غزل اول مجلس - امام حسین (ع)
عاشقانت میفروشند عیش را ، غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند
باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچهها دارند از بازار پرچم میخرند
مثل خار و خس در این سیل به راه افتاده ایم
باز در هم آمدیم و باز در هم میخرند
ماهها در یک طرف ماه محرم یک طرف
بیشتر از ماهها ماه محرم میخرند
اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند
تا تو را داریم ما ، داراترین عالمیم
بچه هاى ما در این خانه حاتم میخرند
این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند
گریه بر مظلوم تکوینا تقرب آور است
در حسینیه مرا ، حتى نخواهم ، میخرند
مطمئنا روضه اى یا گریه اى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند
عده اى دم میدهند و عده اى دم میزنند
پنج تن هم این وسط دارند از دم میخرند
گریه کن زهراست ، ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال شکل گریه را هم میخرند
اولین گریه کن مسلم رسول الله بود
گریه بر دندان مسلم را مسلم میخرند
غزل حضرت مسلم
دو سه روز است بی کس و کارم
مثل ابر بهار میبارم
جان تو مضطر و گرفتار
با تو آقا نگفتهها دارم
.
رد اشکم به خاک جا انداخت
کوچه گردی مرا ز پا انداخت
.
به نماز من اقتادا نشده
آشنا با من آشنا نشده
در یک خانه روُم وا نشده
چه کنم با غم دوا نشده
.
بوی شب میدهد سحرهایم
خبری نیست از پسرهایم
.
کوفیان خویش را به خواب زدند
پشت من بی حد و حساب زدند
دستهای مرا طناب زدند
به لب خشک من که آب زدند
.
ناگهان جسم بی توانم سوخت
یادم افتاد و دهانم سوخت
.
دختر من فدای دختر تو
مادرم خاک پای مادر تو
پسرانم گدای اصغر تو
هستم آقا به فکر خواهر تو
.
کوفه چشمش اصالتا تنگ است
کوچه هایش برای زن تنگ است
.
لب منتر نشد، فدای سرت
سرم افتاده است پای سرت
غصه دارم ولی برای سرت
چه عزایی شود عزای سرت
.
رسم کوفه ست دل ز تو بکنند
و سرت را روی سنان بزنند