۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۱۱
آیت الله جوادی آملی مفسر و عالم بزرگ دینی در کتاب رازهای نماز به تبیین آثار روحانی و باطنی و ارتقای وجود در تعقیبات نماز پرداخته اند. آنچه در ادامه می آید مباحثی در این حوزه است.
در تعقیب نماز به دعاهایی نتیجه بخش و سودمند دستور داده شده و سودمندترین آن ها دعاهایی است که بازگشت آن به توحید و ولایت است، گرچه بازگشت همه دعاها به توحید است. پس از نماز بر قرائت آیه الکرسی که حاوی اسم اعظم است، تأکید ویژه ای صورت گرفته و به چیزهایی نوید داده شده که موجب روشنی چشم است از جمله از رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده کسی که آیه الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند، خداوند متعال خود متولی قبض روح او می شود و مانند کسی است که با پیامبران در راه خدا جهاد کرده و سرانجام به شهادت رسیده باشد: "من قرا آیه الکرسی عقیب کلّ فریضه، تولّی الله جلّ جلاله قبض روحه و کان کمن جاهد مع الانبیاء علیه السلام حتّی استشهد." در صورتی که در تعقیب نماز به خواندن "سوره مسد / تبّت یدا ابی لهب ..." ترغیب نشده به آن اندازه که به خواندن سوره توحید یا آیه الکرسی و مانند آن تشویق شده است و نیز آنچه درباره فضیلت صلوات بر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آمده، زیرا ایشان مظهر اسم اعظم خدا و محل تجلی ولایت الهی هستند.
وعده بهشت برای خواندن آیت الکرسی در تعقیب نماز
شیخ ابوالفتوح رازی در تفسیرش از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت کرده که فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را بر این منبر دیدم که می فرمود کسی که پس از هر نماز واجب، آیه الکرسی بخواند چیزی جز مرگ مانع دخول او به بهشت نیست و هر کسی جز انسان راستگو و عابد بر قرائت آن مواظبت نمی کند و هر کس هنگام خواب آن را بخواند، خداوند متعال جان او، خانه و خانه های همسایگانش را امان می بخشد و پاس می دارد.
منظور از "مانع"، حجاب است چون شخص مؤمن برحسب درجاتی که کسب کرده از عالی و عالی تر، بهشت برین را ارث می برد و چیزی او را از این میراث گرانبها جز دلبستگی به زندگی دنیا باز نمی دارد و آن گاه که با مرگ طبیعی، زندگی دنیوی را ترک گوید داخل بهشت شده و وارث آن می گردد. چنان که هر کس با مرگ ارادی و اختیاری دنیا را ترک کند و از این زندگی پست دست بشوید داخل بهشت و وارث آن می شود. این سخن را روایتی نیز تأیید می کند که می فرماید: اقرار به امامت اهل بیت (ع)، بهشت است و چنان چه به آن اقرار کند در بهشت است: اِنّ الاقرار بامامه اهل البیت علیهم السلام هو الجنّه و من اقرّ بها کان فی الجنّه.
ذکرها هر کدام حیات دارند
باید دانست که در جای خود به روشنی ثابت است که هر ذکری از اذکار خداوند دارای حیات است و تسبیح می گوید و راز عینی آن در عرش الهی استقرار دارد و از آنجا به عنوان امر تکوینی والا از مبدأ وجود الهی به سوی وجود عقلی و از وجود عقلی به مثالی و از مثالی به طبیعی تنزل می کند و در جهان طبیعت به عالم لفظ و اعتبار تبلور می یابد.
بنابراین اگر به گوش تو این سخن خورده که برخی از آیات هنگام هبوط به زمین خود را به عرش الهی آویختند و همان پرسش فرشتگان را به گونه ای تکرار کردند که گویای رخداد فساد در زمین و اهل زمین بود. این گفته را در بقعه امکان یعنی احتمال عقلی بگذار و آن را ممکن بشمار. همچنین برهان روشن به امکان فلسفی آن راهنمایی می کند. امکان فلسفی مقابل امکان به معنای احتمال عقلی است. مفاد احتمال عقلی این است که تا وقتی دلیل بر امتناع چیزی نباشد باید آن را محتمل و ممکن دانست و مفاد امتحان فلسفی آن است که دلیل محکم و باارزش بر امکان آن – مقابل امتناع و وجوب – اقامه شده باشد. به علاوه عرفان و کشف صحیح با پشتوانه وحی نیز احتمال عقلی را مساعدت می کند و اینک نمونه آن.
روایتی از امام صادق (ع) درباره هبوط آیات به زمین
کلینی قدس سره در جامع خویش از یعقوب بن شعیب از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: چون خداوند عزّ و جلّ فرمان داد که این آیات به زمین هبوط کنند، خود را به عرش آویخته و گفتند پروردگارا به کجا هبوط کنیم؟ به سوی لغزش ها و گناه ها؟ خداوند عزّوجلّ به آنان وحی کرد: فرود آیید به عزت و جلالم سوگند هیچ یک از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلّم و شیعیانشان شما را پس از نمازهای واجب در هر روز تلاوت نمی کند جز آن که با چشم باطن و پوشیده ام هر روز هفتاد بار به او نظر می افکنم و در هر نگرش حاجت او روا می سازم و او را با آن که دارای عصیان و گناه است، می پذیرم و آن آیات عبارت اند از ام الکتاب - حمد - و "شهد الله انّه لا اله الّا هو و الملائکه و اولو العلم" و "آیه الکرسی" و "آیه ملک / قل اللهم مالک الملک ...."
امیدواری به ارتقای وجود پس از خواندن این آیات
کسی که این آیات را پس از مناجات با خداوند متعال بخواند، امیدوار باشد که نخست از وجود اعتباری به وجود حقیقی و سپس به وجود مثالی و سرانجام به وجود عقلی ترقی می یابد و در پی این مرحله، مقامی است که جز اندک مردانی سرآمد که در خدای باقی فانی شده و ماسوا را به فراموشی سپرده اند، بدان دست نمی یازد. بنابراین تعقیبی به رشد بالغ رسیده که به راز عقلی دست یافته باشد و با آن به عرش الهی آویزد چنان که سرّ و نهان آیات و اذکار وارده به عرش الهی آویخته اند.
رسول خدا (ص) از این چهار چیز به خدا پناه می برد
از چیزهایی که غفلت از آن شایسته نیست این است که آنچه در جان انسان و در خارج می خواهد تأثیر بگذارد باید چیزی باشد خارجی و برتر از موجود اثرپذیر - از قبیل اقوی بودن مؤثر از متأثر و علت بر معلول - چنان که شی ء متأثر نیز از موجود مؤثر خارجی برتر اثر می پذیرد زیرا موجود لفظی یا مفهوم ذهنی اثر ندارند. بنابراین اثرگذار واقعی همان علمی است که در کتاب ها، دهان ها و ذهن هاست چنان که تأثیرپذیر نیز دل کسی است که از نهان و روح علم اثر یافته نه از مفهوم علم و دانش. از این رو رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در دنبال هر نماز، نیایش می کرد و می گفت: "اللهم انّی اعوذ بک من علم لا ینفع، و قلب لا یخشع، و نفس لا تشبع، و دعاء لا یسمع، اللهم انّی اعوذ بک من هولاء الاربع / خدایا به تو پناه می برم از دانشی که سود نمی دهد و از دلی که خشوع و فروتنی ندارد و از نفسی که سیر نمی شود و از نیایشی که اجابت نمی شود. بارخدایا از این چهار چیز به تو پناه می برم."