌ اطرافيان خود را اعم از كوچك و بزرگ و خردسالان و بزرگسالان را پيرامون خود جمع و با آنها به گفتگو مي‌نشستند و با آنان مأنوس مي‌شده و آنها را نيز با خود مأنوس مي‌ساختند و خود را تا حد موقعيت و منزلت آنان تنزل داده و آنها را در حد مقام و موقعيت خود ارج مي‌نهادند تا احساس خفت و شخصيت خويش را فرومايه و ناچيز نينگارند و سرانجام با چنين تدبيري ظريف، برابري خود با آنها و برابري آنها را با خود بدانها اعلام مي‌نمود و با كمال صراحت به همه‌ انسانها گوشزد مي‌كردند كه تمام افراد انساني و مردم با ايمان با هم برابر و برادر هستند و مقام برتر ظاهري نمي‌تواند آنچنان امتياز آفرين باشد كه طبقات محروم را از طبقات ديگر بيگانه سازد.
كليني در «الكافي» در طي روايتي كه به مردي از اهل بلخ مي‌رسد چنين ياد كرده است كه مي‌گفت: من در سفر خراسان همراه امام رضا (ع) بودم، يكي از روزها دستور دادند سفره‌ غذا را گستردند و همه‌ خادمان را كه از اهل سودان بودند كنار سفره دعوت كرده تا در معيت آنها غذا تناول نمايند. پس گروهي عرض كردند: اگر سفره‌اي جداي از سفره‌ خويش براي اين بينوايان سياه چرده و رنگين پوست تمهيد مي‌كرديد بهتر به نظر مي‌رسيد؟ حضرت در پاسخ فرمود: پروردگار تبارك و تعالي يكي است، پدر و مادر همه‌ ما يكي است و جزاء و پاداش و ارزش و احترام افراد در گرو اعمال و كردارهاي آنها است نه رنگ پوست و يا ساير امتيازات پوشالي.
بر اين اساس امام رضا (ع) پيوسته به مستضعفان ارج مي‌نهاد و خلأ معنوي و روحي و كمبودهاي مادي آنها را با گرامي داشت منزلت آنان و امدادهاي مادي جبران مي‌فرمود. اما در برابر مستكبران برخوردي ديگر داشتند. آمده است وقتي فضل بن سهل، حضور امام رضا (ع) رسيد، يك ساعت بر سر پاي ايستاد و حضرت به او چندان التفات نفرمود تا آن كه سربلند كرده و به او گفتند: چه حاجت داري؟ عرض كرد: سرور من، اين نامه ‌اي است كه اميرالمؤمنين! مأمون براي من نگاشته است و طي آن نامه هر چيزي كه از مأمون درخواست كرده بود به او بخشيد و به امام رضا (ع) عرض كرد كه شما چون وليعهد مسلمين هستيد سزاوارتريد كه همسان با عطاياي مأمون مرا مشمول بخشش خود سازيد. پس حضرت فرمود: نامه را بخوان و آن نامه بر روي پوستي بزرگ نگارش شده بود. فضل مدت زيادي سر پاي ايستاده تا خواندن نامه را به پايان رساند، آنگاه به فضل گفت: اگر از مخالفت اوامر الهي براي هميشه بپرهيزي هر چه از ما مي‌خواهي از آن تو است.
امام رضا (ع) با اين بيان كوتاه نقشه‌ فضل را در محكم كاري هدفش خنثي ساخته و حتي به او اجازه‌ نشستن نداد تا آن كه فضل به سهل با حالتي سرافكنده و خفت آميز محضر آن جناب را ترك گفت.
بر اين اساس ارج نهادن به مستضعفان و مواسات با آنها يكي از نمودارترين خصلت هاي روحي امام رضا (ع) بود كه به اين خصيصه‌ سترك و شكوهمند اخلاقي تا واپسين لحظات عمر خويش سخت پاي بند بودند و نيز در پي آن بودند به سردمداران و دولتمردان و به همه‌ انسانها اعلام كند كه در طريق رسيدن به سعادت و نيك بختي دنيا و آخرت بايد درد و رنج توان بينوايان را فراموش نكرد و گرنه بايد جامعه‌ انساني در انتظار سقوط و نابودي آغوش بگشايد و آماده‌ هر گونه بلا و آسيب‌هاي سخت دنيا و آخرت باشد.


پی نوشت ها:
1-محدث قمي، منتهي الآمال: ج2: 176.
2-فضل الله، في رحاب اهل البيت، ج 4: 108.
3-قمي، سفينه البحار، ج 2: 235.
4-حجتي، مروري بر پاره‌اي از سيرت و رهنمودهاي حضرت رضا (ع): 480-484.
منبع:حج
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین