چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
وی افزود: امام(ع) از این جریان که اینها اینجا نشستهاند و به چیز دیگر فکر میکنند ناراحت شد. خشمگین شد و چند دقیقهای سر را پایین افکند و حرف نزد، بعد از چند دقیقهای سر را بالا کرد و به اینها تندی کرد فرمود: این حرفی که من میزدم اگر واقعاً به قلب شما راه مییافت از غصه میمردید. وقتی من حرف زدم و میبینید که زندگی شما با آن تطبیق نمیکند از غصه میمردید. ای مردههای بی روح، ای پیکرهای بی جان، مثل چوبهایی هستید که به دیوار تکیه دادهاند. اینقدر برای دنیا کار میکنید که از صخره سنگها طلا بیرون میآورید. در دریا فرو میروید لؤلؤ بیرون میآورید؛ اما چرا نمیتوانید از گفتار من لؤلؤ و مرجان بیرون بیاورید.
چرا برای بهشت خدا کار نمیکنیم
این مفسر قرآن اظهار کرد: ای کسانی که میگویید میخواهیم بهشت برویم چرا اینقدر خوابتان سنگین است. چرا وقتی خدا میفرماید بهشت دارم، غرق در نعمتها میشوید همه چیز آنجا هست، چرا باور نمیکنید. پیش این و آن گردن کج میکنیم تا پنجاه متر خانه به ما بدهند. چرا برای بهشت خدا کار نمیکنیم، تو واقعاً به بهشت ایمان داری؟ چرا خوابی؟ برای دنیا بیداریها می کشید و دوندگیها می کنید. ساعت اول شب تلویزیون میبینی، ساعت آخر شب که باید با خدا مناجات کنی، خوابی. آفرینش شما برای خداست، خوابیدی و می گویی میخواهم بهشت بروم.
وی گفت: حضرت علی در خطبه 27 نهجالبلاغه چنین جملهای دارد: ای نامردهای مرد نما. امیرالمؤمنین(ع) که با دشمنش هم با نرمی حرف میزد در زمان حکومت خودش در مسجد اینها را گفت: شما شبیه مرد هستید اما آثار مردی در شما نمیبینیم. ای کاش شما را ندیده بودم و با شما آشنا نشده بودم. خدا شما را بکشد، قلبم را پر از چرک کردید و سینهام را پر از خشم و غضب کردید. ببینید چقدر تند است. در قرآن هم خداوند تندیها دارد، آیه اول سوره منافقون را بخوانید: «إِذَا جَاءکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ»، اینهایی که از در میآیند مبادا گول آنها را بخوری، اینها منافق هستند. نزد تو میآیند و شهادت میدهند. خدا میداند تو رسول خدا هستی اما اینها دروغ میگویند.
چرا در دلهایمان علم و معرفت جاری نمیشود
این مفسر قرآن عنوان کرد: اینها وقتی میآیند خیلی با قیافه خوب و تسبیح به دست میآیند، خیلی مؤدب حرف میزنند ولی دروغ میگویند. اینها مثل تخته چوبهایی هستند که به دیوار تکیه زده شدهاند. نه میوه میدهند نه شادابی و طراوت دارند. خداوند میفرماید اگر این قرآن را به کوه نازل میکردم، کوه شکافته میشد. چرا از دلهای شما علم و معرفت جاری نمیشود. نکند ما اینطور شده باشیم.
آیتالله ضیاء آبادی عنوان کرد: آنجا که پول فراوان و عیش و نوش و ... هست، دوندگی داریم و شتابان می رویم. در راه جهنم شتابان می رویم در راه بهشت چرت میزنیم. آن که خدا را شناخته گناه نمیکند. گناه میکنیم چون خدا را نشناختیم. از این گناهکاری بفهمید که خدا را نشناختیم.
وی گفت: کدام عاشق است که معشوقش را اذیت کند؟ شما که امام حسین(ع) را اذیت میکنید. با گناه کردنتان امام حسین(ع) را اذیت میکنید، چطور میگویی دوستش دارم. امام حسین(ع) برای این رفت که مردم بیدین شدند. رفت که حق را زنده کند.
یادآور میشود، جلسه تفسیر قرآن آیتالله ضیاءآبادی دوشنبه، 31 فروردینماه بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد علی بن الحسین(ع) دربند برگزار شد. فایل صوتی این جلسه را بشنوید: