۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۰۳
روشن است كه استغفار داراى درجات مختلفى است و براى همه انسان ها يكسان نمى باشد. استغفار انسان هاى عادى كه درخواست بخشش گناه هان است با استففار اولياى معصومى كه از گناه و حتى انديشه آن مبرا و بر كنار هستند بى شك يكسان نيست. پس استغفار با حفظ مراتب و درجات آن دستورى عام براى همه است و عموميت دارد و داروى بيمارى روحى همه انسان ها است.
استغفار از دیدگاه وحی
از ديدگاه وحى، بين اعمال انسان و حوادث زندگانى او، ارتباطى تكوينى برقرار است.
دستگاه آفرينش بنابر اراده الهى، به تناسبِ هر يك از اعمال انسان، عكس العملى در خور نشان مى دهد و به فراخور آن عمل، آثار و نتايجى را در همين دنيا به صاحب عمل مى رساند. آرى، چه بسيار افعالى كه باعثِ ريزش خيرات، بركاتِ مادّى و معنوى فراوان در زندگى انسان مى شود و چه بسيار افعالى كه باعث محنتها، بلاها، و گرفتارى ها مى شود.
قرآنِ كريم، انسانها را به نگريستن از افقى برتر و توجّه به اين رابطهها فرا مىخواند تا با تمسّك به افعال خير و تركافعال شرّ، به سعادتِ دنيا و آخرت نايل شوند.
استغفار
توبه از گناهان و آمرزش خواهى از خداوند غافر، امرى است كه بسيار مورد
تأكيد قرآن و پيشوايان دين قرار گرفته است. در كلام پيشوايان معصوم (ع)،
استغفار به عنوانِ بهترين دُعا و عبادت، ارزشمندترين توسّل، موثّرترين
سلاح گناهكاران و نجات بخشترين شفيع، به گونهاى كم نظير، مورد تأكيد
واقع شده و آثارى براى آن، ذكر شده است.
در قرآن كريم، سه آيه بسيار عجيب وجود دارد كه به روشنى اثر استغفار را در فزونى روزى بيانگر است: دو آيه اول از زبان حضرت هود (ع) خطاب به قومِ بى ايمان و گناهكار عاد وارد شده است: « وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ؛ و اينكه از پروردگارتان آمرزش بخواهيد سپس به درگاه او توبه كنيد [تا اينكه] شما را با بهرهمندى نيكويى تا زمانى معين بهرهمند سازد و به هر شايسته نعمتى از كرم خود عطا كند و اگر رويگردان شويد من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم». (سوره هود، آيه 3)
قوم عاد، مردمى بلند قامت، درشت هيكل و سخت نيرومند بودند. اين قوم، تمدنى بسيار پيشرفته و عظيمى داشتند كه به فرموده قرآن: «لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ؛ در هيچ عصرى مثلِ آنان آفريده نشده است». (سوره فجر، آيه 8)
اين مردمان هميشه، غرقِ در نعمت خدا و آبادانى و فزونى بركات الهى بودند تا اين كه به تدريج وضع خود را تغيير دادند و به بُت پرستى و عصيان روى آوردند. خداى تعالى به خاطر انحرافشان از راه حقّ، برادرشان هود (ع) را مبعوث كرد تا به سوى حقّ، دعوت و ارشادشان كند. با اين كه هود (ع) در هدايت آنان نهايت استعداد و سعى خود را به كار گرفت، امّا جز عدّه اندكى به او ايمان نياوردند و بيشتر مردمان بر دشمنى و لجبازى هاى خود اصرار ورزيدند و نسبت سفاهت و ديوانگى به آن حضرت دادند.
سنت تغییر
در نتيجه خداوند هم «سنّتِ تغيير» را بر آنان جارى فرمود، چرا كه: « إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند، احوال و سرنوشتِ هيچ قومى را تغيير نمى دهد مگر آن كه خودشان، تغيير كنند.» (سوره رعد، آيه 11)
به خواست الهى، آسمان تا هفت سال تمام از باريدن، دريغ كرد تا آن كه قوم عاد دچار، قحطى، گرانى، خشكسالى و ضعف و ناتوانى شدند.
در اين احوال هم، هود (ع) مثل هميشه از درِخيرخواهى و مهربانى به سوى ايشان روى آورد و راهِ چاره را «طلبِ مغفرت از پروردگار»، «توبه از شرك و بت پرستى» و «ايمان به خداوند و عمل صالح» دانست.
طبق آنچه در تفسير الميزان در ذيل دو آيه فوق آمده است: منظور از «توبه» كه بعد از «استغفار» با جمله «ثمَ توبوا اليه» بدان تأكيد شده است، «بازگشتِ حقيقى به سوى خدا با ايمان و عمل صالح» مى باشد. (1)
آيه سوم از زبان حضرت نوح (ع) خطاب به مردمِ مجرم و گناهكار زمانهاش وارد شده است: « فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است تا بارانهاى مفيد و پربركت را از آسمان بر شما پيوسته دارد و شما را با مال بسيار و فرزندان متعدّد يارى رساند و باغهاى خرّم و نهرهاى جارى به شما عطا فرمايد». (سوره نوح، آيه 10- 12)راهگشای روزی
امام صادق (ع) با استناد به آيه فوق مىفرمايند: «هنگامى كه رسيدنِ روزىات را همراهِ سختى و كندى ديدى، زياد استغفار كن، چرا كه خداوند عزّوجلّ در كتابش مى فرمايد: از پروردگارتان، طلبِ مغفرت نماييد كه او بسيار آمرزنده است تا از آسمان پيوسته بر شما بباراند و با اموال و فرزندان فراوان يارىتان رساند (يعنى در دنيا) و باغهاى خرّم و نهرهاى جارى عطايتان فرمايد (يعنى در آخرت)». (2)
در آيه فوق براى اثر استغفار سه بهره ارزشمند در دنيا معرفى شده است:
«بارشِ پيوسته بارانهاى مفيد»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِبرخوردارى
از فرزندان».
حضرت در بيان راهچاره فرمودند: «استغفار كن».
شخص ديگرى به پيشگاه حضرت آمد و از «فقر و نادارى» شكايت كرد. حضرتش فرمودند: «استغفار كن»
فرد سومى به محضرش شرفياب شد و از حضرت خواست تا دعايى فرمايد كه خداوند پسرى به او عطا فرمايد. حضرت، به او فرمودند: «استغفار كن».
حاضران باتعجّب پرسيدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصيه فرموديد؟ فرمود: من اين توصيه را از خود نگفتم. همانا در اين توصيه از كلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آيه فوق را تلاوت فرمودند.
3 حضرت هود به قوم خود مىفرمود: «وَيَا
قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ
السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ
وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِينَ؛ اى قوم من استغفار كنيد و از خدا
طلب بخشش كنيد و به سوى او توبه كنيد تا باران مداوم و سودمند براى شما
بفرستد و توانى بر توان شما بيفزايد و ازخدا تبهكارانه رو
برنگردانيد».(هود/ 52)
پيامبران گاه مردم را با تهديد و گاه با تحبيب، به عبادت و توحيد حق فرا مىخواندند، چون اكثر مردم يا بر اثر ترس از دوزخ عبادت مى كنند يا از سر شوق به بهشت. تنها انسان هاى كاملند كه از قيد جذب و دفع دنيا و آخرت رهايى يافته، مى گويند: «وَجَدتُك اَهْلا لِلعِباده يا وَلكِنّى اَعْبُده حَبّاً له» (بحار 186/ 67).
حضرت هود (ع) مىفرمايد: اگر خدا را عبادت كنيد، او نيازهاى دنيايى شمارا برآورده مى كند و استغفار نيز سبب نزول بسيارى از بركات است، همان گونه كه بركات معنوى به وسيله توبه و استغفار حاصل مى گردد.
اين موضوع در سخنان انبياى ديگر نيز آمده است، زيرا بين اعمال و عبادات مردم و حوادث جهان رابطهاى مستقيم است و اعمال صالح و عبادات آنان در ريزش بركات سهمى بسزا دارد.
چنانكه حضرت نوح (ع) به مردم فرمود: استغفار كنيد تا ربّ غفّار شما بركات مادّى را نصبيتان كند: «فَقُلت اسْتَغفِروا رَبَّكم اِنَّه كانَ غَفارا يُرسِل السَماء عَليكم مِدارار ويُمدِدكم بِاَموال وَبَنين وَ يَجعل لَكُم جَنات وَ يَجعل لَكم اَنهارا» (نوح/ 10- 12).
انسان موجودى گسيخته از جهان نيست و افكار، اخلاق و اعمالش منقطع از عالم نيست.
در سخن نوح (ع) آمده است كه به سبب استغفار و توبه شما باران به موقع نازل مى شود و سخنان هود (ع) نيز اين وعده را به همراه دارد و اين سخن وحى است كه بين اعمال خير انسان و جهان تكوين، رابطه است و اين اصل كلى را قرآن كريم تصديق مى كند: «وَلَو اَنَّ اَهلَ القُرى امَنوا واتَقوا لِفَتحِنا عَليهم بَركات(اعراف آیه 96) اگر مردم منطقه ها و قريه ها اهل تقوا وايمان باشند، درهاى بركات الهى به روى آنان گشوده خواهد شد»، چنانكه درباره اهل كتاب آمده است: «وَلَو أَنَّهم أَقاموا التَوريه وَالاِنجيل وَما اَنزل اِلَيهم مِن رَبِّهم لَأَكلوا مِن فوقَهم ومِن تَحتِ اَرْجُلِهم»(مائده آیه 66) آيه الله جوادى آملى، تفسير موضوعى قرآن ج 6 (سيره پيامبران (ع) در قرآن)
بهترين وقت استغفار
بهترين وقت استغفار، سحرگاهان به ويژه سحرِ شب جمعه مى باشد تا جايى كه
استغفار كنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالميان قرار مى گيرند: « المستغفرينَ بِالأَسحارِ». (سوره آل عمران، آيه 17) یا در آیه 18 سوره مبارکه الذاریات خداوند این چنین می فرماید:«وبالأَسحارِهُم يستَغفِرونَ».
امام صادق (ع) در تفسير آيه فوق مى فرمايند: «هر كس در وقت سحر، هفتاد مرتبه استغفار كند از اهلِ اين آيه خواهد بود». (3)
چگونگى استغفار
امام صادق (ع) مى فرمايد: «هر كه در نماز وتر و در حالى كه به قيام
ايستاده است، هفتاد مرتبه بگويد: اَستَغفِرُ اللّهَ واَتُوبُ إلَيه و تا
يكسال تمام بر آن مواظبت كند (و در صورت عدم موفقيت به نماز شب، قضاى آن
را به جا آورد) خداوند او را در زمره «استغفار كنندگان در سحرگاه» مى
نويسد و آمرزش و مغفرت خويش را بر او واجب مى گرداند».(4) و آن حضرت در
روايت ديگرى مى فرمايند: «هر كه دو ماه پياپى هر روز چهارصد مرتبه اين ذكر
استغفار را بخواند، خداوند او را گنجى از دانش يا مالِ فراوان كرامت
فرمايد: «اَستَغفرُ اللّه الّذى لاإله
الاّهُوَ الحَى القَيومُ الرَّحمنُ الرَّحيمُ بَديعُ السّمواتِ والأَرضِ
مِن جميعِ ظُلمى وجرمى واِسرافى عَلى نفسى واَتوبُ إِليهِ»(5)
پی نوشتها:
1 تفسير الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 10، ص 209 و. 210
2 مجمع البيان، ذيل تفسير آيه 12- 10 سوره نوح.
3 نورالثقلين، ج 5، ص 123، روايت. 5
4 خصال، ص 581، روايت. 6
5 وسايل الشيعه، ج 7، باب. 48
منبع:جام