۲۲ دی ۱۴۰۳ ۱۲ رجب ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۱۲
عقیق: حریم و حرمت، همان نکته باریکتر از مویی است که باعث شده سرایندگان و گویندگان و خوانندگان از اهل بیت علیهم السلام، در طی قرون و اعصار با وجود علم به این موضوع از یک سو و اشراف دقیق تاریخی و دسترسی به منابع و توجه و تفکر و تفحص و تلمذ مقاتل و کتب اصیل سیره، از سوی دیگر باز از ذکر مقاطعی از تاریخ اهل بیت علیهم السلام جداً پرهیز کنند و این اعراض به خصوص در اشعار آیینی ما به روشنی دیده میشود.
این بخشها به حرمت خاندان ارجمند رسالت معمولاً در اشعار ناگفته مانده و کسی از آنها نسروده است. میتوان این نگفتنها را پرانتزهایی دانست که به عمد و البته آگاهانه ،توسط متکلمان و خطیبان و به خصوص شاعران، مغفول گذاشته شده است تا مبادا پرداختن به آن گوشهها، هتک حرمتی و اسائه ادبی به ساحتی در آستان معصومین علیهم السلام به حساب آید.
پرانتزهای شعر آیینی و جوانهایی با کشفهای بزرگ!
از آن طرف آفتی که امروز به وضوح دامن گیر برخی جوانان و بعضاً میانسالان آیینی سرا شده است همان دست بردن به آتش این مرزها و خط قرمزهای خطرناک است و بدتر از آن اینکه شاعران جوان وقتی به این مضمونهای به اصطلاح بکر و تازه برمیخورند و به گمان اینکه کشفی فوقالعاده و شاعرانه کردهاند؛ به سرعت، دست به تنظیم شتاب زده و نارس این مضمونها میبرند و یک باره آنها را در چند شعر در قالبها و مناسبتهای گوناگون به کار میبرند و از آنجا که یا اصولاً اعتقادی به نقد و کسب نظر از بزرگان و دوستان ندارند یا به علت استفاده زیاد اشعار در محدوده زمانی کوتاه، مجالی برای نقد و نظر نیست، به سرعت شعر را منتشر میکنند و خیلی هم خوشحال هستند از اینکه مضمونی ناب! را به خدمت اهل بیت علیهم السلام درآوردهاند و بر غنای شعر ولایی افزودهاند. این افراد شاید نفس راحتی هم بکشند و سجده شکری هم به جا آورند!
اینجا است که باید قدر شاعران جوانی را دانست که ابتدا گلیم خدمتگزاری در مکتب اهل بیت را، مثل بزرگان شعری ما در گذشته، انداختهاند و پس از آن به سوی شعر رفتهاند. الحق باید اذعان کرد که "سید حمیدرضا برقعی" یکی از این جوانان است.
برقعی و جلوه جدیدی از شاعر در شعر ولایی
اهل شعر، سیدحمیدرضا برقعی را بیشتر با نخستین دفتر شعرش یعنی «طوفان واژهها» و شاید پیشتر از آن با شعر «طوفان واژهها» و شعرخوانی در محضر مقام معظم رهبری میشناسند. شعری که خیلی از دوستان ادیب، آن را مقدمهای بر نوع جدیدی از حضور شاعر در شعر، در قالبی گیرا و آن هم در قواره شعر ولایی میدانند و بسامد اثر آن را میتوان از استقبالهای گوناگون و ریز و درشت از این شعر دنبال کرد.
بی مقدمه و صادقانه باید گفت که از سالها پیش تمایزی آشکار بین شعر هیئت و مفهوم شعر آیینی به معنای عام حس میشد و این دغدغه، بین بسیاری از اهل شعر و ادب و دوست داران شعر آیینی دیده و از زبانشان شنیده میشد. هرچند ممکن است این عقیده به زعم بسیاری از خوانندگان بدیهی باشد، اما به نظر میرسد کمتر به حقیقت این تفاوت توجه شده و به خاطرش مطلبی نوشته شده است. علت آن هم شاید این بوده که از نگاه بسیاری، شعر هیئت یا همان شعر آیینی است یا اگر هم نیست چندان تفاوت یا حتی چندان قدری ندارد که به خاطرش قلمی فرسوده شود.
اما از نظر نگارنده، شعر هیئت معنایی دارد و آن این است که اگر آیین سوگواری تشیع را مُبدع سنتهای گوناگون ریز و درشت بدانیم و نام شیوهای از خواندن، که موسیقی کلام را به کیفیتی خاص به کار میگیرد و گونهای از ناله و مویه را چاشنی میکند و با استفاده از تکیه کلامها و نشانههای آشنا در مرثیه خوانی یا شاد خوانی در مراسم مذهبی حضور مییابد، مداحی است و اجرا کننده آن را مداح مینامند. در همین راستا به نظر میرسد یکی از این سنتها میتواند سرودن شعرهایی برای هیئت و با عنوان شعر هیئت باشد که شاعری برخاسته از هیئت با عنوان شاعر هیئتی آن را میسراید.
برقعی شاعر هیئت است
حقیقت این است که هر کس در موقعیت ادای احترام به محبوب، هر هنری که دارد را به کار میبندد و شاعر هم شعر میسراید. به نظر میرسد حمید برقعی - البته به معنایی که در بالا آمد- شاعر هیئت است.
با این مقدمه مفصل باید گفت در یک اظهارنظر کلی به نظر میرسد «قبله مایل به تو» را باید امتداد «طوفان واژهها» دانست. قبله مایل به تو اگر فرودی در شعر برقعی نباشد حداکثر در سطح طوفان واژهها قد برافراشته است اما تصویر بیشتری از شعر او به دست نمیدهد.
در مروری بر اشعار برقعی به در کتاب اخیرش که جایزه کتاب سال را نیز از آن خود کرد، میتوان برخی از خصوصیات شعر هیئت و شعر سید حمیدرضا برقعی را این چنین برشمرد:
1 – غلبه فضای هیئت بر شعر
اینجا هرچند عنان ورود به حدود روضه و فضا و حماسه و مرثیه در دست شاعر است اما غلبه فضای هیئت بر شاعر انکارناپذیر است تا جایی که گاهی دل از دست میدهد و به قول شعرای هیاتی به وادی احساس میافتد. نمونه بارز این شعر را میتوانیم در شعر ششم ببینیم که برقعی در میان روایت شهادت حضرت زهرا و اسائه ادب به ساحت ایشان میسراید:
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
میسوخت حریم دل مولا چه حریمی
2- روایت جاندار برقعی
به نظر میرسد شعر هیئت قطع نظر از قالب و شیوه های بیان، ناگزیر از روایت است. تکیه به مقاتل و سیره و بالاتر از آن هدف از سرایش و انتظاری که همه از جمله خود شاعر از شعر هیاتی دارند، در نهایت به نوعی روایتگری و روایت محوری میانجامد. شعر سیزدهم نمونهای خوب برای این مورد است. برقعی روایتی از یک اتفاق بسیار معمولی دارد که او را به یاد واقعه دیگری میاندازد. او این شعرش را این طور شروع میکند:
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد...
3- شاعری مشرف به تاریخ و حدود و روایتها
شعر هیئت در عین پرمغزی باید روان و آسان فهم باشد و در عین شاعرانگی پاسخگوی طبع تشنه مستمع منتظر. لذا سرودن شعر هیئت، اصولاً کار چندان ساده ای نیست زیرا شاعر هیاتی باید علاوه بر شاعری – که همانا مجموعه فنون سرودن شعر است- باید:
•تا حد امکان بر مقتل، تاریخ و وقایع زندگی و مقاتل اهل بیت علیهم السلام اشراف داشته باشد و از آنها به جا بهره بگیرد.
آن امامی که روز عاشورا
از لب قاسمش عسل میریخت / شعر هفتم
• حدود و حریمها را به خوبی بشناسد تا مبادا به ورطه غلو بیجا و وهن در افتد.
تو را خدایی که آفریده، درون آیینه را کشیده
تو وجه اویی خودت بگو که کدام بنده خداتر از تو / شعر چهارم
• حتیالامکان به متن آیات کلام الله مجید و روایات حضرات معصومین علیهم السلام و حکایات مشهور موثق در کتابها و بین علماء اشراف داشته باشد و از آنها به جا بهره برداری کند.
نهفته راز "اذا زلزلت" به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات میلرزد / شعر پنجم
• به اصطلاحات، عبارات و حکایات رایج در هیئت که برای مستمعان آشنا است توجه کند و از آنها به جا استفاده کند.
غروب جمعه کنار ضریح روی لبم
بجای شعر، دعای سمات میلرزد / شعر پنجم
• نوع اشعار شعرای برجسته هیاتی گذشته و معاصر و همچنین اشعار مشهور و قابل استفاده در تعمیق اشارههای در هیئتها و مجالس اهل بیت علیهم السلام را بشناسد، بداند و به کار گیرد.
"هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست"
بدون عشق تو بی شک صراط میلرزد / شعر پنجم
4- اشارههایی ملیح و هنرمندانه
شعر با اشاره بیگانه نیست اما شعر هیاتی زبان اشاره را بسیار میپسندد. از آنجا که توضیح مستقیم ماوقع – خصوصاً در مرثیه – مرزی بسیار باریک با هتک حرمت و وهن ساحات مقدس دارد، لذا شاعر هیئت از اشاره های ملیح و به جا، برای جبران عدم امکان بهره برداری اشارات صریح (یا اصطلاحاً مکشوف) به خوبی بهره میبرد. برقعی هم خیلی زیبا از اشارههای هنرمندانهاش در این کتاب استفاده کرده است:
کنون نهاده علی سر به روی شانه در
به روی گونه او خاطرات میلرزد
غزل تمام نشد، چند کوچه بالاتر
میان چشم سواری فرات میارزد / شعر پنجم
5- زوایای جدید/ گریزهایی شاعرانه به اتفاقهای تاریخی
گریز، اصطلاحی آشنا در شعر هیئت است و در بیانی ساده ایجاد ارتباط بین وقایع نسبتاً مشابه در عرصه مقتل و سیره معصومان علیهم السلام است که میتواند از زمانی به زمانی و از مکانی به مکانی دیگر پل بزند و این تشابه را دستمایه کشفهایی در روضه یا مدح قرار دهد. البته گریز میتواند از یک موقعیت بیرونی به مقتل یا بالعکس نیز اتفاق بیفتد. اصل بهره برداری از گریز در مداحی و روضه خوانی است و شعر هیئت نیز از آن بسیار بهره میبرد. مثل گریزی که برقعی در شعر چهارمش از مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام به ظهور موعود (عجل الله فرجه) میزند.
به کعبه تکیه بزن دوباره بگو که بودی بگو که هستی
که در زمین و زمان صدایی دگر نباشد رساتر از تو / شعر چهارم
6- شعرهایی با سرانجام
شعر هیئت نمیتواند و نباید سرانجامی مبهم داشته باشد. منظور کلام این است که رسالت شعر هیئت، فراتر از کلی گویی است. شعر هیئت، همه آنچه گفته شد و بسیاری دیگر از نکات و ظرایف را بکار میگیرد تا به سرانجامی برسد. سرانجام اینکه برقعی در شعر پنجم کتابش سرانجام مدح و مرثیه حضرت زهرا(س) را به ظهور حضرت مهدی(عج) میرساند
غروب جمعه کنار ضریح روی لبم
به جای شعر، دعای سمات میلرزد / شعر پنجم
یا در شعر چهارم که این شاعر جوان به زیبایی مدح حضرت علی(ع) را با ظهور امام زمان (عج) به انجام میرساند.
به کعبه تکیه بزن دوباره بگو که بودی بگو که هستی
که در زمین و زمان صدایی دگر نباشد رساتر از تو / شعر چهارم
در مجموع باید گفت کتاب «قبله مایل به تو» برقعی هرچند اشعاری با موضوع شعر آیینی دارد، ولی زبان و حس شاعرانه شاعرش در هر شعر متفاوت است، او در مدح و مرثیه سروده است. شعر آیینی و هیئتی و ولایی در این کتاب گردآورده است که البته به نظر میرسد اگر اشعار منظمتر و در سبک و سیاقی مرتب کنار هم میآمد، ترکیب بسیار زیباتری داشت، با این وجود چیزی از ارزش این کتاب کم نمیکند.
از سوی دیگر در کنار آنچه گفته شد تنوع وزن و قالب از نقاط قوت این دفتر است. استفاده از حدود شش قالب و دوازده وزن، تنوع و جسارتی بسیار خوب، برای مجموعه ای بیست و چهار شعری است.