کد خبر : ۶۶۳۳
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۰

آیا شهادت فاطمه زهرا(س) مسئله‌ای نوظهور در میان شیعیان است؟

از آنجا که شگرد برخورد با شیعه عوض شده است، شبهه‌افکنان در قالب روشنفکر و پژوهشگر با رویکرد زیر سوال بردن تاریخی معتقدات شیعه به صحنه آمده‌اند و ...
عقیق: استحکام  هر مکتب و هر دینی از ادیان الهی و غیرالهی  بستگی به قوت استدلال های موجود در آن مکتب دارد؛ هر مقدار که مکتبی برای چرایی اعتقاداتش توان استدلال داشته باشد، پایه آن مذهب یا دین قوی‌تر است.


یکی از نشانه های تشخیص ادیان و مذاهب الهی از غیر آن استدلال پذیری و پاسخگویی قوی و مستدل به پرسش های اعتقادی است؛ هر مکتبی که نتواند برای مسائل اصلی اعتقاداتش براهین محکم اقامه کند و در پاسخگویی به اشکالات و سوالات پیرامون اصولش ناتوان باشد، بی شک آن مکتب الهی نیست.


از این رو مکاتب، ادیان و مذاهبی که عقل ستیز هستند، یا از اساس الهی بودن آن‌ها مورد انکار و تردید است یا ادیان الهی هستند که دستخوش تحریف شده اند. تنها مکتبی که می‌تواند مبانی اعتقادی خویش را بر اساس برهان‌های عقلی و نقلی معتبر تبیین و دفاع کند، مذهب تشیع است. شیعه تنها مذهبی است که با راهنمایی‌های امامان معصومش جایگاه عقل و نقل را به خوبی یافته است و می‌تواند براهین نقلی  و عقلی را در دفاع و تبیین اقامه کند.


در مقابل مکاتب فکری و مذهبی دیگر در این حوزه دارای افراطها و تفریط‌های بسیاری هستند یا عقل را به مطلق قبول می‌کنند یا عقل را به طور مطلق نفی می‌کنند. یا نقل را ابدا قبول نمی‌کنند یا نقل را مطلقا قبول می‌کنند. تنها مذهب و مکتبی که راه اعتدال را پیش گرفته مکتب تشیع است.


از این رو متکلمان شیعه در طول تاریخ غیبت  همواره پیروز میدان درگیری های اعتقادی بوده اند. توانایی کلامی شیعه به حدی است که در طول تاریخ که شیعیان در اثر دست گاه حاکم تحت فشار و تعقیب بودند و شیعیان به صراحت توان بیان اعتقادات خویش را نداشتند، باز هم مکتب تشیع تفوق خود را بر سایر ادیان ومذاهب تا به امروز حفظ کرده است.


چه در منازعات اعتقادی در زمان حضور ائمه طاهرین و چه در زمان غیبت  مهم‌ترین موضوع مورد درگیری و مناظرات مباحث مرتبط با امامت با محوریت دو موضوع بوده است: یک موضوع حقانیت امامت امیرالمومنین و موضوع دوم عدم صلاحیت زمامداران غاصب برای خلافت.


منشا و ریشه تمام طعن ها و مباحث اعتقادی دیگر به امامت باز می گردد


به شهادت رساندن حضرت صدیقه طاهره با خشونت بسیار زیاد و با بی‌رحمی تمام همواره یکی از براهین مورد استدلال شیعه بوده است که در عنوان و موضوع دوم مطرح می‌شده است. شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) از جهاتی، بسیاری از مبانی کلامی مخالفین را از اساس بی اعتبار نشان می‌دهد، از جمله ادعای اجماع بر خلافت ابوبکر. شخص حضرت فاطمه (س) و متحصنین در خانه آن بانو دلیل روشنی است که بر خلافت خلیفه اول هیچ اجماعی رخ نداده است و این یعنی عدم وجود دلیل برای مشروعیت خلافت ابوبکرو یا عدم عدالت تمام صحابی  و هم چنین نتایج کلامی بسیاری که این مختصر را مجال پرداختن به آن نیست .


امروز هم مهمترین مباحثی که مورد توجه قرار می‌گیرد و کانون مباحثه ها و مناظره ها می باشد بحث امامت است . اما شگرد برخورد با شیعه عوض شده است. امروز شبهه افکنان در غالب روشنفکر، محقق، پژوهشگر و یا متفکر وعناوینی از این دست وارد این آوردگاه کهن شده اند و با رویکرد زیر سئوال بردن تاریخی معتقدات شیعه و غیر اصیل دانستن این اعتقادات به صحنه آمده‌اند.


در این میان یا اصالت متون تاریخی را مناقشه می‌کنند یا دلالت آن را و در برخی موارد وجود نصوص تاریخی را به نحوی اثرگذار که بتواند ادعای شیعه را اثبات کند، از اساس منکر می شوند.

 
نگاهی گذرا به برخی شبهاتی که اصالت مباحث فاطمی را مورد تردید قرار می دهند


بهار 1382؛ چاپ و توزیع کتاب «وحدت و شفقت صحابه و اهل بیت»(1) «اخیراً افسانه شهادت حضرت فاطمه را بافته‌اند و پر و بال می‌دهند.»! با کمال تاسف این کتاب در بین حجاج بیت الله حرام و به زبان فارسی و با تیراژ بالا  پخش شد.


تابستان 1382؛ درج مقاله «دلایل نادرست بودن شهادت حضرت زهرا»(2) «برای نخستین بار در زمان صفویه داستان دروغین شهادت حضرت زهرا مطرح شد...»!


تابستان 1384؛ گزارش مصاحبه با محسن کدیور به مناسبت ایّام فاطمیّه(3) «کدیور در باب اظهارات مداحان افزود: اینکه در صدر اسلام برخورد نامناسبی با امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) شده، مسلم است ولی جزییات آن برای ما به‌طور تاریخی قابل اثبات نیست، یا اثباتش دشوار است و درباره اینکه برخورد فیزیکی شده است یا نه، لااقل تاریخ نمی‌تواند به این سادگی ثابت کند...»!


تابستان 1387؛ توسّط اهل عامه سیستان(4) «چرا شما تا چند سال پیش، از جریان شهادت فاطمه بی‌خبر و فراموش بودید و الآن به یادتان آمد؟»!


عبد العزیز نعمانی ـ مؤلّف مقاله «فاطمه زهرا از ولادت تا افسانه شهادت» ـ در مقام انکار به شهادت رسیدن حضرت زهراعلیهاالسّلام،ادّعا میکند: «نقل شهادت حضرت فاطمه زهرا (رضی الله عنها)... ضعف بیانی دارد زیرا به گونهای بیان شده که نشان میدهد خود ناقلان هم به آن اعتماد ندارند.»! (5)


در این شبهات از اساس شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) را انکار کرده‌اند. این شبهات صبغه تهاجمی دارد؛ چرا که مدعی هستند که شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) در شیعه نیز اصالت ندارد و ساخته و پرداخته شده قرن دوازدهم است یا اگر هم چیزی در تاریخ ذکر شده است دلالتی بر مدعای امروز تشیع ندارد.


اصالت اعتقاد به شهادت حضرت زهرا (س) در میان شیعه تردید ناپذیر است. هنگامی که سخن از اصالت یک اعتقاد می‌رانیم  باید ثابت گردد که این مصائب درطول قرون متمادی به صورت پیوسته توسط بزرگان شیعه مورد تایید قرار گرفته است و این مسئله که در قرون اولیه 4 تا 8 هجری به طور متوالی به ثبت این مصائب پرداخته شده است، بدیهی است.

 
تمرکز بر قرون اوّلیّه، شائبه هر گونه دخالتِ دولت صفوی (907-1135 هجری) در باورداشتِ این حوادث را برطرف می سازد. برای اثبات این مدعا کافی است اشاره به نصوصی کنیم که نشان می دهد باور شیعیان در قرون اولیه با اعتقاد شیعیان در امروز تفاوتی نداشته است.

 

برخی نصوص حاکی از ایراد ضرب و جرح


با توجه به اینکه بر آن هستیم که اصالت باورهای فاطمی را در طول تاریخ نشان دهیم به تاریخ های وفات بزرگانی که از آنها نقل شده است دقت کنید. ابوهاشم اسماعیل بن محمّد حِمْـیَری (متوفّای 173) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
ضُرِبَتْ وَ اهْتُضِمَتْ مِنْ حَقِّها
وَ اُذِیقَتْ بَعْدَهُ طَعْمَ السَـلَعِ
قَـطَـعَ اللهُ یَـدَیْ ضـارِبــِها
وَ یَدَ الراضِی بِذاکَ الْمُتَّبِـعِ(6)
او را زدند و حقّش را به زور گرفتند و بعد از او، طعم سوزانِ آتش را به او چشاندند. خدا قطع کند دست‌های کسی را که او را کتک زد و [نیز ] دست آن‌کس را که به این کار راضی بود [و ] پیروی کرد.


(علی بن محمّد بن عمّار ) بَرقی (متوفّای 245) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
لِأنَّهُ ضارِبُ الزَهْراءِ فاطِمَةَ
وَ کاسِرُ بابِها ظُلْماً وَ عُدْواناً (7)
زیرا او کسی است که فاطمه زهرا را کتک زد و درب [خانه] او را به ظلم و دشمنی شکست.


محمّد بن مسعود عَیاشی (متوفّای 320) از امام باقر یا امام صادق‌(ع) روایتی نقل می‌کند که در فرازی از آن، چنین آمده است: «فَقامَتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ ـ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْها ـ تَحُولُ بَـیْنَهُ وَ بَـیْنَ عَلِیٍّ فَضَرَبَها...»(8)؛ پس فاطمه دختر رسول خدا ـ که درود خدا بر او باد ـ برخاست که بین او و علی حائل شود [و مانع دست یافتن او به حضرت علی‌علیه‌السّلام شود]؛ پس او را زد...


قاضی نعمان مغربی (متوفّای 363) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
فَاقْتَحَمُوا حِجابَها فَعَوَّلَتْ
فَضَرَبُوها بَـیْنَهُمْ فَأسْقَطَتْ(9)
پس به زور وارد سراپرده (حجره شخصی) او شدند و او صدایش را به گریه و ناله بلند کرد.پس او را در بین خود زدند و در نتیجه، سقط [جنین] کرد.


شیخ احمد طبرسی (متوفّای قرن 6) از امام مجتبی‌(ع) نقل می‌کند که آن حضرت‌(ع) خطاب به مُغیرة بن شُعبه فرمود:«وَ أنْتَ الَّذِی ضَرَبْتَ فاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ...»(10)؛ و تو همان کسی هستی که فاطمه دختر رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله را به شدّت(11)مورد اصابت قرار دادی...


با توجه به این مطلب که در صدد بیان باور شیعیان در قرون نخستین است استناد به شعر بزرگان امامیه دلیل است برای این که این باور درمیان شیعیان وجود داشته است. دراستناد به شعر شبهه کنندگان نمی توانند به ضعف سندی روایات تمسک کنند. با این نقل قول ها واضح گشت که شهادت حضرت زهرا (س) هیچ گاه از خاطره شیعه محو نشده است تا کسی بگوید شیعیان تازه یادشان افتاده است که ایشان شهید شده است و انتساب مصائب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به زمان صفویه سخنی نا بخردانه و دور از تحقیق و فاقد وجاهت علمی است.
 
روایات بسیاری در ضرب و جرح حضرت صدیقه کبری (س) در میراث حدیثی شیعه وجود دارد. از جمله هجوم به وسیله تازیانه یا ضربات به ایشان با نعل شمشیر و... که در نوشته های گذشته چندی از این نقل‌ها آورده شد ه است. توجه به تاریخ نقل محدثین و کلمات بزرگان شیعه در قرون مختلف نشان از اصالت داشتن باور به مصائب و ظلم‌های حضرت زهرا (س) دارد.


پی نوشت ها:
1. به قلم: صالح بن عبدالله الدرویش، قاضی دادگاه عالی قطیف

2. سایت اینترنتی « Persian talk »
3. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
4. چاپ و توزیع شب‌نامه «دعوت به وحدت»
5. فصلنامه ندای اسلام، ش 3، ص 69
6. ـ الهجوم، ص 230، ش 98؛ به نقل از: الصراط المستقیم، ج 3، ص 13، چاپ: المکتبة المرتضویّه.
7. الهجوم، ص 236، ش 109؛ به نقل از: مثالب النواصب، ص 423، مصوّرة مرکز إحیاء التراث الإسلامی، قم.
8. ـ الهجوم، ص 247، ش 125؛ به نقل از: تفسیر العَیاشی، ج 2، ص 308، چاپ: العلمیّة الإسلامیّه، تهران
9. الهجوم، ص 266، ش 144؛ به نقل از: الأرجوزة المختاره، ص 89 ـ 90، چاپ: معهد الدراسات
10. الهجوم، ص 290، ش 188؛ به نقل از: الإحتجاج، ص 278، چاپ: اَعلمی، بیروت.
11. به «محکم کوبیدن» در لغت عرب، ضرب گفته می‌شود.

 


منبع: خبرگزاری دانشجو

211001


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین