گناه كم را كوچك نشماريد؛ زيرا گناهان كوچك به حساب شما نوشته ميشوند و بر اثر تكرار به گناه بزرگ تبديل ميگردند.
عقیق: يکي از هنرهاي خارقالعاده ما انسانها، کوچکانگاري گناه؛ يعني حقير شمردن آن براي خود و ناچيز نشان دادن آن به ديگران است. حال اگر آن گناه از شيوع و فراگيري نسبتاً زيادي هم برخوردار باشد اين هنرنمايي را به اوج خود ميرساند. گناه کوچک مرد براي توجيه خود و ديگران عبارتهايي را هم توليد و منتشر کردهايم که الحق و الانصاف از قدرت فريب بالايي هم برخوردارند به گونهاي که خود گوينده هم کاملاً باور ميکند اين گناهي که او دارد مرتکب ميشود چندان اهميتي ندارد و چيز قابل اعتنايي نيست. کمتر کسي را ميتوان پيدا کرد که عبارتهايي از اين دست را تا به حال نگفته باشد يا به او نگفته باشند عبارتهايي مانند: اين که چيزي نيست؛ خيلي حساس نباش؛ اي آقا اين همه گناهان بزرگ بزرگ را دارن انجام ميآدن چشمت اين رو گرفته؛ يه شب که هزار شب نمي شه؛ خيلي گير نده و کلي عبارت ديگر شبيه به همينها. آيا اين عبارتهاي خودفريب، ساخت فکر بشر است؟ آيا بشري که با فطرت الهي خلق شده (1) و گرايش توحيدي دارد ميتواند و يا به خود اجازه ميدهد در برابر چشمان هميشه بيدار و مراقب خالق و پروردگار خود، دست به چنين ملق بازي مضحکي بزند؟ پاسخ روشن است و معلوم؛ با اين حساب ريشه اين دغل بازيها کجاست؟ انسان در کدامين کلاس توجيه ميآموزد که گناهان خود را توجيه و به شيوه لا پوشي آن را نديد بگيرد؟ براي شنيدن پاسخ اين سوالات به محضر امام کاظم عليه السلام مشرف ميشويم تا در کلام وحياني آن حضرت راز اين خودفريبي را بشنويم. امام کاظم(ع) به يکي از شاگردان برجسته خود به نام هشام توصيههايي دارد که در فرازي از اين توصيه نامه پاسخ اين سوال را به روشني بيان ميکند. آن حضرت به هشام بن حکم ميفرمايد: «يَا هِشَامَ بْنَ الْحَكَمِ ... إِنَّ صِغَارَ الذُّنُوبِ وَ مُحَقَّرَاتِهَا مِنْ مَكَايِدِ إِبْلِيسَ» «صِغَارَ الذُّنُوبِ» يعني گناهان کوچک يا همان گناهان صغيره.(2) «مُحَقَّرَاتِهَا» هم يعني گناهاني که بي سر و صدايند و چندان به چشم نميآيند. « مَكَايِدِ» جمع مکيدة است و مکيده يعني مکر، فريب دادن و گول زدن که به نظر ميرسد اينجا در معناي ابزار فريب آمده باشد. معناي اين فراز از روايت اين ميشود کهاي هشام! بدان که گناهان کوچک که چندان به چشم مردم نميآيند، آلت دست شيطانند و او با همين نوع از گناهان مردم را فريب داده و آنها را در دام خود سخت مي فشارد و اسير خود ميکند. آنگاه امام کاظم(ع) شگرد آن دشمن ديرين در اين دغل بازي را هم تشريح کرده و ميفرمايند: «يُحَقِّرُهَا لَكُمْ » کاري که شيطان ميکند اين است که ابتدا گناه را با همان تعابير رايجي که گفتيم و هر روز ميشنويم در نظر ما خوار و بي ارزش نشان ميدهد. شياطين جن و انس در انديشه انسان القاء ميکنند(3) که مثلاً اين نگاه به نامحرم يک کار ساده و پيش پا افتاده است؛ قتل نيست که مهم باشد. گناه زنجير کار ديگري که ميکند اين است که گناه را از جهتهاي گوناگون در چشم انسان کوچک نشان ميدهد؛ «وَ يُصَغِّرُهَا فِي أَعْيُنِكُمْ». آن جمله معروف «يک شب که هزار شب نمي شه» دقيقا بر اساس همين سياست فريب توليد و منتشر شده تا مرتکبين گناه با خود بگويند ما که قرار نيست هر شب گناه کنيم بلکه فقط همين امشب است و بس. گويا گناهي گناه است و عقاب دارد که هر صبح و شب به راه باشد و الا گناه محسوب نميشود. اين بيچارهها ندانستند که يک شب، هزاران شب، ميشود. يک روز قيامت پنجاه هزار سال است(4) و اگر قرار باشد فقط براي همين يک شب گناه، کسي را عذاب کنند تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. آنگاه که اين نيرنگها و عبارتهاي فريبنده کارگر افتاد و گنهکار خود کرده، خود را به تمام اين ناپاکيها آلوده کرد؛ شيطان براي اين پيروزي به دست آمدهاش کف ميزند و پايکوبي ميکند. چرا که هدف او از اين دام و دانه افتادن صيد در دام بود که محقق شد. امام کاظم(ع) هدف شيطان را اينگونه تشريح ميفرمايند که: «فَتَجْتَمِعُ وَ تَكْثُرُ فَتُحِيطُ بِكُمْ»(5) نتيجه اين کوچک ديدن ها و سهل انگاري ها و بالطبع استغفار نکردنها اين ميشود که گناهان انسان متراکم و به هم تنيده ميشوند و اين توري که خود بافت و به روي خود انداخت تمام جان او را در بند ميکند.(6) به تعبير ديگري که برگرفته از قرآن کريم است(7) اين هيزمها و شعلههاي کوچک را که او نديد و نخواست که ببيند کم کم جمع ميشوند وقتي اين شعلهها در هم پيچيدند و آتش تنوره کشيد به ناگاه اين فروزنده آتش خود را درون اين آتشي ميبيند که با دست خودش افروخته و راهي براي فرار نمييابد. اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «لَا تَسْتَصْغِرُوا قَلِيلَ الْآثَامِ فَإِنَّ الصَّغِيرَ يُحْصَى وَ يَرْجِعُ إِلَى الْكَبِيرِ»؛ گناه كم را كوچك نشماريد؛ زيرا گناهان كوچك به حساب شما نوشته ميشوند و بر اثر تكرار به گناه بزرگ تبديل ميگردند.(8) درمان: براي درمان اين بيماري مهلک اخلاقي يا بهتر بگوييم مبارزه با اين کيد و فريب شيطاني ميتوان از اين دو راهکار الهي بهره جست: ببين چه کسي را نافرماني ميکني از منظر آيات و روايات يک نكته بين همه گناهان اعم از كوچك و بزرگ مشترك است و آن اينکه گناه، ورود و تجاوز به حدود الهي و حريم پروردگار است؛ به عبارت ديگر خواهان سعادت به كوچكي و بزرگي گناه نگاه نمي کند، بلكه به كسي مينگرند كه با ارتكاب گناه، عملاً با دستورات او مخالفت ميشود، چنان كه به عزيز پيامبر وحي شد کهاي عزيز! در آن لحظه که گناهي خودنمايي ميکند تو به كوچكي گناه نگاه مكن، بلكه به آن كسي نگاه كن كه با اين گناه نافرمانياش ميشود. «أَوْحَى اللَّهُ إِلَى عُزَيْرٍ ع يَا عُزَيْرُ إِذَا وَقَعْتَ فِي مَعْصِيَةٍ- فَلَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِهَا وَ لَكِنِ انْظُرْ مَنْ عَصَيْ»(9) هيچ گناهي را کوچک نشمار گناه را اعم از گناهان كبيره و صغيره، نبايستي خرد و كوچك شمرد. اين نكته در رواياتي از امير مؤمنان(ع) تاكيد شده است. آن حضرت فرمودند: «أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُه»؛ بدترين گناه آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد.(10) پي نوشت ها: (1) آيه 30 سوره روم (2) هر چند معناي و بيان مصداق گناهان کبيره و گناهان صغيره، معرکه آراء علماي فن است اما مشهورترين معناي اين دو اين است که : گناهان کبيره گناهاني هستند که خداوند با صراحت آنها را نام برده و به مرتکب آنها وعده عذاب جهنم داده است وعدهاي که در مورد ساير گناهان ديده نميشود به اين دسته دوم گناهان صغيره گفته ميشود. (3) إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ - آيه 121 سوره انعام (4) كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَةٍ - آيه 4 سوره معارج (5) تحف العقول عن آل الرسول ص 392 ؛ وصيته عليه السلام لهشام (6) مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون - آيه81 سوره بقره (7) وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ – آيه 49 سوره توبه (8) بحار الانوار ج70 ص351 (9) همان ج75 ص452 (10) نهج البلاغه کلمات قصار477 منبع:جام 211008