بیشک توبه، بهترین کاری است که یک انسان در هر شرایطی میتواند انجام دهد؛ چرا که توبه چیزی جز رفع نقص، هجرت از بدی و حرکت به سوی خیر و نیکی نیست.
عقیق: توبه در لغت به معنای بازگشت است و هنگامی که با «عَلی» متعدی شود، به معنی گذشت و بخشش استعمال میشود. توبه واجب فوری است که نسبت به همه اشخاص به طور یکسان و در همۀ حالات عمومیت دارد. از نظر عقل و شرع بر انسان واجب است که خود را از بیماریهای جسمی حفظ کند؛ بنابراین، حفظ جان از خطر گناهان که حیات جاوید را تهدید میکند، به اولویت واجب است. قرآن کریم میفرماید: «وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً [نور/۳۱] و شما اى گروه اهل ایمان همگى به سوى خدا بازگردید.» وجوب توبه فوری است؛ زیرا اولاً توبه خطر گناه را دفع مینماید و حیات ابدی را از هر تهدیدی حفظ میکند و این هر دو، واجب فوری است. ثانیا بنای توبه بر شناخت زیان گناهان، استوار است و این شناخت جزء ایمان و ایمان واجب فوری است. کسیکه گناهان را ترک نمیکند، نسبت به زیان گناهان بی ایمان است. پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: «لایزنی الزانی حین یزنی و هو مؤمن.[۱] زنا کننده در حال زنا ایمان ندارد.» منظور از ایمان در این کلام شریف، همین جزء ایمان است؛ وگرنه مسلمانی که این گناه را مرتکب میشود، به خداوند و صفات او ایمان دارد، کتب آسمانی را باور کرده است و به رسولان و فرشتگان الهی معتقد است، ولی باور ندارد که زنا انسان را از خدا دور و مشمول خشم پروردگار میکند. بیشک توبه، بهترین کاری است که یک انسان در هر شرایطی میتواند انجام دهد؛ چرا که توبه چیزی جز رفع نقص، هجرت از بدی و حرکت به سوی خیر و نیکی نیست. توبه حرکت انسان از آلودگی به سوی پاکی است. از این رو قرآن کریم میفرماید: « إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ [بقره/۲۲۲] خدا توبهكنندگان و پاككنندگان روح را دوست ميدارد.» پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: «اذا تاب العبد توبة نصوحا أحبه الله و ستر علیه.[۲] هنگامی که بندهای خالصانه توبه میکند، خدا دوستش میدارد و بر [عیوب] او پرده میپوشد.» و میفرماید: «التائب حبیب الله و التائب من الذنب کمن لا ذنب له.[۳] توبه کننده، محبوب خداست و کسی که توبه میکند چون کسی است که گناهی نکرده است.» توبه بدون ترک گناه، تحقق پیدا نمیکند و ترک گناه بدون شناخت آن ممکن نیست. کسی میتواند از گناه اجتناب کند که انواع گناه را بشناسد؛ بنابراین شناخت گناه به عنوان مقدمۀ توبه واجب است. در تعریف کلی، گناه عبارت از ترک تکلیف و مخالفت با امر خداست که گاهی با انجام و گاهی با ترک کاری صورت میپذیرد. بنابراین، شناخت تفصیلی گناهان مستلزم شناخت تفصیلی تکالیف الهی است که در این مجال نمیگنجد. دانشمندان اخلاق به منظور دست یافتن به معیاری کلی برای توبه، گناهان را به چند دسته تقسیم کردهاند. این تقسیم را با استفاده از کتاب جامع السعادات [۴] بیان میکنیم، گناه از جهت کیفیت توبه دارای سه قسم است: - ترک طاعات و عبادات واجب؛ مثل نماز، روزه، زکات، خمس و کفارات. راه توبه از این گناهان علاوه بر پشیمانی و استغفار، این است که انسان در حد توان خود قضای آنها را به جا آورد. - ارتکاب اعمال حرامی که بین بنده و پروردگار است و با سایر بندگان ارتباط ندارد؛ مثل شرب خمر، دروغ و شرکت در مجالس لهو و لعب. راه توبه از این قسم گناه، علاوه بر پشیمانی و استغفار، این است که انسان تصمیم بگیرد هرگز آنها را تکرار نکند. - گناهانی که به بندگان خدا مربوط میشود و از آنها به (حق الناس) تعبیر میشود. توبه از این گناهان بسیار مشکلتر از دو قسم پیشین است، از این رو گونههای مختلف آن را با تفصیل بیشتری بررسی میکنیم. حقی که از دیگری ضایع میشود، یا مالی است، یا مربوط به جسم و جان اوست، یا به آبروی او ارتباط دارد و یا تجاوز به حریم او محسوب میشود. - حق مالی: در صورت امکان باید حقوق مالی ضایع شده افراد جبران گردد و در صورت عدم امکان از آنها طلب بخشش شود. در صورتی که طلب بخشش ممکن نباشد یا صاحب حق فرد گنهکار را نبخشد، لازم است به درگاه خدا تضرع کند و برای صاحب حق، کار نیک به جا آورد و استغفار کند، باشد که روز قیامت عوض حق او محسوب شود. - حق جانی: اگر انسان به اشتباه زیانی به جسم و جان دیگری وارد کند، لازم است دیۀ آن را پرداخت کند و اگر عمداً مرتکب جنایتی شده، باید به صاحب حق این فرصت را بدهد که در صورت تمایل، قصاص کند وگرنه او را ببخشد. - حق آبرو: کسی که به آبروی دیگری زیان زده، باید در همان شرایطی که علیه او زبان گشوده گفتههای خود را تکذیب کند و اگر از فتنه و آشوب نمیترسد، از او طلب بخشش کند. - حق حریم: تجاوز به حریم دیگران قابل جبران نیست و طلب بخشش از آن، جز فتنه بر نمیانگیزد، چرا که هیچ انسان معتدلی تجاوز به حریم خویش را بر نمیتابد. بنابراین، تنها راه توبه از این گناه زشت و بزرگ، آن است که در حد توان به صاحب حق، خدمت کند و در پیشگاه الهی برای او طلب مغفرت کند و کارهای نیک به جا آورد. قابل توجه اینکه در همۀ اقسام حق الناس تا صاحب حق، راضی نشود، خداوند متعال از شخص گناهکار راضی نخواهد شد و در روز قیامت برای جبران حق، از حسنات گناهکار به صاحب حق میدهد و از گناهان صاحب حق به گناهکار؛ بنابراین، علاوه بر همۀ آنچه گفته شد، باید به درگاه الهی تضرع بسیار کرد که در روز قیامت با لطف و کرم خویش او را راضی کند. پینوشت ها: [۱]. کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۹ ه.ق، تهران، ج ۳، ص۳۲. [۲]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاءالتراث، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ه.ق، قم، ج ۱۱، ص ۳۵۷. [۳]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ه.ق، بیروت، ج ۶، ص ۲۱. [۴]. جامع السعادات، ملا مهدی نراقی، اسماعیلیان، ۱۳۶۰، قم، ج ۳، ص ۷۰. منبع:پایگاه فرق، ادیان و مذاهب 211008