عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۶۱۷۲
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۳
مراسم شب نهم (دهه سوم) مصادف با شب بیست و نهم محرم الحرام در حسینیه بیت الزهرا (سلام الله علیها) با حضور عزاداران حضرت امام حسین (علیه السلام) برگزار گردید.

عقیق: مراسم شب نهم (دهه سوم) مصادف با شب آخر ماه محرم الحرام در حسینیه بیت الزهرا (سلام الله علیها) با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء و تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز گردید سپس با پیش از منبر خوانی و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان ادامه یافت و در ادامه حاج منصور ارضی به مرثیه سرایی و روضه خوانی پرداختند و سپس با مداحی و نوحه خوانی حاج عزیز اسماعیلی، حاج مصطفی روحانی، حاج ابوالفضل بختیاری و کربلایی حامد خمسه این جلسه به پایان رسید.

در ادامه صوت کامل مراسم را بشنوید:


صوت کامل سخنرانی شب نهم(دهه سوم) - حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان

 

حاج منصور ارضی - روضه - شب نهم

حاج منصور ارضی - زمینه - شب نهم

حاج عزیز اسماعیلی - زمینه - شب نهم

حاج مصطفی روحانی - زمینه - شب نهم

حاج منصور ارضی - روضه - شب نهم

حاج ابوالفضل بختیاری - نوحه - شب نهم

حاج ابوالفضل بختیاری - واحد - شب نهم

کربلایی حامد خمسه - واحد - شب نهم

حاج مجتبی توسلی - دودمه - شب نهم

کربلایی حامد خمسه - شور - شب نهم

دعای آخر مجلس - حاج منصور ارضی - شب نهم



در ادامه می توانید اشعار خوانده شده در مراسم را بخوانید:


غزل حضرت عباس علیه السلام

تشنه لب بودیم باران و نم دریا رسید

راه را گم کرده بودیم عاقبت آقا رسید

خواستیم از کوثر ساقی کوثر جرعه ای

آب سرداب ابوفاضل به این دنیا رسید

سجده بر پاهای او صد جعفر طیار ساخت

وقت یا عباس گفتن، بال از بالا رسید

سرنوشت ما گره خورده به ابروی کسی

که به نام نامی او، روز تاسوعا رسید

در میان صحن او گفتیم با هم یا حسن

پشت آن جانم حسن‌های خود زهرا رسید

گریه کردیم و قسم دادیم بر ام بنین

گریه کردیم و فقط زهرا به داد ما رسید

ما عطش داریم عطش داریم عطش داریم عطش

تشنگی مان بیشتر شد چون شب سقا رسید

آب مشکش ریخت اما آبرویش که نریخت

مشک بی آبش اگر که دیرتر ، اما رسید

آنقدر محکم عمودی را به فرق او زدند

که شکاف بین ابرویش به آن پهنا رسید



شعر مرثیه حضرت عباس علیه السلام

ای چشم بسته چشم منِ زار را ببین

با گریه هام خنده‌ی اشرار را ببین

دستت که بود دست کسی بر کمر نبود

مشکل گشای من گره کار را ببین

قد بلند تیر خورش خوب می‌شود

چندین هزار تیر و کماندار را ببین

شیپور می‌زنند علمدار کشته شد

رقصیدن اراذل بی عار را ببین

یادش بخیر ابروی پیوسته داشتی

حالا خودت سرِ شده ناکار را ببین

وقتی که می‌رسد به کنار تو مادرم

بر گونه اش کبودی دیوار را ببین

باشد نیا خودم طرف خیمه می‌روم

اوضاع یک برادر بی یار را ببین

بعد از تو فکر غارت زنهای خیمه اند

سمت خیام حمله‌ی کفار را ببین

پای برهنه خواهرمان می‌رود به شام

از علقمه شلوغی بازار را ببین




ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین