۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۲ : ۰۰
جبرئیل نازل شدو گفت: خداوند نام زینب را برگزید
عقیله بنی هاشم آنگاه که پا به عرصه وجود گذاشت و در منزل وحی در کنار پنج تن قرار گرفت، مادرش فاطمه اطهر علیها السلام رو به شوهرش علی بن ابی طالب(ع) کرد و از او خواست تا نام زیبایی را برایش انتخاب کند. آن حضرت فرمود: «در این امر مهم، بر پیامبر خدا پیشی نخواهم گرفت. باید مقداری تحمل کنیم تا آن وجود نازنین از سفر بازگردد». چون رسول خدا از سفر بازگشت، آن دو نامگذاری اولین فرزند دختر خویش را بر عهده آن حضرت گذاشتند. آن بزرگوار کمی تامل نمود، در آن هنگام جبرئیل نازل شد و سلام و درود حضرت حق را بر وی ابلاغ کرد و سپس گفت: «نام این نوزاد را زینب بگذار، زیرا خداوند این نام را برگزید و آن را انتخاب کرد». بعد هم پیش گوییهایی را نسبت به حوادث و قضایای آینده آن سلاله پاک بیان داشت. (3) زینب علیها السلام ، دختر امیرالمؤمین، را زینب کبری نامیده اند تا از دیگر زینب ها، همچون زینب بنت محمد، جدا گردد و نیز او را صدیقه صغری گفته اند تا از مادرش صدیقه کبری علیها السلام جدا شود.
القاب زینب(س) برخاسته از صفات عالیه و فضایل بیشمار اوست
عظمت
و قدرت روحی دختر امیرالمؤمنین در میدان های مختلف سبب گردید که او همچون
استوانه محکمی باشد که بخش سنگینی از بار امامت و زعامت پدر و دو برادرش را
بر دوش کشد. محدثان و مورخان برای آن حضرت القاب گوناگونی را ذکر کرده اند
که هر کدام نشانگر قوت موضعگیری آن بانوی بزرگوار در برابر حوادث و
رویدادهای مختلف است، همانند تحمل رحلت پیامبر گرامی اسلام، شهادت صدیقه
طاهره در دوران خردسالی، شهادت امیرالمؤمنان در محراب کوفه، تحمل شهادت
امام مجتبی و از همه بالاتر واقعه پرحماسه و خونین کربلا که در کمتر از نصف
روز شاهد به خون غلطیدن امام زمان خویش، حسین بن علی بن ابی طالب، گردید و
همراه او نزدیک به 17 نفر از نزدیکترین افرادش، همچون فرزند و فرزندان
برادر و یا خواهر بودند. برخی از القاب زیبای آن بانوی مکرمه در روایات
مستند آمده و برخی نیز برخاسته از صفات عالیه و فضایل بیشمار آن حضرت است.
زینب کبری از نگاه اهل سنت
دانشمندان
و نویسندگان و جامعه اهل سنت زینب کبری سلام الله علیها را عزیز و گرامی
می دارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش می نمایند و اعتقاد
درونی خویش و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار می کنند. از تاریخ
درخشان و سراسر شورآفرین زندگی این بانوی سترگ و قهرمان، نزدیک به 1352 سال
می گذرد و طبق پژوهشی که انجام گرفته بیش از یکصد و هفتاد کتاب مستقل (4) و
صدها مقاله در این زمینه نوشته شده است. اساس این امر نیز به دو علت می
تواند باشد. اول؛ زینب کبری تربیت یافته بیت رسالت و نبوت و آیینه تمام
نمای عفت فاطمی و اصالت محمدی و شجاعت علوی است. او دختر امیرمؤمنان و
خلیفه رسول خداست و نواده پیامبر بوده، رسول گرامی اسلام او را تکریم نموده
و بر او ارج نهاده، سخن و کلام او را می شنیده و بر آن تحلیل داشته است.
در روایات آمده: آخرین روزهای عمر پیامبر که زینب کبری حدود 5 سال داشت
خدمت آن حضرت آمد. عرض کرد: «جد بزرگوار دیشب در عالم خواب دیدم که تندباد
سیاهی همه جا را فرا گرفت به طوری که همه جا تاریک شد و آن باد تند مرا نیز
جابجا نمود. خود را به درخت تنومندی رساندم و پناهنده شدم. فاصله ای نشد
که آن درخت نیز از جا کنده شد و بر زمین افتاد. من به یکی از شاخه های قوی
آن درخت متمسک شدم که او هم قطع گردید. دوباره شاخه قوی دیگری را گرفتم که
آن تندباد او را هم شکست. از خواب بیدار شدم ». رسول خدا سخنان زینب را
شنید و اشک های مبارکش جاری شد. بعد فرمود: آنچه را در خواب دیده ای
واقعیتی است که آن را توضیح می دهم. سپس فرمود: «آن درخت بزرگی را که بدان
تکیه کرده بودی، جد توست و بعد هم شاخه قوی بزرگ مادرت، فاطمه زهرا، است و
شاخه بزرگ دیگر پدرت، علی بن ابی ط الب، است و دو شاخه بعد از آن حسن و
حسین می باشد. با فقدان من و اینان دنیا را ظلمت و ستم فرا خواهد گرفت (و
بعد از شهادت فرزندم حسین) عزا و ماتم و حزن فراگیر می شود. » تحلیل پیامبر
خدا بر رؤیای زینب کبری نواده خویش و متاثر گشتن به هنگام استماع سخنان
دختری پنج ساله چیزی جز عزت نهادن و گرامی داشتن آن کریمه نخواهد بود.
دوم:
شخصیت ذاتی زینب کبری از بدو تولد تا لحظه رحلت عامل دیگری بوده که زندگی
سراسر افتخار این بانو را از دیگر بانوان جدا ساخته است و در همه فراز و
نشیب ها فطرت خداشناسی و اوصاف رحمانی در وجودش تبلور یافته است و از این
رو در صبر و مقاومت، پاکدامنی و عفاف، پشتکار و ایمان، زهد و پارسایی و ...
زبانزد خاص و عام گردیده است.
سخنان برخی از شخصیت های اهل قلم جامعه اهل سنت
جلال
الدین سیوطی در رساله «زینبیه » خویش می نویسد: زینب در زمان جدش رسول خدا
پا به عرصه جهان گشود و در دامن وی پرورش یافت. او هوشمندی توانا و
دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس می افزاید: حسن بن علی
هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن علی هفت سال قبل از آن و زینب
کبری نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمده اند، پس زینب پنج
سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است».
شیخ
عزالدین معروف به ابن اثیر جزری می نویسد: «زینب دختر علی بن ابی طالب،
مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا بدنیا آمد و مقداری
از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها بانوی متفکر و دانشمندی بود که از
قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبدالله بن جعفر
درآورد خداوند به وی فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس،
محمد و ام کلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی
بود. بعد از شهادتش بهمراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه
خطبه ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتابهای تاریخی ذکر شده. ایراد آن
خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می رساند.» (6)
استاد
محمد فرید وجدی: «زینب، دختر علی بن ابی طالب، از جمله زنان بافضیلت و
بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن
علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن بانو را به همراه
دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید
خطبه ای غراء خواند.» (7)
محمد غالب شافعی مصری که از نویسندگان مقتدر
مصری است در مجله «الاسلام » سال اول شماره 27 علاقه و عشق خود را به زینب
چنین می نگارد: «یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از
بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای
رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب می باشد که به
نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته
بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و
کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب
مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده
بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوی و پرهیزگاری معروف
بود.» (8)