امامی که جهت رفع حاجات دنیوی به او رجوع می کنند
گفتگو با ایت الله محی الدین حائری شیرازیآیت الله حائری شیرازی، عضو خبرگان رهبری در مورد اوضاع دوران امامت امام جواد علیه السلام گفت: در زمانی مسئولیت امامت به عهده امام جواد علیه السلام قرار گرفت که پدرشان در طوس به شهادت رسید، ولی ایشان در مدینه بود. کسی از ایشان سئوال کرد که وقتی امامت به شما منتقل شد از کجا فهمیدید که امامت به شما منتقل شده است، امام جواد علیه السلام فرمودند تواضعی در خودم احساس کردم که بی سابقه بود، یعنی آن مسئولیت امامتی که به ایشان داده می شود همراه با یک احساس مسئولیت فوق العاده ای است که مصونیت و عصمت را تضمین می کند. تناسب بین مسئولیت و احساس مسئولیت، اساس حفظ تعادل در انسان را دارد. اگر بخواهم مثالی برای این کار انتخاب کنم آن احساس مسئولیت، شبیه به بندی است که از آن آب از چاه آب می کشیم و آب جیره آن دلوی که آب را بالا می آورند، معادل مسئله مسئولیت است.
حائری شیرازی گفت: وقتی که آن دلو پر می شود و آب فراوان در آن قرار می گیرد، سنگین تر شده طبعاً طنابی که می خواهد این آب را بالا بکشد، باید محکم شده باشد که بتواند تاب بالا کشیدن چنین آب زیادی را داشته باشد. این طناب به منزله احساس مسئولیت است و آب جیره دلو به معنای مسئولیت است. وقتی مسئولیت بزرگ می شود؛ اگر احساس مسئولیت و تعهد رشد نکرده باشد زیانبار است، زیرا دلو، سنگین تر از قدرت و کشش است، زنجیر یا بند پاره می شود، دلو هم از دست می رود.
امام جمعه سابق شیراز افزود: امام جواد علیه السلام با اینکه ۷ و ۸ ساله بود اما احساس مسئولیتش کفاف منصب امامت او را می داد و این منصب را به خوبی اداره کرد. وقتی به طوس رفت، مأمون برای اینکه آن خون پدرش را بتواند پوشش بدهد و حرفهایی که در مردم است مقداری برطرف شود، دختر خودش را برای امام در نظر گرفت. علما به مأمون گفتند ایشان هنوز خردسال است باید درس بخواند و به جایی برسد بعد دخترت را به وی بده، مأمون گفت که اینها علمشان موروثی است، جلسه ای می گیریم مسائل و مشکلات را مطرح کنید اگر ایشان از عهده آن بر نیامد که آرزوی ما عملی شده و نشان داده ایم که امام نمی تواند پاسخگوی سوالات باشد. همین کار را کردند. حضرت جواد علیه السلام به تمام سوالات پاسخ داد و آنها از عهده پاسخ دادن به سوالات حضرت بر نیامدند در عین حالی که ۷ سال بیشتر نداشت.
وی افزود: امام جواد علیه السلام در خردسالی زمام شیعیان را به دست گرفت. یکی از فوق العادگی های امام جواد علیه السلام همین ویژگی «جود» ایشان است؛ وقتی که ایشان ۴ یا ۵ ساله بود نامه ای از پدرش دریافت کرد که در این نامه نوشته شده بود به من خبر رسیده که تو از در پشت کوچه ای از خانه بیرون می آیی، این تنگ نظری غلامان است که تو را از آنجا می برند، تا چیزی به مردم نرسد. قسم به حقی که من بر تو دارم که جز از در بزرگ در بازار خارج نشوی و همراه خودت درهم و دینار برداری و به هر کسی تقاضا کرد؛ بخشش کنی. من می خواهم خدای تعالی تو را بلند مرتبه کند و اگر عموهای تو درخواستی از تو داشتند کمتر از ۵۰ دینار ندهی و اگر عمه های تو از تو درخواستی کردند کمتر از ۲۵ دینار ندهی.
وی یادآور شد: این قسمی است که پدر بزرگوار ایشان داده که از باب کبیر خارج شوند. یعنی ایشان دستِ دهنده دارد. الان هم حضرت با ما شیعیان از باب الکبیر وارد می شود، یعنی از باب بخشش.
عضو خبرگان رهبری اظهار داشت: به همین دلیل کسانی که بدهکار هستند و دستشان از مواهب دنیا کوتاه می شود، متوسل به امام جواد علیه السلام می شوند و بین امامان ما یکی از امامانی که به حاجات دنیوی به او رجوع می کنند، همین امام جواد علیه السلام است.
ویژگی های دوره امام جواد علیه السلام
آیت الله رجبی پیرامون ویژگی دوران امام جواد علیه السلام گفت: دوران و شخصیت امام جواد علیه السلام دوران ویژه ای است و برای همین وقتی به آن دوران توجه دقیق تری می کنیم متوجه این سخن امام رضا علیه السلام می شویم که بعد از تولد امام جواد علیه السلام فرمودند: «مولود و نوزادی پر برکت تر از امام جواد علیه السلام برای شیعه نیست. باید محققین بنشینند و کار کنند ببینند این ابعاد پر برکت چیست.
عضو جامعه مدرسین پیرامون نوع مبارزه در دوران امام جواد علیه السلام، اظهار داشت: از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تا زمان امام موسی کاظم علیه السلاممبارزه با تشیع به صورت علنی صورت می گرفته است، هر چند در زمان امام صادق علیه السلام، بعد علنی بودن این دشمنی ها کمتر شد و به همین دلیل ایشان توانستند تا این اندازه شاگرد تربیت کنند، اما از زمان امام رضا علیه السلام دشمن که می بیند طرفداران تشیع زیاد شده اند و تبعیت زیادی هم از امام خود دارند دشمنی خود را وارد فاز جددیدی می کند. دشمنان اسلام که در آن دوران خلافای عباسی بودند در ظاهر خود را از محبین و ارادتمندان امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام نشان می دادند و به هین دلیل به صورت اجبار امام رضا علیه السلام را به عنوان ولیعهد خود و امام جواد علیه السلام را به عنوان داماد خود قرار دادند.
وی در مورد سبک برخورد خلفای عباسی با امام جواد علیه السلام این گونه بیان داشت: در ظاهر خلفای عباسی خود را از محبین امام جواد علیه السلام می دانستند، اظهار تشیع می کردند و حتی مأمون خلیفه عباسی در آن دوران هر چند با اکراه امام جواد علیه السلام دختر خود ام الفضل را به عقد ایشان در می آورد اما خلفا در باطن افکار خبیثانه داشتند و به دنبال به شهادت رساندن و نابودی یاد او در بین مردم بودند.
قائم مقام موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: مبارزه امام جواد علیه السلام با دشمنی که با این شیوه مبارزه می کند بسیار مشکلتر از دشمنی است که به صورت آشکارا به جنگ شما می آید. وقتی دشمن در قالب دوست می آید، مبارزه کردن با آن بسیار مشکلتر می شود، همان طور که مبارزه و جنگ در دوره امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار مشکلتر از دوره پیامبراکرم(ص) بود، زیرا امیرالمومنین علیه السلام باید با کسانی مبارزه و جنگ می کرد که در دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جز محبین و یاران ایشان شناخته می شدند و این از نگاه سطحی بسیاری از مردم قابل حل نبود.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم در ادامه، پیرامون سختی مبارزه در دوران امام جواد علیه السلامگفت: نوع مبارزه و مبارزه کردن در دوران امام جواد علیه السلام از دوران سایر ائمه قبل از ایشان بسیار سخت تر است. در ابتدای به زعامت رسیدن ایشان دشمنان بسیار سعی می کردند که به جامعه آن روز اینگونه القاء کنند که ببینید یک کودک هفت ساله امام مسلمین شده است. آنها برای دامن زدن به شبهه خود تمام دانشمندان آن دوره را جمع کردند که ببینند امام جواد علیه السلام که در آن دوران هفت سال بیشتر نداشت چگونه می خواهد جواب دهد و آنها فکر می کردند که ایشان نمی تواند پاسخی دهد و به این وسیله ایشان را تضعیف و به سخره بگیرند و در آن جلسه شروع کردند به پرسیدن سوالات پیچیده، اما ایشان با تبحر کامل به تمام شبهات و سؤالات آنها پاسخ گفتند به شکلی که تعجب همگان را برانگیخت و همه متوجه این اصل و مبنا در تشیع شدند که علم امام علیه السلامالهی است و اکتسابی نیست و دشمنان اسلام از آن جلسه نتیجه عکس گرفتند.
وی همچنین پیرامون ارتباط دوران امام جواد علیه السلام با دوران ظهور، گفت: دوره امام جواد علیه السلام، دوره نزدیک به حضرت مهدی علیه السلام محسوب می شد، فلذا دشمنان ایشان را بسیار زیر نظر داشتند به طوری که می بینیم فرزند ائمه در آن دوران بسیار کم شده بودند و دشمن می خواست ببیند که مهدی علیه السلام از نسل چه کسی است تا او را یافته و فوراً به شهادت برسانند و از طرفی دیگر حتی بنی عباس سعی داشت که بگوید مهدی علیه السلام از نسل خود ماست به طوری که می بینیم آنها حتی نام فرزندان خود را مهدی می گذاشتند که بگویند آن مهدی که در روایات آمده همین فرزندان ما بنی عباس هستند و ذهنها را به طرف دیگری منحرف کنند.
عضو جامعه مدرسین پیرامون روشهایی که بنی عباس برای به حاشیه راندن امام جواد علیه السلام به کار می برد گفت: از مسائل دیگری که در دوره امام جواد علیه السلام وجود داشت، جنگ روانی و شبهه افکنی بود که دستگاه حکومتی ایجاد می کرد تا ائمه اطهار علیهم السلام و در آن دوران امام جواد علیه السلام به حاشیه رانده شوند و به فراموشی سپرده شوند. به طور مثال در آن دوران این شبهه که آیا قرآن خلقی است و یا ازلی را در جامعه پخش کرده بودند و این شبهه مخالفین و موافقینی پیدا کرده بود و به خاطر این شبهه در آن دوران چه درگیریها که نشد و چه افراد زیادی که به زندان رفتند و این قضیه به مسئله داغ آن روز تبدیل شد.
امام جواد علیه السلام؛ باب الحوائج جوانان
گریوانیحجت الاسلام مسلم گریوانی، عضو هیئت علمی بنیاد اسرا در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه چرا توصیه شده از امام جواد علیه السلام حاجات دنیوی را مطالبه کنید، گفت: در ائمه یا در بین امامان یا پیشوایان دینی چند نفر به عنوان باب الحوائج شناخته شده اند؛ یکی امام کاظم علیه السلام، یکی امام جواد علیه السلام و یکی هم حضرت علی اصغر علیه السلام. اینها باب الحوائج هستند. حوائج ناظر به حوائج دنیوی است. ما یک سلامتی داریم یک عافیت. سلامتی ناظر به سلامتی جسمی و بدنی است و عافیت بحث مادی و معنوی هر دو است. حاجت، ناظر به مسائل دنیوی است.
وی افزود: با توجه به اینکه سن ایشان ۲۵ سال بیشتر نبوده است، توصیه شده است که به ویژه جوانان و کسانی که گرفتاری دنیوی دارند اعم از ازدواج و مسکن و مشکلات مالی و معیشتی، اگر دست به دامان امام جواد علیه السلام بشوند گره گشاتر است. همیشه انسان باید از در و باب یک چیز وارد شود تا از پنجره اش و امام جواد در حقیقت باب جوانان است به دستگاه اهل بیت علیهم السلام .
حجت الاسلام گریوانی گفت: چنانچه یکی با شخصیت امام علی علیه السلام ارتباط برقرار می کند و امیرالمومنین باب ورود آن فرد به دستگاه اهل بیت می شود و یکی با حضرت زهرا سلام الله علیها. امام جواد همچنین ویژگی ای داشت. در مورد امام جواد علیه السلام داریم که امام رضا علیه السلام فرمودند: که با برکت ترین مولود امام جواد علیه السلام است. مخصوصاً در عصر و زمان ایشان امام رضا علیه السلام متهم بود که بچه ای ندارد و وقتی ایشان آمد یک ابتهاج و سروری بر خاندان اهل بیت وارد شد و نسل اهل بیت حفظ شد.
وی ادامه داد: امام جواد علیه السلام در همین حیات ۲۵ ساله خودشان یک ویژگی ای که داشتند علیرغم اینکه انگشت تهمت و سوءنظر به امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام دراز بود، با هر کسی برخورد می کرد نظر ایشان را جلب می کرد و در قلب و ذهن و روح و روان او ورود پیدا می کرد و جلب محبت می کرد.
وی افزود: امام جواد با دانشمندان باب صحبت را باز می کرد و در دل آنها جای می گرفت. در دستگاه خلافت وقتی با خلیفه عباسی صحبت می کرد در دل او جا باز می کرد. امروزه در روانشناسی هم بحث هایی است که دل دیگران راچگونه تسخیر کنیم و جذب قلوب تعبیری در روانشناسی است.
حجت الاسلام گریوانی تصریح کرد: روایتی داریم که امام جواد علیه السلام می فرمایند: سه چیز باعث جذب قلوب و جذب دلها می شود؛ اول، انصاف المعاشره. یعنی اینکه در معاشرت با مردم آدم منصف باشد. ما یک انصاف داریم و یک احسان داریم و یک ایثار. اگر نانی داشته باشم و شما گرسنه باشید و من هم گرسنه باشم، نصف نان را به شما بدهم این می شود انصاف، اگر دوسوم نان را به شما بدهم احسان می شود. اگر همه را به شما بدهم و خودم گرسنه باشم این می شود ایثار.
وی افزود: امام جواد می فرمایند: اولین گام جذب محبت و جلب محبت و اولین گام ارتباط با مردم، انصاف است، یعنی لااقل ظلم نکنید و انصاف داشته باشید. دومین راهی که ایشان می فرمایند همدلی با مردم است. ممکن است شما توانایی گره گشایی از گره های مردم نداشته باشید ولی همزبانی و همدلی که بلد هستید. نمی توانید گره گشا باشید و کمک کنید ولی می توانید بگویید که من می فهمم که شما سختتان است. من درک می کنم. این هم یک راه که باعث جلب قلوب می شود.
حجت الاسلام گریوانی تصریح کرد: سومین چیز این است که ایشان می فرمایند الرجوع الی قلب سلیم. خیلی جالب است هم نظر با ارتباط با دیگران در این روایت است هم نظر به خودشناسی و ارتباط با خود. ایشان می فرمایند یکی از راههای جلب محبت دیگران این است که با خودت رو راست باشی و به قلب سلیم خودت مراجعه کنی. یعنی در نگاهها، در قضاوت ها، در حرف زدن ها، در برخوردها رجوع به قلب سلیم خودت کنی. قلب بدون خرده شیشه و قلب سلیم، قلب پاکیزه. زیرا اگر انسان به قلب سلیم خودش نگاه کند بقیه افراد را در دل خودش می بیند.
وی خاطرنشان کرد: اگر قلب من پاکیزه نباشد و خرده شیشه داشته باشد و صفات رذیله داشته باشد وقتی به خودم نگاه می کنم، هیچ وقت دیگران را نمی بینم ولی اگر قلبم سلیم باشد، مثل آئینه ای است که دیگر فقط خودم را نمی بینم دیگران را هم می بینم. لذا امام جواد علیه السلام در این روایت می فرمایند: رکن سوم جلب محبت نسبت به دیگران این است که به خودت و قلب سلیم خودت رجوع کنی و این رجوع باعث می شود که شما بقیه را هم در دل پاکیزه خودت ببینی. اگر کسی این سه چیز را رعایت کند در معاشرت های خودش با دیگران موفق است.