عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۵۲۳۱۹
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۲:۵۴
مدیر مؤسسه پیام امام هادی(ع) عنوان کرد؛
فرا رسیدن سالروزِ ولادت نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت(ع) که درگاه پر جود و کرامتشان، محل رجوع درماندگان و بیان نیازخواهی‌های آنهاست ...
عقیق:  فرصتی مغتنم را فراهم آورد تا در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی رفیعی‌پور علوی، مدیر موسسه پیام امام هادی (ع) و محقق و مؤلف حوزه اهل بیت(ع) به برخی زوایای زندگی آن حضرت(ع) بپردازیم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

  حضرت جواد (ع) در چه سنی به امامت رسیدند و دوران پربرکت امامتشان چند سال به طول انجامید؟
ولادت امام نهم(ع) را برخی در ماه مبارک رمضان سال ۱۹۵ هجری گفته‌اند و برخی هم دهم رجب سال ۱۹۵ که این نقل دوم مشهور‌تر است به واسطه دعای ماه رجب که خدا را قسم می‌دهد به مولودهای این ماه: «اللهم إني اسألك بالمولودين في رجب محمد بن علي الثاني و ابنه علي بن محمد المنتجب...»
عمر شریف حضرت (ع) هم حدود ۲۵ سال بوده و کمتر از همه ائمه (ع) زیسته‌اند و حدود هفت یا هشت ساله بودند که به مقام امامت نایل شدند و نزدیک به ۱۷ سال مقام امامت را بر عهده داشتند و همان طور که تاریخ نشان می‌دهد، با همه فشارهای بنی عباس، بسیار خوب جامعه را هدایت کردند و از این مدت، حدود ۱۵ سال با خلافت مامون و حدود دو سال با خلافت معتصم همزمان بوده است.

 با توجه به اینکه هر یک از معصومین (ع) به لقبی در میان شیعه شهرت دارند و ما از آن باب به آن حضرات (ع) متوسل می‌شویم، چرا به امام نهم (ع) جوادالائمه (ع) می‌گویند؟
همان طور که علامه مجلسی در «تحفه الزائر» می‌گوید ما در مسایل مادی به امام جواد (ع) توسل می‌کنیم که سریع هم اجابت می‌شود و تجربه این را نشان داده است؛ حتی روایت است ثامن الائمه (ع) به امام نهم (ع) نامه‌ای نوشتند و فرمودند: «از امکاناتی که داری به مردم بده و انفاق کن» و نامه دیگری نیز هست که ایشان به فرزندشان نوشتند: «شنیده‌ام، خادمان شما را از درب کوچک بیرون می‌برند چون مقابل درب بزرگ مردم ازدحام می‌کنند تا به آنها انفاق کنی؛ شما از‌‌ همان درب بزرگ رفت و آمد کن.»
این نامه نشان می‌دهد ایشان حتی در سنین کودکی به قدری انفاق می‌کردند که درِ بزرگ منزلشان مملو از نیازمندان بود.
جالب اینکه این انفاق‌ها هم جنبه عاطفی الهی داشته و هم جنبه سیاسی اجتماعی، به عنوان مثال تاریخ می‌نویسد حضرت(ع) به زن و فرزند افرادی که در سیاهچاله‌های زندان عباسی بودند، رسیدگی می‌کردند و باز می‌نویسد حضرت (ع) به کسانی که مالشان در راه به غارت می‌رفت و ابن سبیل بودند یا کسانی که سرمایه‌ای برای کسب و کار یا لباس و پوشاک نداشتند، کمک‌های قابل توجهی می‌کردند.
روایت است شخصی خدمت حضرت جواد(ع) رسید و عرض کرد: به اندازه مروتت به من انفاق کن! حضرت (ع) در پاسخ فرمودند: «به اندازه مروتم نمی‌شود» (کنایه از بی‌‌‌نهایت بودن آن) مرد گفت: به اندازه مروت من انفاق کن. و حضرت (ع) مقدار قابل توجهی از مال دنیا به او عنایت فرمودند.  همچنین، دعبل خزاعی که شاعری شجاع و ظلم ستیز بود، خدمت حضرت(ع) رسیده و ایشان به او هدیه‌ای دادند، که دعبل هدیه را پذیرفت و از ایشان تشکر کرد.
با این نمونه‌های اجمالی می‌توان به این نتیجه رسید که انفاقهای ایشان هم جنبه اجتماعی داشته هم جنبه فرهنگی و سیاسی، زیرا در تقویت فرهنگ شیعه و امامت اثری شگرف بر جای نهاده و از این رو به جوادالائمه (ع) شهرت یافته‌اند.

  با توجه به فشار و اختناق شدیدی که در زمان امامت امام نهم(ع) علیه ایشان اعمال می‌شد، حضرت (ع) چگونه به اقدامهای فرهنگی می‌پرداختند و به هدایت شیعه اهتمام داشتند؟
ایشان در آن اختناق شدید چه در زمان سکونت در مدینه، چه هنگام سکونت در بغداد تحت نظر جاسوسان خلیفه قرار داشتند؛ حتی مامون دختر خود یعنی ‌ام فضل را به همسری امام نهم(ع) درآورد و او جاسوس دایمی در خانه حضرت (ع) بود و ایشان وقتی می‌خواستند کارهای فرهنگی انجام دهند باید با ظرافت عمل 
می‌کردند.
با توجه به این ظلمت و فشار و زیر نظر بودن، یکی از شیوه‌های بسیار زیبای حضرت جواد (ع) این بود که سخنان پیامبر (ص) و امیرمومنان (ع) که حاوی مطالب اعتقادی، احکام، اخلاق و امور اجتماعی سیاسی بود را نقل می‌کردند، به عبارت بهتر وقتی استناد به قول نبوی می‌کردند دیگر کسی برابر ایشان ایستادگی نمی‌کرد و این بسیار مهم بود، زیرا هم بهانه دشمن را رد و هم قول و فعل امام (ع) را تقویت می‌کرد.
افزون بر این، مناظره‌های امام جواد(ع) با علمای آن عصر از جمله یحیی بن اکثم که قاضی القضات دربار مامون بود و واماندگی وی در پاسخ به امام(ع)، آوازه مقام ایشان را در میان اهل علم و فرهنگ بلند کرد.
نقل است امام (ع) در مجلس مامون در بغداد، با وجود سن پایین چنان پاسخ پرسش یحیی بن اکثم را دادند که آثار شکست در این مناظره در چهره یحیی آشکار شد و همه مجلس و درباریان حاضر در آن مجلس، از جواب بسیار وزین امام (ع) به شگفت آمدند.
همچنین، مناظره‌هایی که ایشان با دیگر دانشمندان عصر خود داشته و حقانیت اهل بیت (ع) و باطل بودن فضایلی که برای بعضی افراد می‌تراشیدند و جعل می‌کردند، اثبات کرده‌اند که در کتابها ضبط شده است.
پاسخ ایشان به عبدالعظیم حسنی(ع) درباره حضرت حجت(عج) و اینکه او (حضرت حجت (عج) فرزند سوم از نسل من است، یکی از سندهای ماندگار از فرهنگسازی شیعه و خط مستقیم به سوی مهدویت است.
افزون بر این، نامه دیگری که به علی بن مهزیار اهوازی نوشتند و مواعظ فراوان و مطالب اخلاقی و اعتقادی که به او آموزش دادند، نمونه‌ای از فعالیت فکری فرهنگی ایشان در راستای رشد اخلاقی و اعتقادی شیعه است.
نتیجه آنکه پرورش ده‌ها تن از صحابی و راویان حدیث به طور مستقیم و غیرمستقیم در سراسر جهان یکی دیگر از کارهای فرهنگی امام نهم شیعیان (ع) در مسیر اعتلای فرهنگی جامعه اسلامی بوده است.

  اشاره داشتید به این موضوع که امام نهم (ع) افکار جامعه را برای حرکت به سمت مهدویت و موضوع غیبت هدایت کردند، چطور این اتفاق رخ داد و راهبرد حضرت چه بود؟
ایشان در نامه‌ای به عبدالعظیم حسنی (ع) نوشتند: «همه ما قائم هستیم، اما آن قائمی که قیام کرده و عدالت جهانی را برپا می‌کند از نسل سوم من است.» یعنی حضرت حجت (عج) که او قائم است و جهان را پر از عدل و داد می‌کند و نیز نشانه‌های دیگری از ولی عصر (عج) بیان کرده و زمینه سازی مطلوبی برای موضوع مهدویت انجام دادند.

  با توجه به خفقان و فشار شدید 
سیاسی- اجتماعی در دوران زندگانی حضرت جوادالائمه(ع) ایشان از نظر حرکت و جهت دهی‌های فرهنگی به جامعه شیعی، چه راهبردی داشتند و چگونه عمل می‌کردند؟
در زمان امامان جواد و عسکریین(ع) و اختناق خاص و شدید، بحث وکالت که بیشتر از زمان امام باقر(ع) مورد توجه قرار گرفت، توانست به شیعه غنای فرهنگی خاصی ببخشد از مصر تا ماوراء النهر و ایران و حجاز و یمن آن هم به شیوه‌ای
 قوی و منسجم.
بنابراین، این انسجام و تقویت سبب می‌شد سازمان وکالت و نیابت و اطلاع رسانی زمینه را برای سازمان فقاهت در دوران غیبت کبری مهیا کند؛ بنابراین شیعه در زمان غیبت کبری با وجود فقهای بزرگ، بدون رهبر و پیشوای ظاهری نماند.
اصحاب امام نهم (ع) و حرکت فرهنگی آنها که از افکار حضرت سرچشمه می‌گرفت، نشان دهنده توسعه فرهنگ شیعه در جهان آن روز است؛ شاگردانی همچون حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) که مخفیانه شیعه را همراهی می‌کرد و امروز هم مرقد مطهرشان قطب فرهنگی شیعه در ری است.  همچنین، احمدبن اسحاق اشعری قمی که از اصحاب حضرت (ع) است و قبر او در سرپل ذهاب واقع شده با نشر احادیث و فرهنگ شیعه و رهبری شیعیان قم تاثیرگذاری بسیاری داشت و با امامان نهم تا دوازدهم علیهم السلام در ارتباط بود.
علی بن مهزیار نیز که در منطقه خوزستان و اهواز در رشد فرهنگ شیعه اثر داشت و ابراهیم بن محمد همدانی و... اینها بخش قابل توجه‌شان وکلای مقتدر امام نهم (ع) بودند و به رهبری مخفیانه و مکاتبه‌هایی که با حضرت داشتند و نیز در موسم حج به محضر امام رسیده و رهنمودهای لازم را از ایشان دریافت می‌کردند.

  با توجه به فاصله مکانی امام نهم(ع) با پدرشان ثامن الائمه (ع)، نوع ارتباط آن حضرات با یکدیگر چگونه بود؟
حضرت در سنین کودکی بودند که  ثامن الائمه (ع) از مدینه به توس احضار شدند؛ تاریخ می‌نویسد امام کودک بودند که با پدرشان به مکه مشرف شدند، امام هشتم (ع) خانه خدا را طواف می‌کردند و نیتشان طواف وداع بود و امام جواد (ع) به پدرشان می‌نگریستند.
خادمانشان پس از حرکت ثامن الائمه (ع) ایشان را مغموم یافتند و به حضرت خبر دادند که فرزندتان غمگین است.
وقتی امام هشتم (ع) دلیل را جویا شدند، ایشان پاسخ دادند چگونه غمگین نباشم در حالی که شما طواف وداع انجام می‌دهید؟! و این خود نشان از عظمت روحی آن امام همام (ع) داشت.
همچنین، نقل است ثامن الائمه (ع) در توس که بسر می‌بردند در جریان رفتار جوادالائمه (ع) و برخوردهای اجتماعی ایشان دقیق شده و از طریق نامه با ایشان در ارتباط بودند و ارشادهای پدرانه‌شان را بیان می‌کردند، حتی در میزان انفاق به مردان و زنان نیز به فرزندشان توصیه‌هایی داشتند.
بنابر گواهی تاریخ با حرکت اجباری ثامن الائمه (ع) به توس، ارتباط جوادالائمه (ع) با پدرشان قطع نشد و آنها در ارتباط با یکدیگر بودند.

حدیثی است که شخصی از حضرت جواد (ع) پرسید: به زیارت سیدالشهدا (ع) بروم یا زیارت ثامن الائمه (ع) در توس؟
حضرت بدین مضمون پاسخ دادند که در همه اینها فضل است و زیارت سیدالشهدا (ع) دارای فضل است، ولی قبر پدرم در توس غریب و تنهاست، بنابراین، طبق این روایت نیز تایید کرده‌اند که مومنان قبر هیچ امامی را غریب نگذارند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین