عقیق: آنچه از شواهد پیداست، این فقط ما نیستیم كه به چنین عارضهای دچاریم. غربیها هم كه روزهای یكشنبه را تعطیل هستند، این احساس غریب را سندرم روزهای یكشنبه نامیدهاند و این همان احساسی است كه شما در عصر روزهای جمعه تجربه میكنید.
عصر روزهای جمعه است كه غرق در بیقراری، اضطراب، افسردگی، بیخوابی، فقدان انگیزه و انرژی، اندوه مبهم و اشتغال ذهنی برای كوهی از وظایف و كارهای هفته بعد هستید.
یافتههای روانشناسی نشان میدهد بیشترین گروهی كه این احساسات منفی را تجربه میكنند، دانشآموزان، دانشجویان و كارمندانی هستند كه ساعت تحصیل و كار آنها به شكلی منظم از روز شنبه آغاز میشود و درست سرنخ ماجرا در همین صورت مساله داستان نهفته است.
ویژگی یكسان و مشترك سه گروهی كه آنها را برشمردیم در سبك زندگی آنهاست؛ این افراد غالبا بهطور معمول میكنند و در زمانی خاص باید آن را به پایان برسانند.
اگر از افرادی كه این احساسات و افكار منفی را تجربه میكنند، بپرسیم عصرهای جمعه نگران و غمگین چه موضوعی هستند، پاسخی مبهم و اغلب غیرقانعكننده میدهند، اما بررسی در محتوای شكایت كنندگان، درونمایه آن را فاش میسازد و آن همین یك جمله آشناست؛ «باز هم یك هفته كار تكراری!»
آن چیزی كه مشخص شده تجربه یك هفته كار مداوم و تكراری، ریشه این اضطراب و كانون این دلمشغولی است. تمدن جدید، دیوانسالاری مدرن و الزام به ساعتهای كاری منظم نیز به این مساله دامن زده و این سندرم را به وسعت دنیا گسترده است.
البته بعضی از جنبههای كار منظم در طول هفته مانند فشار و بیعلاقگی به كار، این نشانهها را تشدید میكند.
معروف است ترس از مرگ، خوفناكتر از خود مرگ است. فردی كه این نشانهها را تجربه میكند، انتظار شروع حجم بالای كار پس از استراحت جمعه، برایش رنجآور از آن كاری است كه در سایر روزهای هفته انجام میدهد. در نتیجه انتظار انبوه كارهای روزمره و تكراری، عامل اصلی دلگیری عصرهای آدینه است.
البته افراد بدون حس كنترل كه برنامهریزی و زمانبندی قابل قبولی برای انجام كارها ندارند، بیشتر از دیگران این حالتها را تجربه میكنند تا جایی كه این موضوع باعث تشدید احساس منفی میشود. همچنین الگوهای تغذیهای نادرست، نوشیدنیهای محرك مانند چای و قهوه، نداشتن فعالیتهای بدنی منظم و سبك زندگی ناسالم و غیرمتعارف از دیگر عوامل این سندرم است.
اكنون، اما برای تسكین این دلگیری چه باید كرد؟ علم امروز مجموعهای روشها برای تسكین این احساسات آزارنده توصیه كرده است. نخست این كه این احساسات را تا حدودی طبیعی بدانیم؛ احساسی كه خیلی زود میگذرد و لزوما به معنای وجود یك اختلال یا نابهنجاری نیست.
از سوی دیگر داشتن نظم در كارها و وجود یك برنامه كاری مشخص، باعث كاهش فشار كاری و كسب حس كنترل بر كارها خواهد شد. پس باید مدیریت زمان را جدی بگیریم.
در روزهای تعطیل نیز همانند سایر روزها، در همان ساعت معمول هر روز از خواب برخیزیم. حتی نیم ساعت دیر بیدار شدن به بیخوابی جمعه شب منجر شده و روند خواب را مختل میكند. بهتر است برای پرداختن به فعالیتهای لذتبخش مانند ورزش، گشت و گذار، مهمانی و... برنامهریزی كنیم.
در این صورت هیجانات منفی و احساس تنشزا را با فعالیتهای لذتبخش جایگزین میكنیم حتی توصیه شده برای بعد ظهر روز شنبه یعنی بعد از ساعت كاری نیز برنامهای لذتبخش تدارك ببینیم. این موضوع تا حدودی به آرامش شما كمك میكند. تمركز بر لحظه حال نیز موثر است.
این روش باعث میشود از اشتغال ذهنی با آینده مبهم و انتظار دردناك شروع روز كاری دست برداریم. اگر این كارها را انجام دهید، خواهید دید غروب جمعهای زیبا همراه انتظار برای آغاز هفتهای پركار شما را فرا میخواند.
منبع: جام جم آنلاین
211007