۲۵ مهر ۱۴۰۳ ۱۳ ربیع الثانی ۱۴۴۶ - ۴۵ : ۰۵
یکم شهریور ماه، روز بزرگداشت حکیم و فیلسوف نامی ایران ابوعلی سینا در تقویم رسمی کشور روز پزشک نام دارد.
عقیق:به مناسبت فرا رسیدن این روز و نیز به منظور بررسی نگاه اسلام به پزشکی و ضرورت رعایت اخلاق در این حرفه با دکتر حسین کرمی، متخصص جراحی کلیه و فلوشیپ فوق تخصصی درمان آندوسکوپی و لاپاراسکوپی بیماریهای کلیه و مجاری ادراری، عضو هیأت علمی و دانشیار دانشگاه شهید بهشتی تهران، عضو انجمن ارولوژی اروپا، آمریکا و آسیا و قاری ممتاز و بینالمللی و چهره شناخته شده قرآنی به گفتوگو پرداختهایم که مشروح آن را میخوانید:
لطفاً برای ورود به بحث درباره پیشینه حرفهای خود در دو حوزه پزشکی و قرائت قرآن و اینکه چطور توانستید در هر دو زمینه به پیشرفتهای چشمگیر دست یابید، توضیح دهید.
من با یاری خداوند متعال توانستهام روشهای نوین در درمان سنگهای کلیوی را برای نخستین بار در دنیا کشف کنم و نام من در کتاب مرجع ارولوژی «کمپل» به عنوان رفرنس مرجع ثبت شده است. تالیف چهار عنوان کتاب و انتشار 20 عنوان مقاله بینالمللی نیز در رزومه کاریِ پزشکی من دیده میشود. افزون بر این، نزدیک به 40 سال است در خدمت قرآن شاگردی میکنم و در این مدت توانستهام دو بار در دنیا مقام اول تلاوت را کسب کنم، یک بار در سال 1375 در کشور سوریه و بار دیگر در سال 1378در شانزدهمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران، همچنین در مسابقات بینالمللی مالزی در سال 1372 بین 42 کشور با اختلاف اندک از نفر اول، به مقام دوم نایل گشتم.
افتخار دیگر من در این ساحت مقدس، اذانگویی است، به طوری که من از مؤذنان رسمی رسانه ملی هستم و اذان من هر روز روی آنتن صدا و سیما میرود، همچنین در سال 1377 به مقام خادم القرآنی نایل شدم و در دولت گذشته هم نشان ملی فرهنگ و هنر را از رئیس جمهور دریافت کردم. افزون بر این، دو بار قرآن را به روش ترتیل قرائت کردهام و برای نخستین بار در ایران و جهان نرم افزار تلاوت در زمینه اختلاف قرائت قرآن را به صورت آموزشی تولید کردم.
نگاه اسلام و آموزههای آن نسبت به پزشکی و رعایت اخلاق در این حرفه چیست و چه تعریفی برای پزشک و پزشکی دارد؟
از گذشته پزشک را حکیم میگفتند و پزشک در جامعه جایگاهی معنوی دارد؛ وقتی یک بیمار اصلی ترین سرمایه خود یعنی سلامتی را از دست میدهد یا سلامتیاش دچار اختلال میشود نیازمند یافتن مجدد و ترمیم آن است و به طور ناخوداگاه به پزشک نگاه دارد، در اینجاست که پزشک از قدیم جایگاهی ویژه داشته و نقطه اطمینان و اتکای بیمار در درمان و بازگشتن سلامتی است.
از این رو، ناخودآگاه بحث معنویت پزشکی به میان میآید، یعنی پزشک پیش از هر چیز باید اخلاقمدار باشد و اینطور فکر کند که مشغول طبابت و درمان یکی از عزیزان خود است نه فردی ناآشنا و غریبه؛ با چنین نگاهی پزشک، بیمار را از ابتدا تا انتهای پروسه درمان همراهی میکند و میکوشد در کار خود علم روز را داشته باشد و وقت خود را صرف یادگیری و انجام به روزترین و بهترین نوع درمانها میکند.
رعایت اخلاق پزشکی و اخلاق اسلامی و التزام به ارزشهای اخلاقی از نظر بهبود روند معالجه و تلطیف فضای روحی حاکم بر بیمار اثرگذار است؛ خوشبختانه احکام اسلام جزو پیشرفته ترین احکام اجتماعی است، یعنی قوانین اسلام در رابطه با ویژگیهای پزشک معالج و چگونگی رفتار او با بیمار و ... نقشه راه دارد و البته آنچه را که اسلام و قرآن در این باره بر آن تأکید دارند، بین همه جوامعِ اخلاقمدار مشترک است؛ به عنوان مثال قرآن میفرماید: با یکدیگر مهربان و نرم صحبت کنید، اگر یک پزشک مسلمان این توصیه را رعایت کند بهترین برخورد را با بیمار خود خواهد داشت، یا وقتی قرآن میفرماید: «ما به انسانها کرامت دادیم» اگر پزشک به بیمار خود کرامت دهد و او را محترم بشمارد، بیتردید در روحیه او و روند بهبود ش اثرگذار است. یا در رابطه با صداقت گفتار، اسلام؛ دروغگو را دشمن خدا میداند، پس اگر یک پزشک صداقت را رعایت کند در روحیه بیمار او اثر دارد.
البته متأسفانه برخی مواقع شاهد هجوم تبلیغات منفی و از سر غرض شخصی علیه پزشکان هستیم، در حالی که رعایت اخلاق و احترام باید دوطرفه باشد، وقتی جایگاه ویژه پزشک را میدانیم و بر اخلاقمداری او تأکید داریم، جامعه هم باید حرمت پزشک را حفظ کند.
چندی پیش انتشار عکسی از اتاق تشریح توسط چند دانشجوی پزشکی اعتراضاتی را به دلیل زیر پا گذاشتن اخلاق در پی داشت چطور میتوان از بروز چنین بیاخلاقیهایی در این حرفه جلوگیری کرد؟
باید توجه داشت در پزشکی نیز همچون دیگر مشاغل و حرفهها، امکان وجود چند درصد بیاخلاقی است و نمیتوان کار ناپسند سه دانشجوی پزشکی را به همه دانشجویان این رشته تعمیم دارد؛ خود من به عنوان استاد دانشگاه چنین کارهای غیراخلاقی را از دانشجویانم ندیدهام.
امروزه متأسفانه شبکههای اجتماعی زمینه برخی بیاخلاقیها را سهلتر کرده است، اما اگر همه دانشجویان پزشکی مکلف باشند ارزشهای اخلاقی را مد نظر داشته باشند بندرت و شاید هم از اساس چنین مسایلی را نبینیم.
توسلات شما به قرآن بویژه در هنگام جراحیهای سخت و نیز زمانی که بیماری از نظر پزشکی غیرقابل معالجه است، چه حس و حالی را برایتان رقم میزند و چقدر برایتان آرامبخش و انگیزهدهنده است؟
بودن با قرآن و انس با آن و حرکت در مسیر الهی جزو نیازمندیهای هر انسانی است، ممکن است من هنگامی که بر بالین یک بیمار میروم او به دیده امید به من بنگرد اما در خلوت، منِ پزشک هم احساس ضعف و نیاز در محضر خدای خویش دارم، از این رو میتوان گفت احساسات مذهبی فردی، جدای از کار حرفهای است و انسان باید در هر لحظه به یاد خدا باشد و بداند در هر جایگاهی که قرار دارد، از لطف و خواست الهی است. چنان که حضرت سیدالشهدا(ع) میفرمایند: «نیازمندیهای مردم به شما جزو نعمتهای الهی است که باید برای آن خدا را شکر کنید.» اینکه خدا ما را در جایگاهی به عنوان پزشک قرار داده و میتوانیم نیازی را از مردم مرتفع کرده و به آنها کمک کنیم در حقیقت به جای آوردن شکر نعمتهای خداوند است، پس باید به گونهای عمل کنیم که خدای متعال از ما راضی باشد.
آیا شخص شما با امام هشتم(ع) ارتباط قلبی خاصی دارید و تاکنون شده در شفا و درمان بیماری به حضرت(ع) توسل کرده و نتیجه بگیرید؟
بله، یکی دو سال پیش بیماری را عمل جراحی کردم، چون ماه مبارک رمضان بود برای مراسم ترتیل خوانی در حرم رضوی دعوت شده بودم و پس از عمل جراحی همراه با یکی از قاریان بینالمللی راهی مشهد شدیم تا پس از نماز صبح در حرم رضوی برنامه زنده ترتیل خوانی که همزمان روی آنتن رسانه ملی میرفت را اجرا کنیم اما همین که در فرودگاه تلفن همراهم را روشن کردم با من تماس گرفتند که بیمارم حال مساعدی ندارد (گرچه عمل او سنگین و سخت نبود) من درصدد بازگشت بودم، اما پروازی نبود، در نتیجه به برنامه ترتیل رفتم و بعد من به سرعت به تهران بازگشتم در حالی که صبح روز بعد نیز در حرم رضوی اجرای ترتیل قرآن داشتم. پس از بازگشت به تهران به دیدار بیمار در بخش مراقبتهای ویژه رفتم، متخصصان مختلف را به بالین وی آوردیم، اما گویا کار فقط دست خدا بود و نمیشد وضعیت او را پیشبینی کرد!
صبح روز بعد دوباره برای اجرای برنامه ترتیل خوانی قرآن در حرم رضوی حضور یافتم و پس از نماز صبح توسل ویژهای به حضرت ثامن الحجج(ع) داشتم و نذری هم کردم، جالب آنکه پس از بازگشت به تهران روند بهبود بیمار تغییر کرد و به لطف خدا و عنایت امام هشتم(ع) شفا یافت.
و شگفت آن است که در برخی موقعیتها حتی یک پزشکِ فوق تخصص هم برای درمان بیمار دستش بسته میشود و پناه او نیز برای درمان و شفای بیمار، بارگاه امام هشتم (ع) و توسل به ایشان است.
منبع:قدس
211008
لطفاً برای ورود به بحث درباره پیشینه حرفهای خود در دو حوزه پزشکی و قرائت قرآن و اینکه چطور توانستید در هر دو زمینه به پیشرفتهای چشمگیر دست یابید، توضیح دهید.
من با یاری خداوند متعال توانستهام روشهای نوین در درمان سنگهای کلیوی را برای نخستین بار در دنیا کشف کنم و نام من در کتاب مرجع ارولوژی «کمپل» به عنوان رفرنس مرجع ثبت شده است. تالیف چهار عنوان کتاب و انتشار 20 عنوان مقاله بینالمللی نیز در رزومه کاریِ پزشکی من دیده میشود. افزون بر این، نزدیک به 40 سال است در خدمت قرآن شاگردی میکنم و در این مدت توانستهام دو بار در دنیا مقام اول تلاوت را کسب کنم، یک بار در سال 1375 در کشور سوریه و بار دیگر در سال 1378در شانزدهمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران، همچنین در مسابقات بینالمللی مالزی در سال 1372 بین 42 کشور با اختلاف اندک از نفر اول، به مقام دوم نایل گشتم.
افتخار دیگر من در این ساحت مقدس، اذانگویی است، به طوری که من از مؤذنان رسمی رسانه ملی هستم و اذان من هر روز روی آنتن صدا و سیما میرود، همچنین در سال 1377 به مقام خادم القرآنی نایل شدم و در دولت گذشته هم نشان ملی فرهنگ و هنر را از رئیس جمهور دریافت کردم. افزون بر این، دو بار قرآن را به روش ترتیل قرائت کردهام و برای نخستین بار در ایران و جهان نرم افزار تلاوت در زمینه اختلاف قرائت قرآن را به صورت آموزشی تولید کردم.
نگاه اسلام و آموزههای آن نسبت به پزشکی و رعایت اخلاق در این حرفه چیست و چه تعریفی برای پزشک و پزشکی دارد؟
از گذشته پزشک را حکیم میگفتند و پزشک در جامعه جایگاهی معنوی دارد؛ وقتی یک بیمار اصلی ترین سرمایه خود یعنی سلامتی را از دست میدهد یا سلامتیاش دچار اختلال میشود نیازمند یافتن مجدد و ترمیم آن است و به طور ناخوداگاه به پزشک نگاه دارد، در اینجاست که پزشک از قدیم جایگاهی ویژه داشته و نقطه اطمینان و اتکای بیمار در درمان و بازگشتن سلامتی است.
از این رو، ناخودآگاه بحث معنویت پزشکی به میان میآید، یعنی پزشک پیش از هر چیز باید اخلاقمدار باشد و اینطور فکر کند که مشغول طبابت و درمان یکی از عزیزان خود است نه فردی ناآشنا و غریبه؛ با چنین نگاهی پزشک، بیمار را از ابتدا تا انتهای پروسه درمان همراهی میکند و میکوشد در کار خود علم روز را داشته باشد و وقت خود را صرف یادگیری و انجام به روزترین و بهترین نوع درمانها میکند.
رعایت اخلاق پزشکی و اخلاق اسلامی و التزام به ارزشهای اخلاقی از نظر بهبود روند معالجه و تلطیف فضای روحی حاکم بر بیمار اثرگذار است؛ خوشبختانه احکام اسلام جزو پیشرفته ترین احکام اجتماعی است، یعنی قوانین اسلام در رابطه با ویژگیهای پزشک معالج و چگونگی رفتار او با بیمار و ... نقشه راه دارد و البته آنچه را که اسلام و قرآن در این باره بر آن تأکید دارند، بین همه جوامعِ اخلاقمدار مشترک است؛ به عنوان مثال قرآن میفرماید: با یکدیگر مهربان و نرم صحبت کنید، اگر یک پزشک مسلمان این توصیه را رعایت کند بهترین برخورد را با بیمار خود خواهد داشت، یا وقتی قرآن میفرماید: «ما به انسانها کرامت دادیم» اگر پزشک به بیمار خود کرامت دهد و او را محترم بشمارد، بیتردید در روحیه او و روند بهبود ش اثرگذار است. یا در رابطه با صداقت گفتار، اسلام؛ دروغگو را دشمن خدا میداند، پس اگر یک پزشک صداقت را رعایت کند در روحیه بیمار او اثر دارد.
البته متأسفانه برخی مواقع شاهد هجوم تبلیغات منفی و از سر غرض شخصی علیه پزشکان هستیم، در حالی که رعایت اخلاق و احترام باید دوطرفه باشد، وقتی جایگاه ویژه پزشک را میدانیم و بر اخلاقمداری او تأکید داریم، جامعه هم باید حرمت پزشک را حفظ کند.
چندی پیش انتشار عکسی از اتاق تشریح توسط چند دانشجوی پزشکی اعتراضاتی را به دلیل زیر پا گذاشتن اخلاق در پی داشت چطور میتوان از بروز چنین بیاخلاقیهایی در این حرفه جلوگیری کرد؟
باید توجه داشت در پزشکی نیز همچون دیگر مشاغل و حرفهها، امکان وجود چند درصد بیاخلاقی است و نمیتوان کار ناپسند سه دانشجوی پزشکی را به همه دانشجویان این رشته تعمیم دارد؛ خود من به عنوان استاد دانشگاه چنین کارهای غیراخلاقی را از دانشجویانم ندیدهام.
امروزه متأسفانه شبکههای اجتماعی زمینه برخی بیاخلاقیها را سهلتر کرده است، اما اگر همه دانشجویان پزشکی مکلف باشند ارزشهای اخلاقی را مد نظر داشته باشند بندرت و شاید هم از اساس چنین مسایلی را نبینیم.
توسلات شما به قرآن بویژه در هنگام جراحیهای سخت و نیز زمانی که بیماری از نظر پزشکی غیرقابل معالجه است، چه حس و حالی را برایتان رقم میزند و چقدر برایتان آرامبخش و انگیزهدهنده است؟
بودن با قرآن و انس با آن و حرکت در مسیر الهی جزو نیازمندیهای هر انسانی است، ممکن است من هنگامی که بر بالین یک بیمار میروم او به دیده امید به من بنگرد اما در خلوت، منِ پزشک هم احساس ضعف و نیاز در محضر خدای خویش دارم، از این رو میتوان گفت احساسات مذهبی فردی، جدای از کار حرفهای است و انسان باید در هر لحظه به یاد خدا باشد و بداند در هر جایگاهی که قرار دارد، از لطف و خواست الهی است. چنان که حضرت سیدالشهدا(ع) میفرمایند: «نیازمندیهای مردم به شما جزو نعمتهای الهی است که باید برای آن خدا را شکر کنید.» اینکه خدا ما را در جایگاهی به عنوان پزشک قرار داده و میتوانیم نیازی را از مردم مرتفع کرده و به آنها کمک کنیم در حقیقت به جای آوردن شکر نعمتهای خداوند است، پس باید به گونهای عمل کنیم که خدای متعال از ما راضی باشد.
آیا شخص شما با امام هشتم(ع) ارتباط قلبی خاصی دارید و تاکنون شده در شفا و درمان بیماری به حضرت(ع) توسل کرده و نتیجه بگیرید؟
بله، یکی دو سال پیش بیماری را عمل جراحی کردم، چون ماه مبارک رمضان بود برای مراسم ترتیل خوانی در حرم رضوی دعوت شده بودم و پس از عمل جراحی همراه با یکی از قاریان بینالمللی راهی مشهد شدیم تا پس از نماز صبح در حرم رضوی برنامه زنده ترتیل خوانی که همزمان روی آنتن رسانه ملی میرفت را اجرا کنیم اما همین که در فرودگاه تلفن همراهم را روشن کردم با من تماس گرفتند که بیمارم حال مساعدی ندارد (گرچه عمل او سنگین و سخت نبود) من درصدد بازگشت بودم، اما پروازی نبود، در نتیجه به برنامه ترتیل رفتم و بعد من به سرعت به تهران بازگشتم در حالی که صبح روز بعد نیز در حرم رضوی اجرای ترتیل قرآن داشتم. پس از بازگشت به تهران به دیدار بیمار در بخش مراقبتهای ویژه رفتم، متخصصان مختلف را به بالین وی آوردیم، اما گویا کار فقط دست خدا بود و نمیشد وضعیت او را پیشبینی کرد!
صبح روز بعد دوباره برای اجرای برنامه ترتیل خوانی قرآن در حرم رضوی حضور یافتم و پس از نماز صبح توسل ویژهای به حضرت ثامن الحجج(ع) داشتم و نذری هم کردم، جالب آنکه پس از بازگشت به تهران روند بهبود بیمار تغییر کرد و به لطف خدا و عنایت امام هشتم(ع) شفا یافت.
و شگفت آن است که در برخی موقعیتها حتی یک پزشکِ فوق تخصص هم برای درمان بیمار دستش بسته میشود و پناه او نیز برای درمان و شفای بیمار، بارگاه امام هشتم (ع) و توسل به ایشان است.
منبع:قدس
211008