۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۲ : ۲۳
وجود مبارک حضرت امير در نهج البلاغه فرمود: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَي النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَي الْفَرَائِضِ» اين دل، مثل فصول چهارگانه است، يعني مثل زمان که گاهي بهاري دارد و گاهي پاييزي؛ گاهي اقبالي دارد و گاهي ادباري. اگر دل در حالت بهار بود، شکوفايي و اقبال داشت، از نوافل نگذريد، سعي کنيد، نافله ها را ترک نکني و اگر دل، آن آمادگي را ندارد، شما بر دل تحميل نکنيد و فقط واجب ها را انجام دهيد، نگوييد حتماً نماز شب بخوانم؛ چرا که آن نماز شبي که با ادبار دل همراه است، با کراهت آميخته است و کمتر انسان، توفيق پيدا مي کند. لذا حضرت فرمود: دل خود را نرنجانيد و با دل کنار بياييد.
خلط گر به پا خاري آسان بر آيد ٭٭٭ چه سازم به خاري که در دل نشيند
مرنجان دلم را که اين مرغ وحشي ٭٭٭ ز بامي که برخاست مشکل نشيند
با دل بايد کنار آمد، او رهبري ما را به عهده دارد؛ اين بيان نوراني وجود مبارک اميرمومنان بيان جامعي است، براي اينکه انسان در هيچ حال از عبادت زده و خسته نشود و با شادابي نماز بخواند؛ با شادابي رکوع و سجود برود؛ با شادابي نماز شب بخواند؛ حضرت فرمودند: دل يک وقت بهار است، يک وقت پاييز؛ وقتي پاييزِ دل شد، او را نرنجانيد، به همان واجبات اکتفا کنيد؛ امّا يک وقت اقبال دارد و روبه رو است، شکوفاست؛ در این هنگام او را در جلسات و گعده ها نبريد.
صفات «دائم الفيض و دائمَ الفَضل» بودن خداوند متعال
يکي از برجسته ترين راه اخلاق، ارتباط نيايش و دعاست. در درون ما، همواره خاطرهای گريز و گرايشی هست، چه کار کنيم؟. از وجود مبارک رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) اين حديث نوراني نقل شد که به خدا عرض مي کند: خدايا همان طوري که جان ما را با توحيد آفريدي، قلب ما را با توحيد سيراب کن! «عُرِضَتْ عَلَيَّ بَطْحَاءُ مَکَّةَ ذَهَباً فَقُلْتُ يَا رَبِّ لَا وَ لَکِنْ أَشْبَعُ يَوْماً وَ أَجُوعُ يَوْماً فَإِذَا شَبِعْتُ حَمِدْتُکَ وَ شَکَرْتُکَ وَ إِذَا جُعْتُ دَعَوْتُکَ وَ ذَکَرْتُکَ» اين سرزمين دل با آبياريِ شخص شما، ثمرِ شجرِ شيرينِ ايمان را به ما و جامعه عطا کند.
وجود مبارک پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) فرمودند: از دعا بهره وافي ببريد، هميشه دعا مستجاب است؛ هيچ وقت دعا برنمي گردد؛ زيرا او «دائم الفيض علي البرية» است، «دائمَ الفَضلِ عَلَي البَرِيَّة» است؛ درِ رحمت او باز است؛ منتها در بعضي از موارد بازتر و گشوده تر است. همه بخش هايي که مربوط به زمان و زمين بوده و بيروني است، را ميتوانند درک کنند. شب هاي جمعه هست، روزهاي عرفه و روزهای مناسب ديگري است که دعا مستجاب است، البته هميشه دعا مستجاب است، مخصوصاً در اين ازمنه، يا در آن امکنه، يا در کنار مشاهد مشرّفه در مساجد و مانند آن.
قلبِ نرم، قابلیّت استجابت دعا را دارد
گفته اند، هنگام نزول باران از مواردي است که دعا مستجاب است؛ اينها حالات بيروني است که بايد مواظب باشيم؛ امّا آن حالت دروني که حضرت به ما فرمود، مواظب باشيد، فرمودند: «اغتنموا الدعاء عند الرقّه فانها رحمة»، فرمودند: گاهی انسان قساوتی نسبت به شخصي يا نسبت به حادثه اي، خشن برخورد مي کند، عصباني است و مانند آن؛ گاهي با يک قلبِ نرم زندگي مي کند، فرمود: اگر در درون خود احساس رقّت کرديد، معلوم مي شود، قابليّت شما براي دعا کردن از طرف مبدأ فاعلي آماده است؛ وقتي باران نازل مي شود، معلوم مي شود که آن بخشنده، مي خواهد ببخشد، از طرف مبدأ فاعلي، فرصت هاي مناسبي هست که انسان کشف مي کند که او مي خواهد ببخشد، از طرف مبدأ قابلي هم. فرمود: اگر در خود، رقّت احساس کرديد، اگر کسي نسبت به شما بدي کرد، احساس کرديد که بايد صرف نظر کنيد، اگر درصدد انتقام بوديد، احساس کرديد که بايد عفو کنيد، «تخفيف عفوٌ». اگر چنين حالتي را در خود احساس کرديد، اين موقعيّت استجابت دعاست. از اين فرصت بهره بگيريد و با خدا مناجات کنيد.
دعا کردن، برای انسان چه مشکل داشته و چه نداشته باشد، نافع است. اگر مشکل نداشته باشد، دعا دفع مشکل مي کند، نمی گذارد، حادثه تلخي به وجود بيايد و اگر ـ خداي ناکرده ـ مشکلي داشت، رفع مشکل نموده و مشکل کرده و يا دفعاً يا رفعاً دعا نافع است. وقتي انسان احساس وحدت امّت اسلامي کرد و در درون خود رقّت احساس کرد، براي همسايه هاي خود، کشور و ملّت خود، جامعه انساني و اسلامي دعا مي کند، اين دعاهاي ماه مبارک رمضان، روش تربيتي خوبي است: «اللَّهُمَ أَشْبِعْ کُلَ جَائِع»؛ همه اينها موجبۀ کليه است، ديگر زيرنويس نشده مسلمان و کافر، چون اگر مشکلات همه اينها حلّ شود، ما راحت تر زندگي مي کنيم؛ اگر همه اينها مشمول اين دعاهاي ماه پُر برکت رمضان باشند: «اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِير, الَّلهُمَّ اشفِ کُلَّ مَرِيض» همه اينها نشانۀ سعۀ رحمت اوست؛ به ما هم گفتند: «مشروح الصدر» باشيد، وقتي «مشروح الصدر» باشيم، براي همه مي طلبيم و رفاه يک فرد در سايۀ رفاه ديگران است. اگر ديگران عاقل تر بيانديشند، عقلاني تر بيانديشند و عاقل تر باشند، او راحت تر زندگي مي کند. اين يک مراقبت ويژه اي لازم است.
راهکار عملیِ اقبال همیشگی دل
بيان نوراني پيغمبر(ص) اين است که «فی اِنصَافِ البُطُون»؛ يعني نصف شکم را پُر کرديد، بس است، بقيه را براي آب و براي نفَس بگذاريد. آدم اين قدر غذا مي خورد که آروغ بزند. اين از بيانات نوراني پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) است، ایشان که مَثَل اعلاي ادب بود، آن حضرت کسي بود که نه تنها براي انسان ها، بلکه براي همه افراد، قبل از نبوّت خود حرمت خاصّي قائل بودند، آن روزها، روزهاي برده داري بود، برده ها را به عنوان غلام و عبد و اَمۀ صدا مي کردند و مي گفتند، عبد و اَمه. قبل از نبوّت وجود مبارک حضرت؛ هرگز به يک بنده نگفته بود عبد؛ هرگز به يک کنيز نگفته بود اَمه. تعبير نوراني حضرت، قبل از نبوّت اين بود که فتا و فتات؛ فتا، يعني پسر جوان و فتات، يعني دختر جوان؛ اين ادب را حضرت قبل از نبوّت داشت؛ بعد از نبوّت هم که سر تا پاي حيات حضرت ادب بود که بارها شنيديد.
*آدم پرخور هرگز محقق نمیشود
اين پيامبر(ص) با آن ادب، ديد کسي در حضور او آروغ زده، فرمود: «احفِض جَشَأک» آدم اين قدر غذا مي خورد که در مجلس آروغ بزند. فرمود: «فی اِنصَافِ البُطُون»؛ شما نمي دانيد، چقدر غذا بخوريد، وقتي آدم هميشه از کنار سفره سير شده بلند شود، اين ديگر طلبه فاضل نمي شود، اين ديگر يک دانشجوي فاضل نمي شود، اين نه در حوزه استاد مي شود، نه در دانشگاه استاد مي شود. آدم پرخور هرگز محقّق نمي شود، آن قدر نخوريد که بعد از خوردن ناچار باشيد، دراز بکشيد، همان مقدار که بدن لازم دارد، بخوريد. اين «فی اِنصَافِ البُطُون» شعار رسمي آن حضرت بود. حضرت فرمود: نيمي از شکم را پُر کرديد، بس است، اين تعبيرهای آن حضرت بود. آدم فراغت پيدا کند تا از شکم بالا بيايد، سري به دل بزند، ببيند، در دل او چه خبر است. ما اگر خواستيم ببينيم، اين دل اقبال است و با ما همکاري مي کند يا ادبار دارد، با ما همکاري نمي کند، يک فراغت مي خواهد، ما بايد از سطح شکم بالا بياييم و به سطح دل برسيم آن هم با اصحاب دل و اصحاب قلب، نه اصحاب بطن. وقتي به قلب رسيديم، آن وقت مي توانيم رصد کنيم، چه وقت او با ما همراه است و چه وقت همراه نيست؛ چه وقت اقبال دارد، چه وقت ادبار دارد. حال اگر دل اقبال کرد، فرمود: «فَاحْمِلُوهَا عَلَي النَّوَافِلِ» نافله ها تنها آن چند رکعت شب و روز نيست، بلکه قرائت قرآن و زيارت هم هست.
پی نوشت:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی
منبع:حوزه