کد خبر : ۵۷۳۷۸
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۸
شعر رضا اسماعیلی به انگیزه رسیدن شب‌های قدر

امشب بیا به خلوت سبز خدا، عزیز!

رضا اسماعیلی از شاعران کشورمان همزمان با فرارسیدن شب‌های قدر شعری سرود.

عقیق:رضا اسماعیلی از شاعران کشورمان همزمان با فرارسیدن شب‌های قدر شعری سروده است. این شعر به شرح زیر است:

با این شتاب، می‌روی از خود کجا عزیز!؟

غافل ز خویش درسفر لحظه‌ها، عزیز!

افتاده بـــاز هم تب دنیا به جان تو

آری شدی به بوی بلا، مبتلا عزیز!

می‌بینمت که بار دگر پرسه می‌زنی

در کوچه‌های غفلت دنیا! چرا عزیز؟

تقویم روزهای دلت پر ز خالی است

خط می‌کشی به زندگی لحظه‌ها، عزیز!

روز و شبت مرور دو حرف است: آب و نان!

کی می‌شوی ز غصه‌ی بودن رها، عزیز!

دنیا تمام وقت دلت را گرفته است

دنیا گرفته از تو تمام تو را، عزیز!

آبی نمی‌دهی به دلت از زلال عشق

قلبت ترک ترک شده و بینوا، عزیز!

خیلی بد است حال دلت در غیاب عشق

عاشق نمی‌شوی که بگیری شفا، عزیز!

ای بی خیال! حال دلت را بیا بپرس

دستی بکش تو بر سر قلبت، بیا عزیز!

یک شب تو دل شکسته بیا در حضور دوست

یک شب تو دلشکسته بگو «ربنا»، عزیز!

اُدعُونی اَستَجِب لکُم، آری، بگو «بَلی»

امشب بیا به خلوت سبز خدا، عزیز!

بوی تب «اِذا وَقَعَت...» می‌وزد به خاک

آماده شو  برای شب ابتلا، عزیز!

«مَاالقارِعه...»، نوای «اِذا زُلزِلَت...» شنو

عبرت بچین ز زلزله‌ی این صدا، عزیز!

مویت سپید گشت و دلت از گنه، سیاه

از سیب سرخ توبه نخوردی چرا، عزیز!؟

روزی بلند می‌شوی از خواب و ناگهان

زُل می‌زند کسی به نگاه شما، عزیز!

لطفا شما...!؟ منم، ملک الموت، پیک مرگ

دنیا تمام گشته قسم بر خدا، عزیز!

پرونده‌ی تو بسته شد و فرصتت تمام

لطفا بدون عذر و بهانه، بیا عزیز!

اما... ولی... به روی زمین مانده کار من

دیگر نمانده فرصت چون و چرا، عزیز!

فردا که می‌رود همه‌ی پرده‌ها کنار

شیطان و یا فرشته...کدامی شما، عزیز!؟


منبع:فارس


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین