چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
نبي مکرم فاطمه ي زهرا(س) را دوست مي داشت ولي نه محبتي مانند محبت پدران به دخترانشان به عبارتي ديگر احترام نهادن رسول اکرم(ص) به دخت خويش علاوه بر انگيزه ي باطني و فطري يعني محبت ورزيدن پدر به فرزند همراه با تعظيم و تکريمي بود که از بزرگي مقام صديقه طاهره منشا مي گرفت آنگونه که نمي توانيم به هيچ وجه در عالم اين چنين محبتي را از پدري نسبت به دخترش سراغ بگيريم
و باز تکرار مي نمائيم که احترام نهادن رسول خدا به دختر عزيزش صرفاً منبعث از عاطفه ي پدري نبود بلکه پيامبر اکرم(ص) به دخت خويش به ديد عظمت و بزرگي مي نگريست زيرا که در وي مواهب و مزايا و فضائل فراواني را مشاهده مي نمود و نيز احتمال مي رود که اساسا نبي گرامي مامور به احترام نهادن و تجليل از فاطمه ي زهرا(س) بود و هيچ فرصت و موقعيتي را براي ارائه اين قصد و ماموريت از دست نمي دادند و در مواقع فراوان به مقام و منزلت و مکان اين بزرگوار نزد خداي تعالي و رسولش شهادت مي داد.
حقیقتاً فضیلت و کمال بی منتهای فاطمه اطهر(س) و خاندان مطهّر آن حضرت به اندازه ای درخشندگی و نور افشانی دارد، که بسان خورشید تابان، هیچ کس و هیچ چیز قادر به جلوگیری از پرتو افکنی آن نیست. به طوری که حتّی عایشه با چنین تفکّری، هرگز نتوانست فضائل و کمالات آنان را کتمان کند.
عایشه می گوید: هیچ کس را در مقام و مرتبت و دلالت و هدایت و سکینت و وقار و در نشستن و برخاستن شبیه تر از فاطمه به رسول خدا(ص) ندیدم او هر وقت بر پیامبر وارد می شد، پیغمبر او را استقبال می کرد و می بوسید و در جای خود می نشانید و اگر پیامبر(ص) وارد مجلس فاطمه(س) می شد، فاطمه از جای خود بر می خاست و پیامبر را می بوسید و در جای خود می نشانید.»
پی نوشت: