نهي حضرت رضا(ع)ازهمنشيني باشخص منحرف
از عوامل بسیار تاثیرگذار در ترقی روح و تعالی اندیشه آدمی همنشینی و مصاحبت با همنوعان است که از درجه و جایگاه بسیار والایی در تعریف افکار و اعتقادات انسانی برخوردار است؛ آنچنان با اهمیت که موضوع از دید نافذ و بینای امام رضا (عليهالسلام) نیز نادیده انگاشته نشده است.
عقیق: در این باره روایت شده است، حضرت رضا (عليهالسلام) كه عنايات مخصوصي به فرهنگ تشيع و نگهباني شيعيان از انحراف فكري و عقيدتي داشتند، روزي به يكي از شاگردانش به نام داود بن قاسم، معروف به ابوهاشم جعفري فرمودند: «چرا تو را ميبينم كه با عبدالرحمن بن يعقوب همنشيني ميكني؟» ابوهاشم عرض کرد: «عبدالرحمن دايي من است».سپس امام رضا (عليهالسلام) بیان داشتند: او دربارهي ذات پاك خداوند مطالبي ميگويد كه ساحت پاك خدا از آن منزه است. پس يا با او همنشين باش و ما را ترك كن و يا با ما همنشين باش و از او دوري كن.ابوهاشم گفت: او هر عقيدهاي دارد و هرچه ميگويد، بر من چه آسيبي دارد با اينكه من بر عقيدهي حق خود استوار هستم و از عقيدهي او دوري ميكنم.حضرت فرمودند: آيا نميترسي كه بلايي به او برسد و تو نيز به بلاي او بسوزي؟ آيا به اين داستان آگاهي نداري كه: شخصي از ياران حضرت موسي (عليهالسلام) بود، ولي پدرش از ياران فرعون. هنگامي كه سپاه فرعون به سپاه موسي (عليهالسلام) رسيد، او نزد پدر رفت تا او را موعظه كند و به سپاه موسي (عليهالسلام) ملحق سازد، ولي پدر سخن او را رد ميكرد و همچنان با هم ستيز ميكردند كه ناگاه بلاي غرق شدن فرعونيان فرا رسيد و آن پسر نيز همراه پدر غرق شد. وقتي كه اين خبر به موسي (عليهالسلام) رسيد، فرمود: هَو فِي رَحمَة الله، وَ لكن النقمة اِذا نَزلت لَم يَكن لَها عَمن قارب المذنب دِفاع؛ او در رحمت خدا است، ولي چون عذاب فرود آيد، از آن كس كه نزديك گنهكار است، دفاعي نشود».پی نوشت ها:1-اصول كافي، ج 2: 374 ، 375.* محمدی اشتهاردي، نگاهي بر زندگي امام رضا (ع): 56-57.منبع:قدس211008