حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «لا یُقْبَلُ اللهُ عَمَلاً الاّ بِالمَعرِفَة»؛ خدا عملی را نمیپذیرد مگر با معرفت. بعد میفرمایند: «و لا معرفةٌ الاّ بِالعَمَلِ»؛ معرفتی حاصل نمیشود مگر با عمل. اگر سطحی نگاه کنیم، دور لازم است: من چهکار کنم که بامعرفت شوم؟ عمل کنم. حال چهکار کنم که عملم مؤثر شود؟ معرفت داشته باشم. باز چهکار کنم که معرفت داشته باشم؟ عمل کنم.
اما این دور چگونه شکسته میشود؟ اینطور شکسته میشود که مقصود از معرفت، یک معرفت اجمالی است و نه معرفت تفصیلی. اینجا حضرت مقصودش معرفت اجمالی است. خدا این سرمایهی اولیه را به ما داده است. خدا به ما عقل و هوش داده و انبیاء و ائمه را فرستاده است. در نماز چه میگوییم؟ «إیّاک نَعبُدُ». این یک دریا حرف است که تو پیامبر فرستادی و گفتی نماز بخوانیم، اما بلافاصله پشت سرش میگوید: «إیّاک نَستَعینُ». یک بهانه دست خدا بدهید، بقیهاش را مرحمت میکند.
یکی از شاگردان و اصحاب برجستهی حضرت هادی علیهالسلام آقا و مولای ما حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام و الصلاة است. حضرت عبدالعظیم -که الحمدالله قبر نورانی او در نزدیکی ما است و خدا توفیق زیارتش را عنایت کند- از شاگردان و اصحاب برجسته یا برجستهترین شاگرد حضرت هادی علیهالسلام بوده است. یک نفر میگوید از حضرت امام هادیسلاماللهعلیه سؤالاتی داشتم و حضرت قریب به این مضامین فرمود: تو که اهل ری هستی، از عبدالعظیم بپرس. خیلی حرف بزرگی است که یک امام معصوم مردم را برای حل مشکل به یک نفر ارجاع دهد.
بسیار
عجیب است که آدم شخصی را که تمام ظلم را دربارهاش مرتکب شده است، در یک
کلمه عفوش کند. ما در سیرهی ائمه از این عفوها داریم که اصلاً اگر جمع
شود، کتابی میشود که چگونه دشمنانشان را عفو میکردند.
ببینید یکی از چیزهایی که در جامعه کم شده، حتی در خانوادهها کم شده، همین مسئلهی گذشت است. آیتالله بهاءالدینی قدّسسرّه سخنی
داشتند که مفادش این بود که: با این صفتها با این بیگذشتیها برکات از
زندگی میرود. اگر برخی میبینند برکت در زندگیشان نیست، خدا میداند
برمیگردد به سوء خُلق. برمیگردد به آن کینههای باطنی. سوء خُلق را باید
دوا کنیم.
خواستند شیعه تکانی بخورد
ائمه
نتوانستند همه چیز را بگویند. هر وقت میبینید یک کسی دشمنی میکند، این
دشمنی به جهل و عدم شناخت و شناخت ناقص او برمیگردد. اگر آدم اینها را
بشناسد، نمیتواند دشمنی کند. شما ملاحظه بفرمایید که ائمه حتی بین
دوستانشان هم تقیه کردند و بعضی چیزها را نگفتند. حضرت سجاد سلاماللهعلیه میفرماید
که اگر من بعضی چیزها را به این مردم بگویم، من را به بتپرستی متهم
میکنند. در زیارت جامعهی کبیره هم خیلی چیزها را در یک قالبهایی
گفتهاند که به دست اهلش برسد. اگر هیچ چیز نمیگفتند، ما خیلی محروم
میشدیم. بنابراین باید یک چیزهایی را بگویند ولو سربسته که به دست اهلش
برسد. یک استادی داشتم که میفرمودند: «پرده از جمال ائمه برداشته نشد؛
مخصوصاً از حضرت جواد، حضرت هادی و حضرت عسکری علیهمالسلام».
فلسفهی زیارت جامعه به این دلیل بود که لازم بود شیعه تکانی بخورد. شوخی
نیست که: «خَلَقَکُم اللهُ أنواراً فَجَعَلَکُم بِعَرْشِهِ مُحدِقینَ».
این زیارت را برای فهمیدن بخوانید
ما
عادت کردهایم همه چیز را برای ثوابش انجام دهیم. استادی داشتم که میگفت:
شما برای فهمیدن بخوانید، ثواب به پای خودش میآید. این بد شده که ما این
جور بارآمدهایم. یعنی الان میخواهیم عمره برویم، اولین چیزی که در ذهن
خطور میکند ثواب است. اعتکاف میرویم اولین چیزی که خطور میکند ثواب است.
اعتکاف فلسفهاش چیست؟ اعتکاف از عَکَفَ مشتق است، عُکوف یعنی یک جا
ایستادن. اعتکاف رمزش این است که شما همیشه پیش خدا بمانید. حج هم رمزش
همین است. عمره رمزش دور خدا چرخیدن است، اما ما همه را برای ثوابش انجام
میدهیم. آن استادم میگفت: اگر آدم در تابستان برای خنک شدن وضو بگیرد
وضویش باطل است، اما اگر برای خدا وضو بگیرد هم خنک میشود و هم عملش صحیح
است. ثواب ما را بیچاره کرده است.
زیارت جامعه را برای فهمیدن بخوانید. این جملهها عرشی است. اصلاً ببینید «و الرحمة الموصولة» یعنی چه؟ از خدا بخواهید که خدایا! با طهارت باطنی به من بفهمان. برای همین هم هست که علما به شرح زیارت جامعهی کبیره اهتمام ورزیدهاند. من دوست داشتم مرحوم امام راحل یک شرح مینوشتند به زیارت جامعه. زیارت جامعه را علما شرح کردهاند. مرحوم مجلسی اول شرح کرده است، پدر علامهی مجلسی که امامی که باج به فلک نمیداد، در حق او میفرماید: شیخ ارباب معرفت؛ مولانا محمد تقی مجلسی.
شرح
دیگری که خیلی ممتاز است، برای آقاسید حسین همدانی درودآبادی است که
«الشموس الطالعة فی شرح زیارت الجامعة» نام دارد. ایشان همشاگردی میرزا
جوادآقا ملکی تبریزی و از شاگردان ملا حسینقلی بوده است. البته شرح ایشان
بسیار مشکل است و اگر کسی عرفان نظری نخوانده باشد، از همه جای این شرح
بهرهمند نمیشود.
شرح
دیگر «الأنوار اللّامِعَة» برای مرحوم سید عبدالله شُبّر نجفی است که آن
هم شرح خوبی است. این کتاب اگر دم دست باشد، برخی از مشکلات را حل میکند.
یک
کتاب دیگری که در شرح زیارت جامعهی کبیره از معاصران نوشته شده است، کتاب
«ادب فنای مقربان» است از حضرت آیتالله جوادی آملی که امیدواریم ایشان
این شرح را به پایان برسانند.
منبع:روضه