پاسخ به شبهاتی در مورد مسجد جمکران
کارشناس مباحث مهدویت اظهار داشت: مشاهده امام زمان (عج) بعد از چهل شب رفتن به مسجد جمکران یک شایعه بیاساس بیش نیست. مبنای اساسی تفکر شیعی در مهدویت این است که امام غایب است، و علتهای آن در روایات آمده است.
عقیق:ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس
آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از
آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و
فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت "رهبر موعود" عدل و داد را در
گیتی حاکم خواهند کرد.
ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب
آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از
همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول
تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از
رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این
مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی
که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این
ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش
دست و پا کنند.
همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از
حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن
سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست
کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای
هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!
در واکنش به اینگونه اقدامات،
خبرگزاری اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ در پایان هر هفته سلسله مطالبی متقن و مستدل
در باب مهدویت ــ با عنوان "در انتظار منجی" ــ تولید و منتشر خواهد کرد؛
تا هم عرض ارادتی باشد به محضر امام زمان حضرت حجة بن الحسن المهدی(عج) و
هم گامی باشد برای روشنگری درباره مسأله مهدویت در عصر هجوم غبارها و فتنه
ها.
متن کامل گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین عزیزالله حیدری در ذیل می آید:
آیا سند بنای مسجد مقدس جمکران معتبر است؟
بسم
الله الرحمن الرحیم یک مقدمه خیلی کوتاه باید عرض کنیم و آن این است که
مدیریت و رهبری انقلاب اسلامی اثرات زیادی داشته و باعث تزلزل و ایجاد
مزاحمت برای امپراتوریهای مسلط و مفسد شده است به همین خاطر نسبت به آن
حسادتشان برانگیخته شده است. همچنان که در مورد ولایت حضرت علی(ع) و برتری و
فضیلت ائمه(ع) در قرآن آیه داریم که «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما
آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه» آیا مردم حسد می ورزند که خدا از فضل خود به
پیامبر و خاندانش داده است. این حسد در بین برخی که در مورد ولایت
امیرالمومنین و ائمه وجود داشته، در این زمان تجلی دیگری در مورد مسجد
جمکران پیدا کرده است چون مسجد جمکران کانونی برای اتحاد قلب ها و تعالی و
رشد شیعیان شده است. به همین خاطر عده ای در صدد تخریب و صدمه زدن به این
مسجد مقدس برآمده اند چون مسجد جمکران تبدیل به یک پناهگاهی برای مردم شده
است.
در سند مسجد جمکران میخوانیم که «حسن بن مثله جمکرانی»
میگوید در سال 373 هجری در شب سه شنبه خوابیده بودم، بیدارم کردند و آمدم
به موضعی که الان به آن مسجد مقام میگویند، امام زمان(عج) و جمعی از
یارانش نشسته بودند که حضرت به من دستور احداث این مسجد را دادند.
در اینجا در سه گام سند این مسجد را ذکر و ثابت میکنم:
گام
اول برای اثبات سند، مراجعه به کتاب تاریخ قم است که از کتاب مونس الحزین
از امیرالمومنین (ع) روایتی نقل میکند که میفرماید، پایین و مشرف به کوه
خضر ـ البته اسم کوه خضر سندی ندارد ـ مکانی با برکت ساخته میشود. فقط
مشکل انتساب کتاب مونس الحزین، به شیخ صدوق است. اگر اینچنین نیز باشد با
روشهای علم الحدیث و درایة الحدیث مشکل حل میشود. ابن شهر آشوب که فردی
معتبر در زمینه علم حدیث و رجال است در کتاب المناقب خود میگوید مونس
الحزین متعلق به فتال نیشابوری است و وی در کتاب مونس الحزین به سندی از
عیسی بن حسن از امام صادق (ع)، با سند، معجزهای از معجزات امام حسن مجتبی
(ع) را ذکر میکند که مسجد جمکران نیز در آن نقل شده است. مرحوم مجلسی از
سید محمد بن ابیطالب حسینی در کتاب تسلیة المجالس از کتاب مونس الحزین،
حدیثی نقل میکند. یعنی این کتاب، کتاب معتبری است. فتال نیشابوری در سال
۵۰۸ به شهادت رسیده و دو قرن بعد نویسنده کتاب تاریخ قم که معاصر شیخ صدوق
بود، از این کتاب نقل میکند. البته اینگونه نقل کردن باز هم اتفاق افتاده
است و نمونههای آن نظیر کتاب قاموس الرجال از مرحوم شوشتری که شخصی بسیار
متبحر در علم رجال بوده است. نمونه دیگر در کتاب مقنعه شیخ مفید نیز وجود
دارد. پس از این جهت که هم این شیوه نقل مرسوم و هم فتال نیشابوری فردی
مورد اطمینان است، به یک اطمینان و آرامش خاطر در سندیت این مسجد میرسیم.
گام
دوم اینکه به روایت پذیرفته شده از نظر وثوق مضمون در اصطلاح تسامح در
ادله سنن میگویند. این تسامح در ادله سنن از آنجا گرفته شده که روایتی
مستند است و نظیر اصطلاح سازیهای دنیای غرب، بدون مبنا و پشتوانه علمی
نیست. این احادیث که به احادیث «مَن بَلَغ» معروف هستند، میگویند که اگر
حدیثی دیده شد که در آن ثوابی گفته شده است، شخص به آن ثواب عمل کند، بعد
معلوم شد که چنین چیزی وجود نداشته است، آن شخص ثوابش را میبرد چون فسق و
فجوری انجام نداده، بلکه عمل مقبول و مطلوبی نزد خداوند صورت گرفته است.
همچنین بدعتی در دین یا کارهای گناه و خلاف شرع انجام نشده است مثل بعضی
اعمالی که در عرفانهای کاذب و صوفیان وجود دارد.
گام سوم این است
که بزرگان فرمودهاند که مسجد سند نمیخواهد. مسجدی ساخته شده است و گروهی
از مومنان به آنجا میروند، به امامشان متوسل شدهاند و اعمال خیر انجام
دادهاند. فقط قرآن به ما گفته است که کسانی که باتقوا هستند مسجد بسازند.
حتی در احادیث داریم که هرجا مسجدی ساخته میشود در آنجا خون شهیدی ریخته
شده است.
فقط یک نکته را باید اینجا اضافه کنیم و آن هم هوشمندی و
تدبیر امام زمان (عج) است که یک کانون اجتماع و پیوند قلبهای مومنان در
دوران انتظار با جغرافیای خاصی در ایران انتخاب کرده که تبدیل به یک کانون
هدایت و جریان اصیل دینی برای دنیا شده است.
پس مسئله سندیت از جهات
مختلف حل شده است و همینطور میبینیم که علمای بزرگ ما که در مسائل حدیثی
سختگیر بودند نظیر شیخ مرتضی حائری، در کتاب خود مینویسد: «مسجد جمکران
دارای ویژگیهایی است که سبک عبادی آن با عباداتی که در روایات به ما رسیده
است، هماهنگ است». مرحوم آیت الله مرعشی نجفی که از مردان بزرگ رجال معاصر
و از خُبرههای این فن است میفرمایند: «من چهل روز در این مسجد بیتوته
کردهام.» آیت الله بروجردی که در چهار فقه اهل سنت نیز متبحر بود گفته
است: «اگر من میتوانستم، تمام نمازهایم را در این مسجد میخواندم.»
همچنین امام خمینی (ره) نیز حرف استاد خویش را بیان کرده است و رهبر انقلاب
نیز در طول هفته به این مسجد میآیند و شعری زیبا نیز برای آن سرودهاند.
حتی ایشان میفرمایند که وقتی سید حسن نصرالله نزد من آمده بود و در حال
گفتن مشکلات بود به او گفتم: «من خودم برای حل مشکلات، به مسجد جمکران رفته
و آنجا درد و دل میکنم.» و ایشان سید حسن نصرالله را به مسجد جمکران
آوردند. در مورد آیت الله فاضل لنکرانی گفتهاند که پانصد بار به مسجد
جمکران مشرف شده است. آیت الله مکارم شیرازی یک سخنرانی مفصلی دارند که
میفرمایند: «دستور ساخت این مسجد در بیداری بوده و در خواب نبوده است.»
آیت الله بهجت صحبتهای جالبی در خصوص مسجد جمکران دارند و به سوالاتی در
مورد این مسجد پاسخ دادهاند. حتی به سوالی که گفته بود چه زمانی به مسجد
برویم پاسخ داده بودند: «به دلتان رجوع کنید، چه زمانی اقبال دارد.»
بزرگانی نظیر آیت الله گلپایگانی، شیخ محمد تقی بافقی، شیخ حسنعلی نخودکی
اصفهانی و... نیز نظر مثبتی به این مسجد داشتهاند، که خود دلیلی بر سندیت
این مسجد مقدس است.
اینکه امام زمان
(ع) به آخرین نایبشان فرمودند: هرکس ادعای مشاهده کرد، کذاب و مُفتری است
با اینکه حسن بن مثله جمکرانی امام زمان را مشاهده کرده است، تناقض ندارد؟
ـ
آیت الله وحید خراسانی فرمودند: ما دو نوع دیدار داریم، دیدار اختیاری و
دیدار عنایتی. این روایت به مفهوم ارتباط و دیدار اختیاری است. در دیدار
اختیاری، ادعای مشاهده امام به این معناست که «من هرموقع بخواهم میتوانم
امام را ببینم یا حرفی از طرف ایشان بیاورم.» اینها دروغ و کذب است. اما
اینکه امام به کسی عنایتی کرده و شهودی داشتهاند نمونههای زیادی از این
تشرفات بیان شده است و مطابق با آن روایت پیامبر است که از ایشان پرسیدند
که امام غایب چه فایدهای دارند؟ ایشان فرمودند: امام در زمان غیبت همچون
خورشید پشت ابر است. خورشید پشت ابر گاهی جلوهای میکند که ایمان مومنان و
منتظران را پایدار و استوار نگه دارد.
اینجا سوالی مطرح میشود که مثلاً شخصی در یک شهر مدعی میشود که امام
زمان (عج) را در خواب دیده است و ایشان گفتهاند که اینجا مسجدی بنا کن.
آیا این، شبیه جریان حسن بن مثله جمکرانی نخواهد بود؟
ـ
در قضیه حسن بن مثله جمکرانی، جریانی وجود دارد که جا دارد اینجا گفته
شوند. حسن بن مثله جمکرانی پس از گرفتن دستور از امام مبنی بر ساخت مسجد،
به ایشان عرض کرد که اگر من به مردم بگویم که شما دستور داده اید، مردم حرف
من را باور نخواهند کرد. حضرت فرمودند من دلیلی قرار میدهم تا مردم باور
کنند. فرمودند شما برو در گله اصغر کاشانی، گوسفندی با فلان مشخصات وجود
دارد و اگر این گوسفند را در روز چهارشنبه ذبح کرده و بین مردم تقسیم کنند،
هر مریض لاعلاجی شفا پیدا میکند. او این کار را انجام داد و همه مریض ها
شفا پیدا کردند و از آن پس مسجد ساخته شد. این دلیل اثبات صحیح بودن ادعای
حسن بن مثله جمکرانی است. همچنین حضرت میفرمایند که این زمین را شخصی غصب
کرده و در آن چندین بار کشت و زرع نموده است و سه فرزند این شخص به عقوبت
غصب زمین، جوان مرگ شدهاند. بعد از آن هم ما کرامات گوناگونی از این مسجد
دیده ایم که به اصطلاح جدید دانشمندان کلام در غرب، به آن تجربه دینی،
میگویند. این تجربه مکرر دینی نیز دلیل دیگری بر صحت سند این مسجد است.
مرحوم شهید آیت الله صدر در کتاب اصول خود، در بحث حدیث متواتر، بحث حساب
احتمالات را بیان میکند و میگوید وقتی طرف تکرار حادثهای زیاد باشد، طرف
مخالف آن منفی میشود. یک حادثه به دفعات تکرار نمیشود و به قول ایشان
چراغ دروغ، کم فروغ است. بنابر حدیث متواتر، وقتی نمونههای زیاد از
کرامات این مسجد و عنایات امام زمان (عج) داریم دلیل بر صحت این مسجد است.
برخی از علما احتمال دادهاند که مسجد جمکران همان مسجدی است که وقتی
عدهای از کوفیان از دست حجاج فرار کردهاند، در روستای جمکران مقیم شده،
مسجدی بنا کردند و در آن مسجد نماز میخواندند، همچنین گفته می شود که خطاب
اسدی در آن مسجد، نماز میخوانده است.
ـ هیچ دلیلی برای این
ادعا وجود ندارد و فاقد سند است. حتی در کتاب تاریخ قم که جاهای مهم و
امامزادهها و مسجد جمکران را نقل میکند چیزی از آن مسجد ذکر نکرده است.
آیا اعمال مسجد مقدس جمکران نیز سند دارد؟
ـ
در همان سندی که امام به حسن بن مثله جمکرانی دستور احداث مسجد را داد،
امام زمان(عج) میفرمایند که این دو نماز را در آن مسجد برپا دارند.
آیا سندی برای خواندن دعای توسل در شب چهارشنبه در مسجد جمکران وجود دارد.
ـ
قرائت دعای توسل روز خاصی ندارد و خواندن این دعا در شب چهارشنبه در مسجد
جمکران سندی ندارد. فقط مردم به دلیل دستور ذبح گوسفند در چهارشنبه، به
عنوان تبرک این روز را انتخاب کردهاند. حتی از بزرگان و فقهای معاصر نیز
برای خواندن دعای توسل سوال کردیم فرمودند که دعای توسل وقت خاصی ندارد.
همچنین در روز جمعه که متعلق به امام زمان (عج) است و شب جمعه که در روایات
سندی برای خاص بودن آن داریم، مردم بیشتر به این مسجد رجوع میکنند.
مردم میگویند که اگر کسی چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران برود امام زمان (عج) را میبیند، آیا این حرف صحت دارد؟
ـ
چهل بار رفتن به مسجد جمکران، فقط به خاطر مستنداتی که ما درباره ارزش
تربیتی این عدد داریم، دارای اهمیت است. تاثیر تربیتی عدد چهل فقط برای سقف
زمانی خاص برای جا افتادن یک عادت تربیتی خوب یا ترک یه عادت بد مورد
استفاده است. مثلا تاثیر منفی شراب تا چهل روز باقی میماند، دعای عهد را
چهل روز بخوانید، پیامبر(ص) در چهل سالگی به پیامبری رسید و نمونههای
بسیار دیگر فقط نشان دهنده این است که یک قابلیت معنوی و مادی در این عدد
نهفته است. وگرنه مواردی دیده و گزارش شده که خانمی یک هفته نیت کرده به
مسجد بیاید و در انتهای هفته مرادش را دریافت کرد. یا زنی همسرش را گم کرد و
دوازده هفته نیت کرده به مسجد بیاید و پس از اتمام هفته دوازدهم، شوهرش را
یافت.
مشاهده امام زمان (عج) بعد از چهل شب رفتن به مسجد جمکران یک
شایعه بیاساس بیش نیست. مبنای اساسی تفکر شیعی در مهدویت این است که امام
غایب است، و علتهای آن در روایات آمده است که ما خودمان یکی از دلایل آن
هستیم. وقتی ما دلیل غیبت هستیم چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که
اینگونه با امام زمان (عج) قرار بگذاریم و تحمیل کنیم که ایشان را باید بعد
از چهل شب در مسجد جمکران ببینیم.
البته ما موردی نداشتهایم که
بعد از چهل شب شخصی بگوید که از ندیدن آقا دلمان شکست! چون به کرات حوائج
خاصی گرفتهاند و این خود نشانهای برای اثبات توجه به آنهاست. توقع دیدن
امام زمان (عج) بعد از چهل شب، توقع غلطی است و اگر کسی امام زمان(عج) را
مشاهده کرد، از عنایت ایشان است و دیدن امام زمان بعد از چهل هفته، قانون
نیست و هیچ مستنداتی ندارد.
در مسجد جمکران برخی عنایت هایی می شود
که انسان با دیدن و شنیدن این اتفاقات ایمانش چند برابر میشود. اینجا جا
دارد یک مورد از این قضایا را که در این مسجد رخ داده برایتان عرض کنم:
یکی
از دوستان در یکی از این کیوسکهای پرسش و پاسخ بود که یک خانمی که وضعیت
حجابش به کسانی که به این مسجد میآید نمیخورد، آمد و گفت: آقا این پول را
بگیرید و به کسی بدهید که برای من نماز امام زمان(عج) بخواند. دوست ما در
پاسخ گفت: خانم، نماز امام زمان(عج) پولی نیست و شما هر تعداد که میخواهید
بخوانید. خانم گفت: من نمیتوانم بخوانم و دوست ما دیگر دلیل آن را جویا
نشد، پول را گرفت و گفت به یکی از افرادی که به مسجد جمکران می رود می گویم
یک نماز هم برای شما بخواند. این خانم از کیف خود کاغذی در آورد و گفت:
کسی که نماز امام زمان(عج) را می خواند، لطفاً بعد از نماز این اسمها را
دعا کند. همکار ما دید که روی کاغذ این اسامی نوشته شده است، ژانت، ژاکین و
رابرت! و به خانم گفت: خانم! چرا اسم ارمنی بر روی فرزندانتان گذاشته اید؟
مگر مسلمان فرزندان خود را این گونه نامگذاری می کند؟ خانم گفت: من مسیحی
ام و ارادتمند آقا امام زمان (عج) هستم، چندین بار به ایشان متوسل شدهام و
ایشان حاجت مرا داده است و بعد از این، دیگر به حضرت مسیح توسل نمیکنم.
چه
کسی یک زن مسیحی را به این ایمان رسانده است؟ چه کسی به او گفته تو به
جمکران برو و آنجا متوسل شو؟ این دسته اتفاقات شاهد گویای آن روایاتی است
که در عصر ظهور یاران امام زمان (عج)، وقتی پیام ایشان را به دنیا
میرسانند، جهان مسیحیت با شنیدن صدای تکبیر امام زمان (عج) تسلیم میشود.
سوال بعدی در مورد سرمایه گذاریهایی است که برای توسعه مسجد جمکران انجام
میدهند، که به اعتقاد برخی منتقدین حتی قم و حرم حضرت معصومه (س) را تحت
شعاع خود قرار داده است و برخی افراد که برای زیارت به قم میآیند، اگر
نتوانند به مسجد جمکران بروند فکر میکنند که اعمالشان ناقص است. دیدگاه
حضرت عالی در این زمینه چیست؟
ـ از قدیم الایام مردم ایران
به خصوص خود مردم قم به زیارت این مسجد حتی با پای پیاده میآمدند، اما پس
از پیروزی انقلاب اسلامی و روشنتر شدن بحث مهدویت، توجه مردم به این مسجد و
استقبال از آن بیشتر شده است. زائرینی که به مسجد میآمدند با کمبود جا،
آب آشامیدنی و مشکلات دیگر روبه رو میشدند. استقبال مردم باعث شد تا
اقداماتی برای رفع این مشکلات انجام شود. از طرف دیگر مردم از برخی چیزها
خبر ندارند مثلا همین منارههای موجود را بارها به تولیت مسجد ایراد گرفته
اند که چرا به جای صرف این همه هزینه برای منارهها، چیزهای عام المنفعه
دیگری احداث نکردید! در حالی که یک تاجر ثروتمند کویتی یا دبی به این مسجد
آمد و گفت من میخواهم اینجا مناره بسازم که جلوهای به این مسجد بدهد. به
وی گفتند که به جای آن پولش را در جای دیگر هزینه کنید. گفت اگر نمیخواهید
من می روم. تولیت که دید وی مصرّ احداث مناره است با طرح وی موافقت کرد.
توسعه
مسجد از دو طرف نیز به وسیله خیّری شروع شد و وی که دیده بود مردم به این
مسجد میآیند و در سرما و گرما بیرون میمانند، تصمیم به این کار
خداپسندانه گرفت و حتی کارفرمایش را هم خودش انتخاب کرد. البته طرح توسعه
مسجد در حال حاضر با کمکهای مردمی ادامه مییابد که طبق آمار در سال حدود
پانزده میلیون نفر به این مسجد میآیند و اخیراً دولت در ردیف بودجه نیز به
این امر مبلغی اختصاص داده است و از طرف دولت اندکی به مسجد کمک میشود
اما اینطور نیست که همیشه اینگونه بوده باشد. حتی در زمان یکی از رئیس
جمهورها، گفته شد که مسجد باید خودش هزینههای خود را تامین کند.
توجهات
به این مسجد به خاطر کارکردهای معنوی آن است و حوائجی که مردم به واسطه آن
دریافت کردهاند. البته عکس گفته شما نیز اتفاق افتاده است که عدهای با
کاروان به این مسجد آمدهاند و به ما گفتهاند که به دلیل زمان اندک،
نتوانستهایم به حرم حضرت معصومه (س) برویم و ناراحت هستیم. یا یکبار با
جوانی هم صحبت شدم که میگفت، من نمیدانم چرا مردم قم به این دو گنجی که
دارند، یعنی حرم حضرت معصومه (س) و مسجد جمکران، توجه خاصی ندارند، که نشان
از اعتقاد مردم به هردو مکان مقدس به واسطه کرامات و سابقه تاریخیشان است.
غالبا مردم ابتدا به زیارت حرم حضرت معصومه (س) میروند و پس از آن به
مسجد جمکران میآیند.
مردم به سه گونه زیارت میروند، زیارت حاجتی،
عادتی و ارادتی؛ که بخش سوم با ارزشتر از همه است و ریشه در محبت، و محبت
ریشه در معرفت دارد. زیارت ارادتی متاسفانه کمتر است و بیشتر مردم دنبال
حاجت هستند. موردی داشتیم که با معلمی بازنشسته به سمت جمکران در حرکت
بودیم، این معلم تا چشمش به مسجد افتاد، اشک در چشمانش پیچید. گفتم مشکلت
زیاد است؟ گفت نه مشکلی نیست. گفتم پس چرا اشک در چشمانت جمع شد. آهی کشید و
گفت برای وفا و لطف آقا، که بارها به مو رسید اما نگذاشت که پاره بشود.
آیا چاه عریضه جمکران یا به تعبیر مردم چاه مسجد جمکران تقدس و سندی دارد؟
ـ
اولاً تقدس این چاه هیچ سندی ندارد و چاهی به نام چاه مسجد جمکران نداریم.
ثانیا این چاه، چاه عریضه است نه چاه امام زمان (عج). و این چاه، چاهی
قدیمی است و دلیل ماندگاری آن این است که طبق روایتی که در کمال الدین شیخ
صدوق، تحفة الزائر مجلسی و مفاتیح النجاة مرحوم سبزواری نقل شده است «هر که
حاجتی داشته باشد آن را در نامهای بنویسد و در کنار قبر یکی از امامان
بیاندازد و یا آن را ببندد و مهر کند و در میان نهر یا چاه عمیق یا غدیر
(حوضهای آب در بیابان) بیاندازد، به محضر امام عصر(عج) میرسد و آن حضرت
خودش عهده دار روا نمودن حاجت میشود».
این جریان از آنجا ریشه
گرفته است که زمانی که نایبهای خاص امام زمان (عج) برای ارتباط با ایشان و
جلوگیری از افشا شدن جای امام، نامه مینوشتند و امام آن را دریافت و پاسخ
آنها را میدادند، از امام سوال کردند که چگونه میشود در عصرهای دیگر
با امام زمان صحبت نمود، میفرمایند بنویسند.
چون مردم به وسیله
عریضه انداختن در چاه یا نهر حاجت گرفتهاند که موارد آن مشاهده شده است،
تصور میکنند که چاه چیز خاصی است در صورتی که عریضه نویسی ادب اظهار حاجت
به خدمت امام زمان (عج) است. البته برای جلوگیری از انحراف مردم، مسجد
جمکران کتابی مشروح با نام "عریضه نویسی" از یکی از محققین چاپ کرده که در
آن مستندات عریضه نویسی آورده شده است. همچنین در نزدیکی چاه، تابلویی نصب
شده که این چاه هیچگونه تقدسی ندارد.
احتمال دارد در کنار مساجد و
یا امامزاده های سایر شهرها، چاهی کنده شده و به مرور زمان در آنجا عریضه
نویسی به امام زمان(عج) باب شود و این باعث سوء استفاده افراد شیاد خواهد
شد.
ـ اینجا منعی موجود نیست که کسی در چاهی عریضه ای بیاندازد.
اینکه در جاهای دیگر عریضه نویسی سنت شده و تقدس پیدا کند، کنترل شده است
در کاشان و یا جای دیگر این اتفاق رخ داد و شخصیت های موثر و مسئولین
مقابله کردند، که این کار را نکنید. من در مذاکرات تولیت جدید و تولیت قدیم
حضور داشتم. تولیت جدید حجت الاسلام حاج آقا رحیمیان گفتند که «در ذهنیت
ما این بوده که چاه را برداریم و بگوییم که این چاه هیچ خصوصیتی ندارد.»
منتها مردم که به مسجد جمکران آمده اند و با امام زمان(عج) گفتگویشان را
کرده اند و نمازشان را خوانده اند می گویند که یک چیزی هم نزدیک دستشان
باشد تا حاجتشان را به وسیله عریضه به چاه بیاندازند و بروند.
برای برخی که اطلاعات کافی ندارند چاه جمکران موضوعیت دارد.
ـ
ما با این مقابله کرده ایم در کنار کتابی که چاپ شده است، مقابله اینگونه
است که چهل نفر از علما و فضلا هر شب چهارشنبه در کنار چاه عریضه جمکران در
ازدحام مردم حضور دارند و به مردم پاسخگویی، و راهنمایی می کنند و کم کم
اسم این کلمه تبدیل می شود؛ چاه امام زمان که می گفتند فرهنگ سازی شده و
امروزه چاه عریضه می گویند.
احتمال دارد که در آینده چاه عریضه برچیده شود؟
ـ بله این احتمال وجود دارد.
در مورد آثار و برکات مسجد مقدس جمکران توضیح بدهید.
ما برکات و کرامات عجیبی از این مسجد مقدس داریم که دو نمونه از آن را برایتان بیان میکنم.
شخصی
گفت من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا به مسجد جمکران میرفتم که
دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی
میگفتم یا پر بود یا جمکران نمیرفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل
بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت
بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران
نمیرویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را میرسانم سپس شما را به
جمکران میبرم. بعد از رساندن آنها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم
چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی
بگوید جمکران، زانوهای من میلرزد و نمیتوانم او را نبرم. مسجد جمکران
حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمیشناسیم و
بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا میشویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی
ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل میرفتم. هوا پاییزی و سوز و
سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستادهاند. از
کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خستهام و نمیبرم. مقداری
رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفهای بر گردن من نهاده و لطف امام
زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران
رسانده و به خانه برگشتم. به بچههایم گفتم که من امروز آنقدر خستهام و
دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را
بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم میبرد که صدایی
به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم
گفتم بخواب، خستهای، هزیان میگویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که
بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا
نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت آن
خانواده گریه میکنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در
ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم،
ببینیم اگر خواب میبینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم
دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند
میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از
ورودیها همان زن با دو بچهاش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم
خواهر چرا گریه میکنی؟ گفت برادر من، شما که نمیتوانی کاری بکنی، چرا
سوال میکنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال میکنی؟ گفتم: من همان
راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم
در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم.
به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی
سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمیگذاری به توسلم برسم چرا نمیگذاری
به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل
میکنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و
درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت
که بیایم. چهرهها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام
زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که
میفرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ
لِذِکْرِکُمْ»
دمی زحاجت ما نمیکنی غفلت / که این سجیه به جز در شما نمیبینم
ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم / تو در کنار منی و تو را نمیبینم
مرد گفت: ما با این پول میخواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد.
یا
مردی که از استرالیا آمده بود گفت: من ۱۵۰۰۰ دلار نذر مسجد جمکران کردم.
گفتیم مسجد شماره حساب دارد می توانستی آن را از استرالیا واریز کنی. گفت
نه، من باید به مسجد میآمدم. گفت که با یک خانم خارجی ازدواج کرده بودم،
دیدم که همسرم شبی در حال بستن ساک و جمع کردن وسایل شخصی خود است. به او
گفتم کجا خانم؟ گفت به دنبال زندگی خودم میروم. گفتم ما دو تا بچه داریم،
کجا میخواهی بروی؟ گفت این حرفها برای شما مسلمانهاست، زندگی ما هیجان
ندارد و من دیگر تو را نمیخواهم. در بُهت من و بچهها که در حال گریه
بودند، خانمم رفت. تا رفت من فقط این مطلب از مادرم به یادم آمد که گفته
بود: ما در موقع گرفتاری، امام داریم. گفتم: آقا امام زمان(عج) اگر همسر من
را برگردانی، من به مسجد جمکران میآیم و نذر ۱۵۰۰۰ دلاری خود را تقدیم
میکنم. تا صبح با نگرانی بچهها را در آغوش گرفته بودم. فردا دیدم که کسی
در میزند. رفتم در را باز کردم و دیدم که همسرم با ساک و وسایلش آمده است.
به او خوش آمد گفتم و پرسیدم آمدهای که بمانی؟ گفت بله. گفتم چه شد که
برگشتی؟ گفت هنگامی که رفتم، قلبم منقلب شد. دیگر آرام نبودم، به فکر
افتادم که بچه دارم و باید برگردم و برگشتم که بمانم.
در پایان اگر نکته ای دارید، بفرمایید.
نکته
آخر همان دعای امام زمان در روز جمعه است که در فرازی میفرماید:« أَنْ
یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَکَ وَ التَّابِعِینَ وَ
النَّاصِرِینَ» این سه وظیفه، منتظر باشیم یعنی دغدغه داشته باشیم و به وضع
موجود راضی نباشیم، دوم تابع باشیم، زندگیمان یک رنگ و عطری از امام داشته
باشد و سوم ناصر باشیم، در زندگی کار و سهمی در کمک به امام داشته باشیم.
یکی از بزرگان جملهٔ بسیار زیبایی میگویند که: «به همان اندازه که در غیبتش مقصریم، در ظهورش موثریم.»
بسیار سپاسگزارم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادید.
منبع:فرهنگ