دلنوشته/يالطيف ارحم عبدك الضيعف!
عقیق:دل تاب هجران يار ندارد.دل تحمل مهجوري و فاصله از دلدار ندارد.اينجا شوقستان وصل است و بوستان دلداري!اينجا مامن پروانه هاي دلخوشي است.اينجا لانه مرغ احساس است و تجلي سراي دلدادگي!اينجا يار همه را مي شناسد و مي داند كه زائر عشق با چه نيت و با كدامين توشه به ديدار و حريم شتافته است.اينجا حضرت يار مي داند كه طالب زيارت با كدامين عمل براي جلب نگاه و بذر عنايت شتافته است.اينجا در اين محشر زلال معرفت هر كسي، هر آنچه داشته در معرض قضاوت و داوري گذارده است.اينجا بار خلوص را مي سنجند و به كيفيت جان نثاري نمره مي دهند.اينجا زلالي دل را اندازه مي گيرند و پاكي انديشه را مي سنجند.اينجا خود قيامتي كوچك است.همه آمده اند محبوب شوند و برگزيده!اينجا همه آمده اند تا در طراز انسانيت وزن گردند.در اين همايش بزرگ دل، هر كسي كه دلش رنگ يار دارد، سربلند است.هر كسي كه دلش منقوش سطور عاشقانه هاست مقرب تر است.هر آن كسي كه اينجا لحظه هايش را در احرام دايم پروانگي معنا كرد برنده است و هر كسي مقيم ياد و خاطر نگار ابدي شد پيروز همايش است.يوالمحشر است انگار!من در ميان حاضران اين محشر كجا ايستاده ام:مردودين يا مخلصين؟يالطيف ارحم عبدك الضيعف!منبع:حج211008