عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۱۳۲۶
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۶:۲۷
دعا مي كنم باران بيايد!
عقیق:دعا مي كنم باران بيايد! نه تنها براي سرسبزي بوستان ها و گلستان ها و راغها و باغها! نه براي دلخوش كردن فلان شاعر و فلان شيفته طبيعت باران خورده! دعا مي كنم باران بيايد و كمي از قطره هاي روشن و زلال باران روي دل و نگاه من بپاشد و اين شگفت بزرگ و اين شكوه خلقت و اين جلوه تازگي و تولد و زيبايي، مرا بيش از پيش به سرزمين ياد شگفتي كل خلقت و از آن بالاتر، بزرگي خالقم رهسپار سازد.
من نيازمند بارانم و محتاج هر آنچه كه مرا رو به ياد عشق ابدي روانه كند. آخر، دام غفلت همواره در پيش پاي ماست. آخر همواره حجاب غفلت بر روي دوش احساس ما گذاشته مي شود و گرد و غبار غفلت زدگي آينه نگاهمان را مي پوشاند.
من از عصيان غفلت و غفلت زدگي بيزارم و مي هراسم.غفلت ما را از عشق تهي مي كند.غفلت ما را از خود و خويشتنمان به دور مي افكند. غفلت طغيان نفس است و تخاصم با معرفت! غفلت با بصيرت تزاحم دارد و ما را به پرتگاه انقطاع از آسمان وصل مي كند.
من نيازمند بارانم. باران لطف و عنايت حضرت دوست است و من محتاج نجاتم!
من محتاج به باراني هستم كه از ابر كرامت صادر و روانه زمين دل من شود.
من محتاج باراني هستم كه با خود عطر سحرانگيز عاشقي را منتشر كند. من محتاج عاشقي ام. اگر عاشق نباشيم ما را به كوي دلدار مجوز ورود و اقامت نيست. اگر عاشق نباشيم ما را مي رانند. ما را از نزديكي هاي كوي دلدار باقي، مي رانند. ما را مقرب نمي يابند! ما را به نام نامي " آشنايي"، نمي خوانند. ما محتاجيم. محتاج باران و عطر عاشقي!
گاه حواسمان پرت است. از خودمان پرت است و از نيازها و احتياجات اصلي مان كه رستگاري مان را موجب است، پرت است.
حواسمان به عشق و زيبايي نيست گاهي و شايد اصلا نيست!


منبع:حج
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین