با احترامي كه براي استاد خلج قايلم اما در بين روضه چوب خيزران به شعري اشاره كرد كه غلو در آن مشهوده با اينكه ذره اي شك در جنايت يزيد براي شهادت اربابمون نداريم اما همان اشاره چوب خيزران به لب و دندان آقا آنقدر درد آوره كه تا قيامت جگر ما رو ميسوزونه حالا چه لزومي داره ما در اشعارها غلو كنيم يزيد آنچنان به لب مبارك ميزنه كه چند تا دندان آقا تو تشت مي ريزه اگه من مداح دست چندم اينو از استادم تقليد كنم و در يه جمع مثلا دانشجويي ويا غيره كه رشته دندان پزشكي ميخونن روايت كنم بعد روضه بيان يقه منو بگيرن كه مگه دندان باضربه يا دوضربه چوب دستي خيزران رو زمين ميريزه چه جوابي دارم بدم بخدا همون روضه ها يي كه وارد شده اگه ما بخونيم خود آقااشگ ميده سوز ميده و ما هم اجرشو مي بريم .