«منا كه برف نميآيد اين سپيدي مرگ است»
شعر جديد حامد عسكري درباره فاجعه مِنا
خبر شهادت جمعي از مسلمانان ايراني و غيرايراني در حادثه مِنا واكنشهاي بسياري را به همراه داشته است. شاعران نيز در اين رابطه شعرهايي را سرودهاند. حامد عسكري نيز به جمع اين شاعران پيوسته و شعر جديد خود را به اين واقعه اختصاص داده است.
عقیق: حادثه دردناك مِنا تاكنون به جان باختن بيش از 4 هزار نفر از زائران خانه خدا منجر شده است. آمار برخي منابع خبري حاكي از اين است كه بيشترين قربانيان از ايران، مصر و نيجريه هستند. اسامي بيش از 220 زائر ايراني در بين كشتهشدگان اعلام شده است.
حامد عسكري، شاعري كه چندي پيش با شعري در مورد 175 شهيد غواص و خطشكن بيش از پيش مطرح شد، شعر جديد خود را با موضوع فاجعه مِنا تكميل كرده و منتشر كرده است. در ادامه اين شعر را ميخوانيد:
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنويسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنويسم
به استخاره نشستم كه ابتداي غزل را
ز ماندهها بسرايم؟ ز رفتهها بنويسم؟
نه عمر نوح نه برگ درختهاي جهان هست
بگو كه داغ دلم را كي و كجا بنويسم؟
مصيبت عطش و ميهمانكشي و ستم را
سه مرثيهست كه بايد جدا جدا بنويسم
چگونه آمدنت را به جاي سر در خانه
به خط اشك به سردي سنگها بنويسم
چگونگه قصهٔ مهمان كشي سنگدلان را
به پاي قسمت و تقدير يا قضا بنويسم
منا كه برف نميآيد اين سپيدي مرگ است
چسان زمرگ رفيقان با صفا بنويسم؟
خبر زتشنگي حاجيان رسيد و دلم گفت:
خوش است يك دو خطي هم ز كربلا بنويسم
نمانده چاره به جز اينكه از برادر و خواهر
يكي به بند و يكي روي نيزهها بنويسم
نمانده چاره به جز گفتن از اسير سه ساله
چه را ز نالهٔ زنجير و زخم پا بنويسم
به روضه خوان محل گفتهام غروب بيا تا
تو از خرابه بخواني... من از منا بنويسم....
حامدعسكري
211008
خسته نباشید
خیلی وبتون عالیه
گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته ام
مردمان این زمانه سنگسارم می کنند...
استاد فرامرز عرب عامری
رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختم
شعرهایم دستباف مهربانی های توست...
استاد فرامرز عرب عامری
عطسه هایم عرصۀ پاییز را پر کرده است
حرف رفتن می زنی هی صبر می آید فقط
استاد فرامرز عامری
روی نبودت هم حسابی تازه وا کردم
یاد تو می ارزد به بودنهای خیلیها
استاد فرامرز عرب عامری
تو در کنار خودت نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد
استاد فرامرز عرب عامری
یک امشبی که آمده بودی به خواب من
من از غم فراق تو خوابم نبرده بود...
استاد فرامرز عرب عامری
خسته نباشید
خیلی وبتون عالیه
گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته ام
مردمان این زمانه سنگسارم می کنند...
استاد فرامرز عرب عامری
رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختم
شعرهایم دستباف مهربانی های توست...
استاد فرامرز عرب عامری
عطسه هایم عرصۀ پاییز را پر کرده است
حرف رفتن می زنی هی صبر می آید فقط
استاد فرامرز عامری
روی نبودت هم حسابی تازه وا کردم
یاد تو می ارزد به بودنهای خیلیها
استاد فرامرز عرب عامری
تو در کنار خودت نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد
استاد فرامرز عرب عامری
یک امشبی که آمده بودی به خواب من
من از غم فراق تو خوابم نبرده بود...
استاد فرامرز عرب عامری