۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۱۲
"در
آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی
اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده
میشود.2 فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ
آنها مسرور میشود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد
شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و
هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در
آن داخل میشوند."5
شهوتگرایی و لذّتجویی
عفّت
و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج
میگردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل
میگردد: "همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به
شهوتشان خلاصه میشود، دیگر اهمیّت نمیدهند که آنچه میخورند حلال است یا
حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6
زنان در
آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنهها داخل، به
شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.8 خواهی دید که
زنان با زنان ازدواج میکنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین
میگردد.10 آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم
وارد و در آن جاودان میگردند.11
بیغیرتی خانوادگی
مردان
و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی "قحط غیرت" میشوند تا جایی که در دفاع از
کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و
گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به
بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند: "مرد از همسرش انحرافات جنسی
را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد،
میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمیکند، به
آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی
دیّوث است(که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند)."12
زنپرستی
یکی
از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ
زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است: "(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم
او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش
اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.14 در آخرالزّمان زن را
ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام
میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند."15
مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان
از
دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت
دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است:
"وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه
از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر
فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از
این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز
باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند."16
آشناگریزی و همسایه آزاری
از
آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به
شیوههای گوناگون است: "هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و
مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند... .17 همسایه به همسایهاش آزار و
اذیّت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.18 و همسایه را میبینی که همسایهاش
را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند."19
حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی
در
آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای
اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم
فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند: "هنگامی که ببینی اگر
مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام
نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین میشود که گویی آن روز عمرش تباه شده
است20 و میبینی که زندگی مردم از کمفروشی و تقلّب تأمین میشود.21 در آن
زمان ربا شایع میشود، کارها با رشوه انجام مییابد، مقام و ارزش دین تنزّل
مینماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا میکند."22
پی نوشت:
خانواده و تربیت مهدوی،ص 39 الی 45، آقاتهرانی و حیدری کاشانی.
1. اصول کافی، ج8، ص41.
2. همان.
3. بحار الانوار، ج52، ص259، باب 25.
4. إلزام الناصب، ص182؛ منتخب الأثر، ص 433..
5. الملاحم و الفتن، ص 38.
6. اصول کافی، ج8، ص42.
7. من لایحضره الفقیه، ج3، ص390، ح4374.
8. همان.
9. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275، ح 21554.
10. همان.
11. همان.
12. إلزام الناصب، ص195.
13. بشارالاسلام، ص 132.
14. إلزام الناصب، ص181، یزدی حائری.
15. اصول کافی، ج 8، ص 38.
16. جامع الأخبار، ص 106، فصل 62.
17. بحار الانوار، ج 52، ص 263.
18. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275.
19. اصول کافی، ج 8، ص 40.
20. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 279.
21. اصول کافی، ج 8، ص 40.
22. وسائل الشّیعه، ج 15، ص 348.
*موعود
منبع:فرهنگ